< فهرست دروس

درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم

89/02/22

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقی:

باب 146 از ابواب آداب العشرة است تحت عنوان باب تحریم اهانة المؤمن و خذلانه. در این باب روایات بسیاری وارد شده است و ما به روایت اولی می پردازیم: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْقَمَّاطِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ لَمَّا أُسْرِيَ بِالنَّبِيِّ ص قَالَ يَا رَبِّ مَا حَالُ الْمُؤْمِنِ عِنْدَكَ (یعنی موقعیت و مقام مؤمن نزد تو چگونه است) قَالَ يَا مُحَمَّدُ مَنْ أَهَانَ لِي وَلِيّاً فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَةِ وَ أَنَا أَسْرَعُ شَيْ‌ءٍ إِلَى نُصْرَةِ أَوْلِيَائِي (من بسیار زود دوستانم را حمایت و یاری می کنم) الْحَدِيثَ

به این مضمون لا اقل چهار روایت در این باب وارد شده است. در دنیای امروز از حقوق بشر زیاد صحبت می شود ولی اگر به روایات و احادیث نظر افکنیم می بینیم که موقعیت که فرد با ایمان و مسلمان در اسلام دارد در هیچ مکتب و مذهبی ندارد چرا که اهانت به یک فرد با ایمان در حکم جنگ با خداست و این مطلب در احادیث مختلف بیان شده است.

از جمله چیزهایی که اسلام به آن بسیار اهمیت می دهد آبرو و عرض مسلمانان و آبرو و عرض هر کسی است که دشمن خدا نیست و هتک آن مجازات شدیدی در اسلام دارد و در بعضی موارد حد قذف به دنبال دارد.

از طرق مختلف می توان آبروی کسی را ریخت. از جمله غیبت کردن را می توان نام برد که مجازات آن بسیار سنگین است و در متن قرآن مجید از گناهان کبیر ذکر شده است. تغبیر غیبت این است که گناه یا عیب پنهانی کسی را آشکار کنیم که منجر به ریختن آبروی مسلمان می شود.

ههمچنین تهمت زدن نیز از گناهان کبیره است و هکذا پخش شایعات درباره ی افراد با ایمان هم از گناهان کبیره است که در قرآن در سوره ی نور تحت آیات افک وعده ی عذاب شدید درباره ی آن داده شده است. همه برای این است که آبروی کسی را می برد. از موارد دیگر می توان مذمت و هجاء مؤمن را نام برد (هجو کردن مؤمن)

مع الاسف می بینیم که در محیط ما مسئله ی اهانت امر ساده ای شده است و در صفحه ی جراید به راحتی آبروی کسی را می ریزند و اگر این کارها ادامه پیدا کند خداوند غضب می کند و در روایات آمده است که عرض المؤمن کدمه یعنی همان قدر که ریختن خون از نظر اسلام اهمیت دارد به همان اندازه ریختن آبروی او مهم است. در اسلام مال، خون و آبروی مؤمن از احترام ویژه ای برخوردار است.

در دعای روزهای هفته امام سجاد مخصوصا روی آبروی افراد انگشت گذاشته است و فرموده است خدایا اگر آبروی کسی را ریختم و احترام کسی را خدشه دار کردم و دستم نمی رسد که از او حلیت بطلبم خودت جوری جبران کن و او را از من راضی کن. حال معلوم نیست این دعا در جا مستجاب شود از این رو باید همیشه مواظب بود تا هتک حرمتی انجام نشود.

بحث فقهی

موضوع: راه ثبوت میقات

قبل از شروع مسئله ی سوم نکته ای را که بعضی از محققین بیان کرده اند می گوئیم: بسیاری از محققین نوشته اند که پیغمبر احرام عمرة الحدیبیة را از مسجد شجرة بست ولی جمعی از اصحاب در حدیبیة محرم شدند در هر صورت این بحث حکم مسئله ای که بیان کرده ایم را خدشه دار نمی کند.

امام در مسئله ی سوم درباره ی طرق اثبات میقات را بیان می کند یعنی اگر ندانستیم که محل میقات کجاست چه باید بکنیم. امام می فرماید: تثبت تلك المواقيت مع فقد العلم بالبينة الشرعية أو الشياع الموجب للاطمئنان (در منطقه مشهور است که وقتی می گویند جحفه کجاست بگویند فلان جاست البته شیوعی که موجب شود انسان مطمئن شود همان ظن نزدیک به علم است) و مع فقدهما بقول أهل الاطلاع (که همان قول اهل خبره است) مع حصول الظن فضلا عن الوثوق (قول اهل خبره باید لا اقل موجب ایجاد ظن شخصی شود و در قول اهل خبره نه احتیاج به عدالت داریم و نه تعدد) فلو أراد الاحرام من المسلخ مثلا و لم يثبت كون المحل الكذائي ذلك لا بد من التأخير حتى يتيقن الدخول في الميقات.

ممکن است این سؤال مطرح شود که در این ایام این مسئلة کاربرد ندارد زیرا محل مواقیت دقیقا مشخص شده است. ولی در جواب می گوئیم بله خود مواقیت امروز مشخص است ولی از آنجا که می توان از محاذات میقات هم محرم شد اثبات آن چه بسا مشکل باشد.

اقوال علماء:

اما در مورد طرق اربعه ای که امام برای شناخت میقات بیان کرده است غالبا در اقوال علما وجود ندارد و اکثرا صورت شک را مطرح کرده اند:br>صاحب جواهر (ج 18 ص 107) اجمالا متذکر این مسئله شده است و می فرماید: لا یخفی علیک وجوب حصول العلم او ما یقوم مقامه شرعا فی معرفة الوقت (یعنی میقات) الذی وقته رسول الله (مانند بینه و یا شیاع موجب اطمینان) لکن ذکر غیر واحد من الاصحاب هنا الاکتفاء فی معرفة هذه المواقیت بالشیاع المفید للظن الغالب (و نه اطمینان)

ننبوی در المجموع ج 7 ص 99 می گوید: و يجتهد فيحرم من الموضع الذي يغلب على ظنه انه حذو اقرب المواقیت.

دلیل این حکم:

دلیل این طرق اربعه روشن است و واضح است که علم باید در ابتدا تحصیل شود و اطمینان هم طریقی عقلائی و معروف است و ما خود در بسیاری از موارد یقین به مسئله ای پیدا نمی کنیم ولی اطمینان داریم مثلا ما که صبح به طرف دست می آئیم یقین نداریم که زنده بمانیم و به درس برسیم ولی اطمینان داریم و دفتر و قلم خود را می آوریم و به فردی قول می دهیم که بعد از درس در جائی او با او ملاقات داشته باشیم.

هکذا در موضوعات به خبر واحد ثقه می توانیم قناعت کنیم (و عدالت در او شرط نیست) همان طور که در احکام خبر واحد ثقه حجت می باشد البته ثقه ای که متهم نباشد و لازم نیست حتما دو شاهد عادل باشند و بینه فقط در باب قضاوت لازم است و ما در قواعد فقهیة این بحث را مطرح کرده ایم.

اما رجوع به اهل خبرة خود دلیل عقلائی است که عقلاء در مواردی که حکم چیزی را نمی دانم به کارشناسان مراجعه می کند.

ما در این بحث یک روایت خاصه هم داریم که انشاء الله آن را در جلسه ی بعد مطرح می کنیم.br>

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo