< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

کتاب نکاح

85/02/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / ادامه مسئله 1 /-

«حديث اخلاقى: اهمّيّت سلام»

متن حديث:

قال رسول الله(صلى الله عليه وآله): إنّ أعجز الناس من عجز من الدعاء و إنّ أبخل الناس من بخل بالسلام.[1]

ترجمه حديث:

عاجزترين مردم كسى است كه از دعا عاجز است و بخيل ترين مردم كسى است كه در سلام كردن بخل بورزد.

شرح حديث:

دعا برنامه اى است كه هزينه اى ندارد و خداوند هم قول اجابت داده و اگر كسى دعا نكند، بسيار ناتوان است. سلام درآمد فراوانى دارد ولى هزينه اى ندارد، حال اگر كسى در انجام اين كار بى هزينه كوتاهى كند بخيل ترين مردم است.

محتواى سلام اسلامى با تمام تحيّتهايى كه بين اقوام ديگر هست، متفاوت است.

در اقوام ديگر، صبح بخير و شب بخير مى گويند ولى ما «سلام عليكم» مى گوييم، يعنى سلام خدا و سلامت از ناحيه پروردگار بر تو باد.

سلام در لغت عرب معنى دوّمى هم دارد كه به معنى صلح است يعنى صلح الهى ميان من و تو باد، پس سلام درخواست صلح است; اين در حالى است كه دشمنان، ما را متهمّ به خشونت مى كنند، هر چه مى خواهند مى گويند چون وسايل ارتباط جمعى در دست آنهاست و از كاه، كوه مى سازند، بلكه بدون كاه، كوه مى سازند ولى ما خود مى دانيم كه اسلام دين صلح و صفاست.

جواب سلام:

قرآن مى فرمايد:

﴿و إذا حُيّيتم بتحيّه فحيّوا بأحسن منها أو ردّوها﴾.[2]

وقتى كسى تحيّتى گفت بهتر از آن يا همانند آن را در جواب بگوييد; تحيّت معناى وسيعى دارد و سلام و ساير تحيّت ها را شامل است و حتّى تحيّت عملى را هم شامل است، يعنى اگر هديه اى براى تو آوردند، در مقابل هديه اى بهتر از آن بدهيد.

در روايات متعدّد آمده است كه سلام مستحب، ولى جواب آن واجب است.

قال الصادق(عليه السلام): السلام تطوّع و الردّ فريضة.[3]

حتّى در نماز كه توجّه به خداست و نبايد به غير خدا توجّه كرد، سلام استثنا شده و اگر در نماز به تو سلام كردند جواب آن را بده، و استثناءً توجّه به خدا مانع از توجّه به خلق نمى شود.

مطابق آيه ﴿فإذا دخلتم بيوتاً فسلّموا على أنفسكم تحيّة من عندالله(صلى الله عليه وآله)﴾[4] اگر انسان وارد خانه اى شود و كسى در آن خانه نباشد ظاهر بعضى از آيات اين است كه در آنجا هم سلام كنيد يا بر خود سلام كنيد و يا بگوييد السلام عليكم يا اهل الدار.

اين كه گفته شده بر خودتان سلام كنيد دو احتمال دارد يا به خودتان و يا اين كه اهل آن خانه مثل خود شما هستند.

سعى كنيد افشاى سلام در جامعه حاكم شود چرا كه خيلى از دشمنيها و كينه ها را ازجامعه برطرف مى كند.

* * *

بحث در مسئله اوّل از مسائل احكام اولاد به اينجا رسيد كه اكثر الحمل چه اندازه است؟

در ميان عامّه پنج قول بود كه بيان شد، ولى خاصّه سه قول دارند: نه ماه، ده ماه و يكسال.

مرحوم شهيد ثانى اقوال را كامل بيان فرموده است:

و اختلفوا فى أقصى مدّته فأطبق (اجماع) أصحابنا على أنّها لاتزيد عن سنة ثمّ اختلفوا على ثلاثة اقوال:[5]

قول اوّل: نُه ماه كه از قائلين به آن شيخ طوسى در نهايه و شيخ مفيد در مقنعه و ابن جنيد و سلاّر و ابن برّاج و سيّد مرتضى در يكى از دو قولش و جماعت ديگرى است (قول مشهور).

قول دوّم: ده ماه كه مرحوم شيخ طوسى در جايى از مبسوط اين قول را ترجيح داده، مرحوم محقّق هم در شرايع اين قول را مى پسندد و مى فرمايد مرحوم علاّمه در اكثر كتبش قائل شده است كه اينها در اقليّتند.

قول سوّم: يكسال، كه سيّد مرتضى در قول دوّمى يكسال را قائل شده و ادّعاى اجماع كرده است و ابوالصباح حلبى و علاّمه هم در مختلف به اين قول تمايل پيدا كرده و مرحوم شهيد ثانى هم اين قول را أقرب مى داند; مرحوم امام هم به اين قول قائل شده است.

دليل قول مشهور (نه ماه): روايات

قول مشهور روايات متعدّدى دارد و دليل عمده و مهمّ آن همين است كه يك روايت صحيح و بقيّه ضعيف است، البتّه روايات متضافر است و عمل مشهور هم جابر ضعف سند است.

* ... عن عبدالرحمن بن الحجّاج قال: سمعت أبا ابراهيم (موسى بن جعفر)(عليه السلام) يقول إذا طلّق الرجل امرأته فادّعت حبلا انتظر بها تسعة أشهر فإن ولدت و إلاّ اعتدّت بثلاثة أشهر ثم قد بانتْ منه. [6]

اگر آخرين حدّ حمل نُه ماه است دوباره براى چه سه ماه عدّه نگه دارد؟ آيا اين دليل بر يكسال است؟ اگر اين گونه است نُه ماه براى چيست؟ پس نمى توان گفت روايت براى يكسال است.

مرحوم صاحب جواهر جمله اى دارد و مى فرمايد:

هذا تعبدّ[7] ، آيا يعنى تعبّد واجب است؟

به نظر ما بهتر اين است كه حمل بر استحباب كنيم، يعنى نُه ماه واجب است و احتياط و استحباب به اين است كه سه ماه ديگر هم صبر كند.


[2] سوره نساء، آيه 86.
[4] سوره نور، آيه 61.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo