درس کلام استاد محمدعلی خزائلی
99/12/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بررسی خطبه حضرت زهرا (س) /قرآن و اهلبیت مورد حسرت دیگراناند /مقام رضا و رضوان
بحث در مورد خطبه فدکیه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در مسجدالنبی در مقابل مهاجر و انصار و خلیفه اول و دوم بود.
قرآن و اهل قرآن مورد حسرت دیگران هستند
و به اینجا رسیدیم که حضرت صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها) در وصف قرآن میفرمایند: «مُغْتَبِطَةٌ بِهِ أَشْيَاعُهُ»[1] پیروان قرآن بهواسطه پیرویشان از قرآن مورد غبطه و حسرت دیگران هستند. غبطه غیر از حسد میباشد؛ حسد مذموم است اما غبطه اشکالی ندارد.
«اشیاع» هم جمع شیعه است یعنی پیروان و این که به ما شیعه میگویند بهخاطر این است که ما پیرو اهلبیت پیامبر و حضرت علی (علیهمالسلام) هستیم و اعتقاد داریم آنان جانشینان به حق پیامبر (صلیالله علیه و آله) میباشند و پیروی از آنان واجب و لازم است. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میخواهند بفرمایند: قرآن بهقدری از عظمت و ارزش دارد که پیروان آن مورد حسرت و غبطه دیگران هستند و آرزو میکنند کاش ما هم لیاقت فهم و عمل و پیروی از قرآن را داشتیم و از معارف و حقایق آن لذت میبردیم. قرآن مورد غبطه و آرزوی ملتهای دیگر است؛ همین الآن هم ملتهای نصارا و یهود و مجوس آنهایی که اهل تحقیق و اطلاع باشند به حال مسلمانان رشک و حسرت میبرند؛ چون هیچکدام کتابی که رسمیت داشته باشد و تا قیامت پابرجا باشد ندارند.
غرض این که وحی خدا، کلام ربالعالمین است که فعلاً منحصر به قرآن است و حرفی از مخلوق به آن اضافه نشده است و خداوند آن را تاکنون حفظ فرموده چنان چه وعده داده است: ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴾[2] بله قرآن مورد غبطه و آرزوی دیگران است.
نقل است چندین سال قبل «گلادستون» رئیسالوزرای انگلیس در مجلس عوام پس از نطقی، قرآن را از کشوی میز درآورد و به دست گرفت و گفت: «تا این قرآن بین مسلمانان است کسی نمیتواند بر آن ها حکومت کند». راست گفته! اهل قرآن زیر بار استعمار و استثمار نمیروند ولی اگر به قرآن عمل نکردند اسیر هر دشمن و کافری میشوند.
روایات فضیلت خواندن قرآن
در آخرت هم پیروان قرآن سرافراز و سعادتمند طبق بعضی روایات امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: پیامبر (صلیالله علیه و آله) فرمود: روز قیامت خطاب میشود «اقْرَأْ وَ ارْقَهْ» بخوان و به درجه بالاتر برو «فَكُلَّمَا قَرَأَ آيَةً صَعِدَ دَرَجَةً ...». [3]
معاویه بن عمار میگوید: امام صادق (علیهالسلام) به من فرمود: «مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَهُوَ غَنِيٌّ وَ لَا فَقْرَ بَعْدَهُ ...». [4]
امام سجاد (علیهالسلام): «آيَاتُ الْقُرْآنِ خَزَائِنُ ...». [5]
حَریز از امام صادق روایت میکند حضرت فرمودند: «الْقُرْآنُ عَهْدُ اللَّهِ إِلَى خَلْقِهِ فَقَدْ يَنْبَغِي لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ أَنْ يَنْظُرَ فِي عَهْدِهِ وَ أَنْ يَقْرَأَ مِنْهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ خَمْسِينَ آيَةً».[6]
ابوبصیر از امام باقر علیه السلام روایت می کند: «نَزَلَ الْقُرْآنُ أَرْبَعَةَ أَرْبَاعٍ رُبُعٌ فِينَا وَ رُبُعٌ فِي عَدُوِّنَا وَ رُبُعٌ سُنَنٌ وَ أَمْثَالٌ وَ رُبُعٌ فَرَائِضُ وَ أَحْكَامٌ».[7]
شنیدن قرآن نجاتبخش است
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در ادامه وصف قرآن میفرماید: «مُؤَدٍّ إِلَى النَّجَاةِ اسْتِمَاعُهُ»[8] یعنی شنیدن قرآن سبب نجات میشود." استماع با سماع فرق دارد؛ [9] استماع از باب افتعال یعنی گوش داد دقیق و عمیق که انسان با دقت گوش میدهد. اما سماع شنیدن است که چهبسا گوشدادن ظاهری و سطحی باشد و گاهی هم به گوش خوردن را سماع میگویند؛ در خانه نشسته یا راه میرود یا جایی است، چیزی به گوش او میخورد؛ این سماع است اما استماع گوشفرادادن، دل دادن و دقتکردن در شنیدن است. البته آن استماعی نجاتبخش و رهاییبخش از شقاوت و بدبختی است که برای فهمیدن و عملکردن باشد و انسان را تحت تأثیر قرار دهد.
تأثیر قرآن در کودک مکتبی
صاحب دل میخواهد. در تفسیر نیشابوری است[10] که شخصی پسرش را به مکتب فرستاده بود. ظهر آمد دید بچه بهشدت بیمار شده. پرسید چه شده است؟ بچه گریه کرد و گفت: امروز در مکتب این آیه را استاد خواند ﴿فَكَيفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يوْمًا يجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِيبًا﴾[11] چگونه میترسید از روز قیامتی که جوانان را پیر میکند. بعد هم این فرزند از دنیا رفت. تأثیر کلام معلم و سخن خداوند و قلب پاک و زلال فرزند اینگونه نتیجه داد. آری ﴿لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيةِ اللَّهِ﴾[12] قرآنی که کوه را متلاشی میکند و میلرزاند متأسفانه ما از آن متأثر نمیشویم.
تلاوت قرآن امام سجاد (علیهالسلام)
امام سجاد (علیهالسلام) وقتی با حزن و صدای خوش، قرآن میخواند، عابرین که مشک سنگین به دست یا دوش داشتند از صدای خوش امام سجاد (علیهالسلام) و کلام خداوند بیاختیار میخکوب میشدند و به تلاوت قرآن حضرت گوش میدادند.
قرآن راهبر به مقام رضوان
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در ادامه سخن میفرماید: «قَائِدٌ إِلَى الرِّضْوَانِ أَتْبَاعُهُ»[13] پیروی از قرآن راهبر انسان به بهشت رضوان و یا مقام رضوان است. یکی از مقامات عارفین، مقام رضوان است و یا بهشت رضوان که بهشتی معنوی است و بالاتر از بهشت مادی و لذایذ ظاهری است. رضوان به معنی خوشنودی و پسندیدن است در مقابل ناخشنودی و سخط و غضب. پیروی از قرآن ما را به مقام رضوان میرساند در آخرت «جنة الرضوان» که فوق تمام مراتب بهشت است، نصیب اهل رضوان میشود که پیرو قرآن بودهاند. بهشت رضوان همه مراتب را دارا است مثل جنات عدن و جنات فردوس که جاودانگی و عمق بهشت است.
مقام رضوان و رضا
طبق فرمایش حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) انسان از قرآن به مقام رضوان میرسد، آن مقام رضوانی که خداوند میفرماید: ﴿رَضِي اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ﴾[14] خداوند از آن ها راضی و خشنود است و آن ها هم از خدا راضی هستند.
مرحوم ملا هادی سبزواری در منظومه حکمت میفرماید:
و بهجة بما قضی الله رضا و ذو الرضا بما قضی، ما اعترضا
اعظم باب الله في الرضا وُعی و خازن الجنة رضواناً دُعی[15]
میفرماید: کسی که به مقام رضا و خشنودی رسید، نسبت به قضاوقدر الهی مسرور است و میگوید هرچه از دوست آید خوش آید. صاحبمقام رضا اعتراضی به تقدیرات الهی و مشیّت پروردگار ندارد و باب الله الاعظم در مقام و مرتبه رضا نهفته است و خزینهدار بهشت نامش رضوان است که قرآن میفرماید: ﴿وَ رِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ﴾[16] . در ادامه این شعر مرحوم ملا هادی میفرماید:
فقرا على الغنا صبور ارتضى و ذان سيّان لصاحب الرّضا
یعنی صاحبمقام صبر و شکیبایی و تحمل، فقر را بر غنا ترجیح میدهد و به آن راضی میشود و برای صاحبمقام رضا، فقر و غنا، داشتن و نداشتن مساوی است. انسان صبور چهبسا مرض را بر صحت و مرگ را بر حیات و هر بلایی را بر رفاه و آسایش ترجیح میدهد که همه اینها در نظر صاحب رضا مساوی است.
نقل است: عارفی هفتاد سال عمر کرد و نسبت به هیچ امر ناپسندی نگفت کاش واقع نشده بود و نسبت به هیچچیز دوستداشتنی و باب میل که انجام نشده بود نگفت کاش واقع شده بود. [17]
دلالت قرآن بر حجیت عترت و سنت
درهرصورت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در معرفی قرآن میفرماید: «قَائِدٌ إِلَى الرِّضْوَانِ أَتْبَاعُهُ ... بِهِ تُنَالُ حُجَجُ اللَّهِ الْمُنَوَّرَةُ»[18] یعنی بهواسطه قرآن، حجتهای نورانی خداوند دریافت میشود و در همه امور به دست میآید. حجّت بودن عترت پیامبر و سنّت یعنی قول و فعل و امضا و تقریر معصوم، از قرآن به دست میآید و این معنی از این جمله استفاده میشود همانطور که قرآن میفرماید: ﴿مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾.[19]