< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

92/03/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نسیان در تکمیل طواف و شروع در سعی

 

بحث در مسأله ی چهارم از مسائل مربوط به سعی صفا و مروه است. صورتی که امام در این مسأله متذکر شده است آن است که فردی طواف را به کلی فراموش کند و به سراغ سعی رود که گفتیم چه وسط سعی باشد و چه بعد از آن سعی او باطل است و باید بعد از طواف دوباره سعی را از ابتدا به جا آورد.

امروز به فرعی می پردازیم که امام قدس سره متذکر آن نشده است و آن اینکه فرد، مقداری از طواف را به جا آورده است و بعد فراموش کرده است که آن را تمام کند و وارد سعی شده است و در اثناء سعی یادش آمد. در اینجا دو قول وجود دارد:

قول اول این است که باید سعی را رها کند و به سراغ طواف رود و هر چه هست تکمیل کند (حتی اگر کمتر از نصف از طواف را به جا آورده باشد) بعد به سراغ سعی رود و آن را تکمیل کند (لازم نیست از ابتدا شروع کند.) در این قول فرقی به اشواط طواف و سعی نیست طواف در هر مرحله که باشد و سعی هم در هر مرحله باشد باید تکمیل شود.

قول دوم بین قبل از نصف و بعد از آن فرق می گذارد به این معنا که اگر کسی نصف طواف را به جا آورده باشد او در اثناء سعی بر می گردد و طواف را تکمیل و بعد سعی را تکمیل می کند و الا باید طواف را از اول به جا آورد و بعد از آن سعی را ادامه دهد. (سعی در هر حال از اول به جا آورده نمی شود.)

البته بحث در سعی و نسیان است.

اقوال علماء:

صاحب کشف اللثام می فرماید: و لو شرع فی السعی فذکر نقصان الطواف الواجب تقدیمه علیه رجع الیه فاتمّه مع تجاوز النصف ثم اتم السعی من موضعه و ان لم یتجاوز نصفه و لو لم یتجاوز نصف الطواف استانف الطواف کما فی المبسوط و فی النهایة و السرائر و التحریر و التذکرة و المنتهی اتمام السعی علی التقدیرین و هو ظاهر التهذیب و النافع و الشرایع.[1]

صاحب جواهر می فرماید: لو ذکر فی اثناء السعی نقصا من طواف فان کان قد تجاوز النصف فی الطواف بالبیت قطع السعی و اتم الطواف ثم اتم السعی و الا استانف الطواف من رأس ثم استانف السعی.[2]

البته امام قدس سره در این مسأله این فرع را متذکر نشده است ولی در مسائل طواف در مسأله ی 25 متذکر این فرع شده است و در آنجا فرموده است: لو علم فی حال السعی عدم الاتیان بالطواف قطعه و اتی به ثم اعاد السعی و لو علم نقصان طوافه قطع و اتم ما نقص و رجع و اتم ما بقی من السعی.

امام قدس سره در این مسأله هر دو فرع را ذکر کرده است و از کلام ایشان استفاده می شود که ایشان در فرع دوم قائل به عدم تفصیل بین این است که آنچه از طواف باقی مانده است کمتر از نصف باشد یا بیشتر.

دلیل مسألة:

دلالت روایت: در این مورد یک روایت بیشتر نیست و آن هم موافق با قول اول است که قول به عدم تفصیل می باشد:

أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ طَافَ بِالْكَعْبَةِ ثُمَّ خَرَجَ فَطَافَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ فَبَيْنَمَا هُوَ يَطُوفُ (بین صفا و مروة) إِذْ ذَكَرَ أَنَّهُ قَدْ تَرَكَ مِنْ طَوَافِهِ بِالْبَيْتِ (این بخش از روایت مطلق است و سؤال راوی به اطلاقش کمتر و بیشتر از نصف را شامل می شود.) قَالَ يَرْجِعُ إِلَى الْبَيْتِ فَيُتِمُّ طَوَافَهُ ثُمَّ يَرْجِعُ إِلَى الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ فَيُتِمُّ مَا بَقِيَ قُلْتُ فَإِنَّهُ بَدَأَ بِالصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ قَبْلَ أَنْ يَبْدَأَ بِالْبَيْتِ (یعنی اصلا طواف را به جا نیاورده است و سعی را شروع کرده است) فَقَالَ يَأْتِي الْبَيْتَ فَيَطُوفُ بِهِ ثُمَّ يَسْتَأْنِفُ طَوَافَهُ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ (سعی را از اول به جا می آورد.) قُلْتُ فَمَا فَرْقٌ بَيْنَ هَذَيْنِ قَالَ لِأَنَّ هَذَا (در مورد اول) قَدْ دَخَلَ فِي شَيْ‌ءٍ مِنَ الطَّوَافِ (و او بالاخره اول طواف را شروع کرده است و تا حدی ترتیب را و لو به شکل ناقص انجام داده است.) وَ هَذَا لَمْ يَدْخُلْ فِي شَيْ‌ءٍ مِنْهُ (اصلا ترتیب را رعایت نکرده است.).[3]

این روایت موثقه می باشد.

به هر حال هم سؤال راوی مطلق است و هم جواب امام علیه السلام که می فرماید: (قَدْ دَخَلَ فِي شَيْ‌ءٍ مِنَ الطَّوَافِ) و این شیء هم کمتر از نصف را شامل می شود و هم بیشتر از آن را.

دلیل قائلین به تفصیل: این دسته که علماء بسیاری مانند صاحب جواهر و غیره را شامل می شود می گویند ما موارد دیگر را که در طواف ناقص دیدیم در همه ی موارد قول به تفصیل در روایات وجود دارد مانند، مریض شدن در اثناء طواف، محدث شدن، از بین رفتن طهارت، پیش آمدن حاجت و مانند آن از این رو اینها قرینه می شود که در ما نحن فیه هم قائل به تفصیل شویم.

نقول: مشکل است با این قرینه اطلاق روایات اسحاق را تقیید بزنیم. با این حال قول به تفصیل موافق احتیاط است. روایت هم به ما اجازه می دهد که طواف را ادامه دهیم و ادامه دادن واجب نیست و می توان بر اساس احتیاط در صورت عدم تجاوز از نصف آن را از ابتدا شروع کرد.

مخصوصا که ما در سابق هم گفتیم که در اثناء طواف می توان آن را رها کرد و از ابتدا شروع کرد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo