< فهرست دروس

درس تفسیر استاد محسن ملکی

1402/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر/معاد در قران/

 

قال الله تعالی : سنلقی فی قلوب الذین کفروا الرعب بما اشرکوا بالله ما لم ینزل به سلطانا و مأواهم النار و بئس مثوی الظالمین [1]

سه نکته در ذیل این آیه شریفه گفته شد و امروز میرویم سراغ ادامه بحث

چهارمین نکته اینست که یکی از سنت های الهی امداد غیبی است و جباریت خدا در این بحث معنا میشود و به صورت های مختلف برای انسان مؤمنِ مزین به عمل صالح شکل میگیرد. الذین امنو و عملوالصالحات که تحقق پیدا کرد خداوند با توجه به غرض از خلقت، شکوریتش تجلی میکند البته با رعایت مسائلی که ما خبر نداریم مانند زمان و مکان و موقعیت در این نظام کلی عالم که این امداد غیبی گاهی با در نظر گرفتن نظام کلی هستی شکل میگیرد و دیده میشود از جمله جریان جنگ احد بعد از آنی که هزیمت در ظاهرنصیب مسلمین شد در همرا ءالاسد خداوند متعال فی قلوب الذین کفروالرعب ترس را در دل کافران انداخت

پنجمین نکته : رعب بمعنای پر و زیادی در لغت استعمال میشود که دل کسی پر از ترس و وحشت و

احساس خطر شود. اصل لغت در آب بکار برده شده است رعبت الحوض حوض را پر از آب کرد یا سیلٌ راعب یعنی سیلی پر و وحشتناک و این لفظی که در جایگاه معمولا وحشتناک بکاربرده شده استعمال شده برای خوف و ترس و ناآرامی که دل را پر میکند نلقی الرعب یعنی خوف لبریز و وحشت فراوان.

بنابراین فرق بین خوف و رعب را دانستیم که خوف ترس مطلق است و رعب وحشت زیادی است که انسان را از تعادل خارج و دچار سرگردانی میکند و طبق آیه 26از سوره احزاب نکته ای که در رعب میباشد اینست که رعب از درون پیدا میشود یعنی چیزی است که خداوند آنرا از بالا درون دل میاندازد و شکل ورودش به انسان شکل رمزی و غیبی است در آن آیه میخوانیم قذف فی قلوبهم الرعب این قذف بمعنای القا است یعنی شیء را از بالا به پائین بیندازند که با سرعت بیفتد و نفوذ کند که کنایه از اینست که رعبی را که خداوند بر کسی نازل کند کاملا مستولی بر قلب میشود و این جهت در باب رعب هست اما در باب خوف نیست.

ششمین نکته : بما اشرکوا باء در اشرکوا سببیت است و ما هم مصدریت میباشد بما اشرکوا یعنی به اشراکهم بالله اشراک یعنی اخذ الشریک گرفتن شریک برای خدا و باء هم میتواند بمعنای لام باشد یا مقابله باشد یعنی برای خدا یا مقابل خدا. معنای آیه این میشود که چون آنها مشرک شدند بخاطر شرک در قلوبشان رعب افتاد که یکی از مجازات مشرکین در دنیا همین است که خداوند آرامش را از آنها میگیرد و دلشان پر از خوف میگردد. اگر ما زمانی میترسیم بخاطر اینست که موحد حقیقی نیستیم ادله روایی که داریم مؤمنین از چیزی نمیترسند جز خدا همین امر است.

یکی از اثرات شرک ترس است شرک گاهی ممکن است در عمل باشد و گاهی در اعتقاد ،به این معنا که

ما در برابر هر چیزی که تواضع کنیم و انتظار داشته باشیم چیزی به ما بدهد میشود شرک که در دل و خیال صورت میگیرد.

هفتمین نکته : ما لم ینزل به سلطانا از نظر ترکیبی ما حرفیه زمانیه و مصدریه است یعنی مده عدم تنزیل الله بشرک سلطانا در زمان عدم تنزیل حجت نسبت به اشراک. چه زمانی مشرک شدند؟ زمانیکه خداوند دلیل و حجتی برای شرک برایشان نیاورده بود. لم ینزل فعل مضارع باب تفعیل به میخورد به اشراک. سلطان یعنی حجت و قدرت علمی و معرفتی و قران سلطان را در باب معارف استفاده میکند .سلطانا میشود مفعول به . از این قسمت استفاده میشود که قران کتاب عقلائی است و بر مدار عقلی که خالق عقل است بسته شده است. گویا به مشرکین هم میگوید اگر میخواهید مشرک شوید باید دلیل بیاورید روی همین جهت اگر کسی مشرک شده باشد و در قیامت بتواند دلیل بیاورد از او میپذیرند . و مسأله اصول دین کاملا عقلی است و بحث شرک و کفر هم از اصول دین است چرا کافر؟ چرامسلمان؟ چرا مشرک؟

هشتمین نکته : واو حالیه در و مأواهم در حالیکه آخرتشان این است. نتیجه این میشود که خداوند متعال اینان را در دنیا مجازات میکند با رعب و پر کردن دلهایشان از خوف و نا آرامی در حالیکه در آخرت نیز جایگاهشان آتش است.

نهمین نکته : مأواهم از ماده أوا یأوی از ماده ضرب یضرب لفیف مقرون گاهی با الی متعدی میشود و گاهی بدون واسطه متعدی میگردد و ماواهم النار ماوا اسم مکان است بمعنای محل سکونت حیوان . حیوان موجود حساس متحرک بالاراده این حساسی و متحرک بودنش اگر بخواهد لذت داشته باشد باید یک جای آرام داشته باشد که به آن مأوا میگویند . مأواهم النار یعنی محل آرامش مشرکین آتش است.

دهمین نکته :بعد اینکه مأوا اضافه شده به مشرکین ،مضاف و مضاف الیه مبتدا و خبر نار است که اسم ذات میباشد. وقتی اسم ذات حمل میشود بر مبتدا اشاره به تاکید و مبالغه دارد یعنی خودِ جایگاه اینان آتش است نه شیء دارای آتش. این کنایه از این است جایی برایشان محل آرامش انتخاب شده که اصلا آرامشی در آن نیست .

یازدهمین نکته: وبئس بئس از افعال ذم و مثوی از ثوی یثوی بمعنای اقامت طولانی است و مثوی اسم مکان است محلی که کسی طولانی در آن اقامت کند

دوازدهمین نکته : یکی از صفات مشرکین ضالمین است شرک بالاترین ظلم است .پس بنابراین این آیه شریفه با مرکزیت مشرکین متصف میشوند به ظالمین .معاد مشرکین با دو عنوان تعریف شده است 1. مأوا 2. مثوی. مأواهم النار و بئس مثوی . قیامت مشرکین مأواهم النار که محل استقرار و اقامتشان آتش است و بئس مثوی الظالمین و بعد بعنوان ظالمین این محل اقامتشان طولانی است از کلمه مثوی فهمیده مشود عذاب دائم که مال مشرکین است محل استقرار ادامه دار و بی انتها.


[1] 1.سوره ال عمران ایه 151.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo