< فهرست دروس

درس قواعد فقهیه استاد سید‌احمد خاتمی

1402/03/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: قواعد فقهیه/ قاعده عدم ضمان امین/ مفردات

 

این قاعده برادر قاعده احسان است و به تعبیر علما اخت قاعده احسان است. این قاعده را تقریبا همه بحث کرده اند العناوین مرحوم مراغی آن را بحث کرده اند. مرحوم مراغی به عنوان دو قاعده بحث کرده اند. قاعده شصت: من جمله اسباب الضمان التعدی و التفریط. قاعده شصت و پنج: من جمله اسباب اسقاط الضمان التامین الا مع التعدی و التفریط؛ پس کتاب العناوین قدیمی ترین کتاب قواعد فقهیه این قاعده را بحث کرده اند. مرحوم بجنوردی، آیت الله مکارم شیرازی، و آیت الله فاضل لنکرانی در کتاب القواعد الفقهیه خود قاعده را بحث کرده اند آیت الله سبحانی در الایضاحات السنیه للقواعد الفقهیه این قاعده را نیز بحث کرده اند. مبسوط ترین کتاب قواعد فقهی، کتاب فرهنگ فقه تالیف مرحوم آیت الله شاهرودی است که بیش از دویست قاعده از جمله این قاعده را بحث کرده اند.

نام قاعده

این قاعده دو نام دارد یکی «قاعده الاستئمان»، کتاب ماة قاعده فقهیه این تعبیر را کرده اند. نام دیگر قاعده «عدم ضمان الامین» است مرحوم فاضل لنکرانی و آیت الله مکارم شیزاری و آیت الله سبحانی این نام را برای قاعده گذاشتند

واژه امین و مستئمن

بین این دو واژه فرق است. امین کسی است که امانتداری می کند و سودی در امانت داری خود نمی برد مانند ودیعه گیرنده( الودعی)، کشف داری حرم چنین است. آخد اللقطه یا پاک بان مثلا مبلغ زیاد پول را پیدا می کند بعد از پیدا کردن صاحب آن به او می دهد؛ ماذون شرعی مانند ولی، وصی، نسبت به اموال کودکان امین است بنابراین امانتدار و تفعی از امانت داری نمی گیرد امین است.

مستئمن کسی است از امانت داری خود منتفع می شود مانند مستاجر یعنی به موجر می گوید من را امین خود قرار بدهد در مقابل آن پول می دهد. مستئمنی که شریک در مال است، عامل مضاربه و مزارعه و وکیل نیز مستئمن است. عاریه گرینده مانند کسی که لباس عروس را عاریه می دهد.

امین و مستئمن در دو ویژگی شریک اند یکی عدم الضمان مگر با تعدی و تفریط؛ دیگری، وجوب رد به مالک است امین و مستئمن واجب آنچه در دست دارد با به صاحب آن بر گرداند

اقسام امانت

امامن به امانت مالکیه و شرعیه تقسیم می شود.

قسم اول- امانت مالکیه

امانت مالکیه عبارت از امانتی که مالک به دیگری می سپارد. مثال آن استنابه در حفظ مال مالک در حالی که مالک به مسافرت رفته نزد همسابه خود امانت می گذارد. این امانت گاه با عقد است مانند عاریه و ودیعه است و گاه با مجرد اذن و رضایت است. هر گاه پای مالک در میان بود وتسلط بر مال او با اذن و رضایت همراه باشد امانت مالکیه می شود. اگر رضایت و اذن نباشد،تسلط، عدوانی می شود.

قسم دوم- امانت شرعیه

امانتی که شارع واگذار کرده اند مانند ولی امانت شرعیه بر اموال مولا علیه دارد و لباس که باد آن را در خانه همسایه انداخته است در امانت همسایه است و مانند پرنده خانگی به خانه همسایه برود امانت شرعی خواهد بود.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo