< فهرست دروس

درس قواعد فقهیه استاد سید‌احمد خاتمی

1402/03/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: خارج قواعد فقهیه/ قاعده احسان/ مصادیق احسان

روایت دال بر ضمان پزشک و طبیب

یکی از موارد قاعده احسان عدم ضمان طبیب است ولی در روایات نقل شده طبیب ضامن است و برای اینکه گرفتار ضمان نشود از بیمار یا ولی او اخذ برائت بکند.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مَنْ تَطَبَّبَ أَوْ تَبَيْطَرَ فَلْيَأْخُذِ الْبَرَاءَةَ مِنْ وَلِيِّهِ وَ إِلَّا فَهُوَ لَهُ ضَامِنٌ.[1]

سند روایت

این سند از سندهای معمولٌ به کافی است. سکونی از قریه سکون یمن است. توثیق سکونی اختلاف است او در ضمن قضات اهل سنت بوده ای دلیل بر ضعف او دانسته شد در جواب گفته شد کان فیهم و منهم نبوده است. روایات الائمه الاثنی عشر را سکونی نقل کرده است. گفته شده عموم روایاتی که از امام باقر نقل می کند با تعبیر«عن جعفر» که این تعبیر نسبت به امام ع بی ادبانه است؛ البته این روایت را که از امام صادق نقل می کند با تعبیر«عن ابی عبدالله» که تعبیر محترمانه است نقل می کند علامه محمد تقی مجلسی طرفدار وثاقت او است اما شهید ثانی قائل به عدم وثاقت اوست. در شرح لمعه وقتی روایتی که در آن سکونی است می گوید بخاطر واقع شدن سکونی در سند معتبر نیست و در اواخر شرح لمعه می گوید الروایة سکونی ولی مشهور به این روایت عمل کرده اند

دلالت روایت

طبیب دکتر است و بیطار دامپزشک است پس کسی که می خواهد طبابت با دامپزشکی کند، اول باید برائت بگیرد در غیر این صورت اگر حادثه ای صورت گیرد ضامن است.

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ النَّوْفَلِيِّعَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ أَنَّ عَلِيّاً ع ضَمَّنَ خَتَّاناً قَطَعَ حَشَفَةَ غُلَامٍ.[2]

سند روایت

به اسناد شیخ طوسی از محمد بن حسن صفار صاحب بصائر الدرجات نقل می کند و سند شیخ طوسی به صفار صحیح است. در این سند سکونی « عن ابی عبدالله» نمی گوید که نشان ادب به امام ع است و« عن جعفر» می گوید

دلالت روایت

امام علی علیه السلام ختنه کننده ای که حشفه بچه ای را قطع کند یعنی در ختنه کردن وارد نبود او را ضامن دانست.

طبق قاعده احسان ضامن نیست چون محسن است ولی این دو روایت حکم به ضمان کرده اند راه حل این است که گفته شود این دو مورد تخصیص از قاعده شده اند.

نکته:

گاهی پزشک فی سبیل الله کار می کند و گاهی هزیته زیاد( زیر میزی) می گیرد. حال به طریقی هزینه زیادی که در یافت کرده آیا چنین پزشکی نیز محسن است یا محسن نیست بلکه کاسب است؟ به نظر می آید این پزشک کاسب است چون محسن انصراف به نیکو کار دارد و به طبیبی که چنین هزینه زیادی می گیرد ضامن است. احتمال دارد «تتطبب» مراد پزشکی که بابت طبابت هزینه زیاد می گیرد. ولی این احتمال، جمع عرفی نیست و شاهد برای نداریم که روایت را حمل بر این جمع عرفی کنیم لذا بهترین راه حل تخصیص از قاعده است.

دو مورد از موارد تطبیق قاعده

1- لوکانت السفینه مشحونه باموال شخص واحد، فرای ربان السفینه بان نجانهم و نجات صاحب الاموال هو بالقاء قسم من امواله فی البحر لتخف السفینه فالقاها، بخاطر امین و محسن بودن ضامن نیست.

2- لو حبس الولی المبیع لارتفاع الاسعار و لکن نزل السوق فلاضمان علی الولی، به قصد خیر پول مولی علیه را در بورس بگذارد ولی قمیت بورس کاهش بیابد ضرر کند ضامن نیست البته نباید تعدی در کوتاهی قیمت کرده باشد که در این صورت ضامن است

3- اگر ولی در زمین مولی علیه زراعت کند مثلا در مناطق سرد سیر گردو بکار و بخاطر سرما گردو تلف شود ضامن نیست چون محسن است« ما علی المحسنین من سبیل»

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo