< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

مبحث خیارات

97/12/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ما یدخل فی المبیع

بحث در این است که وقتی چیزی را می خرند چه مواردی از آن داخل در مبیع است و چه چیزهایی نیست. بحث به فروش خانه رسید که اگر کسی خانه را بفروشد و مطلق بگذارد چه چیزهایی در آن داخل است و چه چیزهایی داخل نیست. امام قدس سره در مسأله ی سوم به هشت مورد اشاره کرد که داخل در مبیع است و مواردی را نیز ذکر فرمود که خارج است.

در جلسه ی گذشته کلام امام قدس سره و عبارت صاحب جواهر را خواندیم و اکنون به سراغ دلیل مسأله می رویم فنقول:

برای داخل و خارج بودن بعضی از اشیاء در فروش منزل چه دلیلی وجود دارد:

دلیل عمده سیره ی عقلاء در این مورد است و اینکه آنها وقتی خانه ای را می فروشند چه چیزهایی را داخل می دانند. این عرف در زمان و مکان مختلف فرق دارد و هر کس باید به عرف زمان و مکان خود مراجعه کند. هر جا که ندانستیم داخل در مبیع هست یا نه اصل عدم دخول را جاری می کنیم زیرا ملکیت باید ثابت شود و الا به ملک بایع باقی می ماند.

در اینجا دو حدیث وجود دارد که هر دو از محمد بن الحسن الصفار وارد شد که بخشی از بحث را برای ما روشن می سازد.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ أَنَّهُ كَتَبَ‌ إِلَى‌ أَبِي‌ مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ع (امام یازدهم ع) - فِي رَجُلٍ اشْتَرَى مِنْ رَجُلٍ بَيْتاً فِي دَارِهِ (یک اتاق در خانه ای را خریداری کرد) بِجَمِيعِ حُقُوقِهِ (و گفت که این اتاق را با جمیع حقوقش خریداری می کنم) وَ فَوْقَهُ بَيْتٌ آخَرُ (بالای آن اتاق، اتاق دیگری وجود دارد.) هَلْ يَدْخُلُ الْبَيْتُ الْأَعْلَى فِي حُقُوقِ الْبَيْتِ الْأَسْفَلِ أَمْ لَا فَوَقَّعَ ع لَيْسَ لَهُ إِلَّا مَا اشْتَرَاهُ بِاسْمِهِ وَ مَوْضِعِهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.[1]

در کتب رجال در مورد مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ چیز خاصی وجود ندارد. این برای آن است که او نام دیگری دارد که عبارت است از مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الفَرّوخ که در مورد او می نویسند که از اعاظم اصحاب است و دارای کتابی است که سؤالات و توقیعاتی از امام حسن عسکری ع دارد.

 

بِالْإِسْنَادِ عَنِ الصَّفَّارِ أَنَّهُ كَتَبَ إِلَيْهِ فِي رَجُلٍ اشْتَرَى حُجْرَةً أَوْ مَسْكَناً فِي دَارٍ بِجَمِيعِ حُقُوقِهَا وَ فَوْقَهَا بُيُوتٌ وَ مَسْكَنٌ آخَرُ فَتَدْخُلُ الْبُيُوتُ الْأَعْلَى وَ الْمَسْكَنُ الْأَعْلَى فِي حُقُوقِ هَذِهِ الْحُجْرَةِ أَوِ الْمَسْكَنِ الْأَسْفَلِ الَّذِي اشْتَرَاهُ أَمْ لَا فَوَقَّعَ لَيْسَ لَهُ مِنْ ذَلِكَ إِلَّا الْحَقُّ الَّذِي اشْتَرَاهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.[2]

این حدیث ممکن است همان حدیث اول باشد زیرا مضمون آن دو یکی است. در هر صورت این روایت از قبلی شفاف تر است.

 

در اینجا ممکن است این سؤال مطرح شود که آیا مالک اتاق، مالک زمین هم هست؟ مخصوصا امروزه که آپارتمان می سازند حکم زمین چیست؟

حق این است که همه ی ساکنین آپارتمان در زمین به شکل مساوی مشترک هستند. مثلا اگر آپارتمان ده طبق هست هر ده نفر در زمین به صورت مشاع شریک هستند و اگر روزی بنا را خراب کنند و زمین را بخواهند بفروشند باید قیمت زمین را به شکل مساوی بین آن ده نفر تقسیم کنند.

در اینجا مرحوم علامه بحث جالبی را مطرح می کند و آلات و اسباب موجود در خانه را به سه قسم تقسیم می کند: ثابتات که در خانه محکم شده است، منقولات و نیمه ثابت:

الآلات التي في الدار على أقسام ثلاثة:

أ ـ المنقولات کالدلو و البَکره (قرقره) و الرشاء (طنابی که به دلو وصل می کنند) و المجارف (جمع مجرفة که همان بیل و کلنگ و شاید خاک انداز هم جزءش باشد) و السرر (تخت ها) و الرفوف الموضوعة علی الاوتاد من غیر ان تُسمَّر (طاقچه هایی که روی میخ می گذارند و آن را نصب و میخکوب نمی کنند) و السلالم التي لم تسمّر (نردبان هایی که آن را با میخ نصب و ثابت نکرده اند) ولم تطيّن (و با گل آن را محکم نکرده اند) والأقفال والكنوز (اگر گنجینه هایی در خانه است) والدفائن (اگر دفینه هایی در آن است).[3]

در کلام امام قدس سره نیز سخنی در مورد مفاتیح بود که امام در اینکه جزء بیع هست یا نه تردید کرده بود. مرحوم محقق در شرایع و صاحب جواهر نیز تردید کرده اند. این به سبب آن است که کلیدها جزء منقولات هستند ولی حق این است که جزء مبیع می باشد زیرا قفل و درب بدون کلید به کار نمی آید و به درد نمی خورد.

ب: ما أثبت في الدار تتمّة لها ليدوم فيها ويبقى، كالسقوف‌ و الابواب المنصوبة... وهذه تدخل في البيع ، لأنّها معدودة من أجزاء الدار.

ج ـ ما أثبت على غير هذا الوجه (چیزهای نیمه ثابت)، كالرفوف (که با چند میخ جزئی آن را محکم کرده اند) والدِنان (جمع دَنّ که همان خمرهاست که در زمین آن را ثابت می کردند) والإجّانات المثبتة (تشت هایی که در زمین نصب می کردند و البته می شد آن را کَند و برد) والسلالم المسمّرة (نردبان هایی که میخکوب شده است) والأوتاد المثبتة في الأرض (میخ هایی برای استحکام بنا که در زمین تثبیت و محکم شده است) والجدران (دیوارهایی که امروزه نقل پارتیشن بندی داشت و می شد آن را کَند) والتحتاني من حجري الرحى (سنگ زیرین آسیاب و البته سنگ رویین جزء منقولات است.) وخشب القصّار (چوب رخت شو که برای شستن رخت با چوبی پهن به آن می کوبیدند تا آب ها و کثافات آن جدا شود.) ومِعجن الخبّاز (تغار خمیر که در زمین منصوب است).

والأقرب : عدم الدخول، لأنّها ليست من أجزاء الدار، وإنّما أثبتت لسهولة الارتفاق بها كيلا تتزعزع وتتحرّك عند الاستعمال.[4]

خلاصه اینکه منقولات، مطلقا خارج از مبیع است و ثابتات مطلقا داخل است و نیمه ثابت ها علی الاقوی خارج از مبیع هستند.

 

در اینجا دو نکته را باید متذکر شویم:

النکتة الاولی: این افراد از فقهاء که حکم ثابتی را به عنوان فتوا نقل می کنند ظاهر در این است که برای همه ی ازمنه و امکنه چنین می باشد. این در حالی است که اینها در زمان و مکان متغیر است. مثلا علامه حلی در حله بوده و در آنجا ممکن است این موارد در آن زمان در حله رایج بوده است. بنا بر این چگونه آنها حکمی قاطع برای هر زمان و مکان صادر می کنند و اشاره به تغییر زمان و مکان نمی کنند. این بر خلاف نجاست خون و مردار است که مربوط به هر زمان و مکان می باشد.

النکتة الثانیة: در عصر و زمان ما چه چیزهایی داخل است.

در عصر و زمان ما چیزهایی است که منصوب نیست یا به شکل ضعیفی منصوب است. مثلا خانه هایی که لامپ هایی در آن وجود دارد. لامپ ها هرچند منقول است ولی کسی آن را باز نمی کند و با خود نمی برد. بر خلاف لوستر که آن را باز می کنند و می برند. در حمام هم چیزهایی هست که نصب نشده مانند دوش و سردوش آنها را می توان باز کرد ولی کسی آنها را باز نمی کند هرچند جزء منقولات می باشد زیرا غالبا به حمام و اجزاء آن دست نمی زنند.

همچنین است در مورد کابینت های روی دیوار که جزء نیمه ثابت هاست که کسی آنها را باز نمی کند و نمی برد. کابینت هایی که روی زمین است که هرچند منقول است ولی آن را نمی برند. مخزن آب، اجاق گاز و امتیاز برق و آب و مانند آن را نیز به همراه نمی برند.

البته ممکن است این اجزاء موجب اختلاف و نزاع شود. بنا بر این بهتر این است که هنگام نوشتن قرارداد تصریح کنند که هرچه در خانه است جزء مبیع است تا با دادن کلید دیگر چیزی برای کندن و بردن وجود نداشته باشد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo