< فهرست دروس

درس خارج  فقه الطهارت آیت الله مظاهری

88/02/05

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب الطهارت

جلسه:82

    اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی .

    راجع به ازاله نجاست از مسجد یا تنجیس مسجد عمداً سهواً غفلتاً جهلاً فرموده‌اند که وجوب ازاله، تحریم تنجیس، و ادعای اجماع شده در مسئله، اما یک دلیل فقیه پسندی در مسئله نداریم اگر هتک حرمت مسجد باشد معلوم است تنجیسش حرام است، ازاله نجاست واجب است و معلوم است هتک حرمت بعضی اوقات اعدام هم دارد و اما اگر هتک حرمت نباشد ببیند مسجد نجس است مثلاً یک کسی خودش یا یک کسی دستش متنجس بوده و گذاشت به فرش مسجد با رطوبت یا پایش متنجس بوده وارد مسجد شد حالا واجب است ازاله نجاست بر همه به طور واجب کفایی یا حرام است تنجیس یک کسی مثلا رفت دستشویی و پایش متنجس شد و با آن پای متنجس آمد توی صحن مسجد، آمد توی شبستان مسجد و فرش مسجد را نجس کرد بر همه واجب است ازاله نجاست یا حرام است بر این عمداً این کار را بکند یک دلیل فقیه پسندی نداریم .

    چهار پنج تا دلیل آورده شده یک یک این ادله را باید بررسی بکنیم ببینیم آیا دلالت دارد یا نه؟

    دلیل اول در جلسه قبل گفتم انما المشرکون نجس فلایقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا،مشرک نزدیک مسجد نمی‌تواند برود چه رسد آن‌جا برود و بنشیند و تنجیس کند .

    گفتم آیه شریفه استدلال به آیه اشکال دارد یکی باید اثبات بکنید که نجس انما المشرکون نجس یعنی همین نجاستی که ده دوازده چیز بود و بحثش را کردیم و آیا دلالت دارد یا نه؟ بزرگان گفته‌اند نه، معلوم نیست این نجس معمولی باشد و بالاخره اگر یادتان باشد ما گفتیم آیه شریفه در مقام بیان چیز دیگر است این که مشرکین توطئه‌گرند این مشرکین درد سر برای مسجدالحرام شده‌اند بابت‌هایشان خب این بت‌ها‌یشان باید شکسته بشود خودشان هم نباید بنشینند در مسجدالحرام توطئه بکنند ، این اولاً .

   و ثانیاً حالا بفرمایید مسجدالحرام چنین است اما سایر مسجدها هم مثل مسجدالحرام باید قیاس کنیم و قیاس در تشیع نیست تعدی از مسجدالحرام به سایر مساجد نمی‌شود و بالاخره باید اثبات بکنید انماالمشرکون نجس یعنی همین نجاستهای معمولی از مسجدالحرام هم تجاوز کنید به سایر مساجد و همه‌اش اشکال دارد .

    آیه دوم که به آن تمسک شده ان طهرا بیتی للطائفین والعاکفین والرکع  السجود گفته‌اند که آیه می‌فرماید خطاب شد به حضرت ابراهیم خانه‌ام  را تطهیر کن برای نمازگزارها برای معتکف‌ها برای عابدین که در مسجد می‌خواهند عبادت بکنند ، خب این اولاً طهرا بیتی به معنای تنظیف است یا به معنای تطهیر از نجاست است؟ ظاهراً به معنای اول است دیگر یعنی تر و تمیز کن و این طهارتی که حالا هست آن زمان هم نجاستی بوده نمی‌دانیم وضعش چیست اما آن هست طهرا بیتی للطائفین والعاکفین والرکع السجود یعنی مسجد را تر و تمیز کن نظیف باشد برای نمازگزارها ، لذا این به معنای نظافت است و اما خانه‌ام را از نجاست پاک کن دیگر آیه دلالت ندارد به قول ایشان یکی بگوید که بالاولویه القطعیه الا این‌که ایرادی که به آن‌جا هست این‌جا هست بیتی للطائفین مربوط به مسجدالحرام است و مسجدالحرام را حضرت ابراهیم ساختند و خطاب شد این مسجد تر و تمیز باشد شاید هم اصلاً یک معنایش این باشد که آن انماالمشرکون نجس فلا یقربوا المسجدالحرام این معنایش این است که طهّر از بت‌ها مسجد را مختص بکن برای عبادتکن‌ها و طهر بیتی یعنی از بت‌ها این احتمال هست ، این بیتی مراد مسجدالحرام است مراد همه مساجد نیست ، لذا باید همان ‌جا بگویید که بیتی للطائفین الغاء خصوصیت می‌کنیم دیگر فرقی نیست بین مسجدالحرام مسجدالنبی و سایر مساجد، این از نظر آیه ،

     مشکل است انسان استدلال به این آیات بکند.

    روایت 2 از باب 24 از ابواب احکام مساجد جلد 5 وسائل یک روایتی است مرسله از پیامبراکرم می‌فرماید که جنبوا مساجدکم عن نجاسه معمولاً می‌دانید که روایاتی که شیعه از پیامبر اکرم نقل می‌کند همه‌اش مرسل است برسد به ائمه طاهرین علیهم السلام آن دیگر سند مثلاً از امام باقر، امام باقر علیه السلام فرمودند که قال رسول الله خب آن معلوم است صحیح السند می‌شود ، اگر قبلش درست باشد و اما اگر بخواهد به پیامبر اکرم برسد هرچه روایت هست مرسله است این شیعه، سنی هم همین‌طور است یعنی در این صحاح سته یا سنن سته یک روایت صحیح السند نداریم برای این‌که همه روایات یا مرسل است یا از اصحاب است از تابعین اصحاب رسول الله و این‌ها روایات اصحاب رسول الله را روایات رسول الله حساب می‌کنند لذا صحاح سته این 6 تا کتابی که روایت‌ها همه صحیح است همه مرسل است خیلی کم پیدا می‌شود یک روایت مسند از این‌ها پیدا بکنید لذا یک روایتی که الان مرحوم صاحب وسائل نقل کرده روایت 2 از باب 24 از ابواب احکام مساجد جلد 5 وسائل است که می‌فرماید جنبوا مساجدکم عن نجاسه این یعنی چه؟ دور کنید نجاست را از مساجد.

     بعضی‌ها گفته‌اند مثل مرحوم صدوق گفته‌اند جنبوا مساجدکم یعنی محل سجده، خب بعید است انسان بگوید ، لذا بعضی‌ها گفته‌اند که این مسجد جبهه

    بعضی حمل کردند بر ادخال اعیان نجسه گفته‌اند که جنبوا مساجدکم عن نجاسه یعنی سگ را توی مسجد نبرید ، کافر را توی مسجد نبرید مثل حالا  که کافرها به دنبال یک نفر تفسیرکن و در همه مساجدی که یک مقدار ارزش عمرانی دارد می‌برد بعضی گفته‌اند این جنبوا مساجدکم عن نجاسه یعنی نجاست را توی مسجد نبرید و اما جنبوا مساجدکم عن نجاسه یعنی اگر مسجد متنجس شد واجب است ازاله گفته‌اند دلالت ندارد اما ظاهراً می‌شود انسان به جنبوا مساجدکم عن نجاسه بگوید که مراد از جنبوا یعنی نجاست توی مساجد باید نباشد خب حالا اگر این‌جور معنا کردیم یعنی مثلاً اگر بچه مدفوع کرد توی مسجد حتماً باید هرچه زودتر این مدفوع را پاک کرد حالا اگر پای این بچه که توی آب گل‌ها بوده آمد توی مسجد باز هم باید پاک کرد این را دیگر انصافاً نمی‌شود بگوییم دلالت دارد ، یعنی متنجس را این النجاسه بگیرد دیگر بعید است انصافاً حالا اگر هم بگیرد عین نجس را می‌گیرد نه متنجس را ولی علی کل حال روایت ضعیف السند است دیگر کسی بگوید جبر سند به عمل اصحاب این هم نمی‌شود برای این‌که اصحاب به آیه تمسک کرده‌اند به این روایت تمسک کرده‌اند به روایات دیگر تمسک کرده‌اند لذا ما بگوییم که جبر سند به عمل اصحاب این هم نمی‌شود . این هم دلیل سوم .

  دلیل چهارم که آورده شده روایت 9 از باب 32 از ابواب نجاسات جلد دوم صحیحه حلبی عن ابی عبدالله علیه السلام قلت له ان طریقی الی المسجد فی زقاق یبال فیه در یک خرابه‌ای در یک جایی که محل مدفوع و بول است آن وقت‌ها که دستشویی نبود هرکجا می‌رسیدند یالّا ، مخصوصاً توی کوچه‌ها الان هم همین است ان طریقی الی المسجد فی زقاق یبال فیه فر بما مررت فیه و لیس علی حذاء کفش پایم نیست فلیلصق برجلی من نداوته ، آن بول تر است پا را می‌گذارم روی آن روی آن تری‌های بول فقال الیس تمشی بعد ذلک فی ارض یابسه آیا بعدش روی زمین خشک راه نمی‌روی ؟ قلت بلی قال ان الارض یطهر بعضها بعضاً حالا روایت استدلال این جور به آن شده که با این پای نجاست بروی توی مسجد فرمودند نمی‌شود مگر تطهیرش بکنید الا این‌که اشکال مهم این است که مسجد ندارد این است که پایش نجس شده خب معلوم است پای نجس را باید تطهیر بکند حضرت فرمودند روی خاک راه بروی پای نجست پاک می‌شود این همان است که انشاءالله در مطهرات می‌آییم می‌گوییم یکی از مطهرات برای کف پا و شاید چرخ اتومبیل و چرخ دوچرخه و امثال این‌ها روی خاک یک مقداری راه برود پایش پاک می‌شود این ظاهراً این روایت در مقام بیان این است اصلاً کاری به مسجد ندارد نمی‌دانم چرا صاحب جواهر تمسک به آن کرده؟ نمی‌دانم چرا، ببینید ان طریقی الی المسجد فی زقاق یبال فیه فربما مررت فیه و لیس علی حذاء فلیلصق برجلی من نداوته فقال الیس تمشی بعد ذلک فی ارض یابسه ؟ قلت بلی قال فلا بأس ان ‌الارض یطهر بعضها بعضاً ، اصلاً سؤال شده پایم نجس شده با این پای نجس نماز بخوانم یا نه؟ گفتند طوری نیست، اما این‌که حالا مسجد ازاله نجاست می‌خواهد که در صدد این‌ها نیست می‌گوید می‌خواستم بروم پایم را گذاشتم روی نجاست حالا چه؟ فرمودند که پایت را راه برو پاک می‌شود اگر راه نروی پایت نجس است نماز نمی‌توانی بخوانی ، اصلاً سؤال این است که پایم نجس شده با این پای نجس نماز بخوانم یا نه؟ گفتند طوری نیست ، ازاله نجاست از مسجد و مسجد را نجس کردی و این‌ها را اصلاً روایت در صدد نیست بله اگر بود کفش و غیر کفش نداشت این ظاهراً روایت اصلاً دلالت بر مطلب ندارد در مقام بیان این است که کف پایم نجس شد چکنم؟ فرمودند که خاک کف‌پای تو را پاک می‌کند . این هم دلیل چهارم.

    دلیل پنجم روایت 18 از باب 9 از ابواب نجاسات جلد 2 وسائل صحیحه علی بن جعفر عن اخیه سئلته عن الدابه تبول فیصیب بولها المسجد او حائطه الاغ من بول کرد و این رفت توی مسجد یا به دیوارش ایصلی فیه قبل ان یغسل؟ قال اذا جف فلا بأس خب فرض کرده بول الاغش نجس است لذا گفت که قبل از آن که من تطهیر بکنم می‌توانم نماز بخوانم یا نه؟ فرمودند اگر خشک است طوری نیست اگر تر است نماز نخوان ، حالا اگر یک کسی بگوید نجس است خب حالا نجس دیگر خشک و تر ندارد اگر مسجد را نجس کرد کسی یا بچه نجس کرد با پای تر آمد توی صحن مسجد پایش نجس بود با پای تر آمد توی صحن مسجد و خشکید فوراً هم می‌خشکد دیگر ، خب ازاله نجاست از مسجد مسلم واجب است بنابراین آن‌چه که می‌گوییم ازاله نجاست از مسجد واجب است، خشک است اما حتماً باید تطهیر کند حتی مشهور من‌جمله مرحوم سید می‌فرماید که اگر تطهیر نکند نماز نمی‌تواند بخواند قبل از نماز باید تطهیر کند لذا  اذا جف فلا بأس خب دیگر حالا اگر بول نجس باشد جف اولم یجف دیگر فرق که نمی‌کند، حالا این‌ها که نمی‌شود روایت را معنا کرد بگوییم اذا جف یعنی بالشمس ، نمی‌شود گفت این‌ها را خب یک فرد فوق‌العاده نادری می‌شود برای این‌که مسجدها که نجس بشود دیگر آفتاب به آن بخورد که خیلی کم پیدا می‌شود مربوط به صحن مسجد می‌شود و روز آفتابی می‌شود و امثال این‌ها مطلق بگوید اذا جف فلابأس لذا این روایت علاوه بر این‌که ایشان می‌فرماید معارض داریم سابقاً اگر یادتان باشد مفصل در باره این‌گونه روایت‌ها صحبت کردیم و گفتیم که حیوان حرام گوشت بول آن غایط آن نجس است مثل گربه و پلنگ و امثال این‌ها اما حیوان حلال گوشت هم مدفوع آن و هم بول آن پاک است. روایت را بعضی بزرگان می‌فرمایند این روایت در مقام بیان یک امر تنزهی است برای این‌که مثلاً این الاغ بول کند یا روث کند آن هم همین است توی مسجد خب مسلم است باید هرچه زودتر صاحبش این روث را این بول را از بین ببرد ، می‌شود یک امر مستحبی اما واجب باشد دیگر این روایت معارض دارد حتماً باید روایت را از کار بیندازیم برای این‌که روایت یکی این‌که گفته بول حیوان حلال گوشت نجس است در حالی که نجس نیست یکی هم فرق گذاشته بین این‌که تر باشد یا خشک باشد ، لذا بگوییم اصلاً روایت مربوط به نظافت است نه مربوط به نجاست، نظافت و نجاست که ندارد توی این، آن فقط گفت که الاغ من بول کرده حالا قبل از آن که من تطهیر بکنم آیا می‌توانم نماز بخوانم یا نه ؟ فرمودند که اذا جف فلا بأس ، این را هم نمی‌شود درست کرد یعنی این روایت هم معارض دارد هم خود دلالت روایت ظاهراً مربوط به همین نظافت است که طهرا بیتی للطائفین والعاکفین والرکع السجود مسجد را باید نظیف نگاه داشت ، حالا از آشغال باشد یا از سایر کثافات ، خب این هم روایت .

   مرحوم آقای خویی رضوان الله تعالی علیه تمسک می‌کنند به روایات باب 11 از ابواب احکام مساجد جلد 3 وسائل ، یکی از آن روایت‌ها را بخوانیم صحیحه حلبی روایت 1 از ابواب احکام  المساجد  قال له یصلح المکان الذی کان حشاً زماناً ان ینظف ویتخذ مسجداً فرمودند بالوعه را می‌شود مسجد کرد یا نه ؟ ، یک مدتی این بالوعه بوده یک مدتی محل بول و غایط بوده حالا می‌خواهیم مسجدش بکنیم یصلح المکان الذی کان حشاً زماناً ان ینظف و یتخذ مسجداً فقال نعم اذا القی علیه من التراب ما یواریه فان ذلک ینظفه و یطهره گفت خاک بریز روی آن پر می‌شود این خاک‌ها هم نظیفش می‌کند هم تطهیرش می‌کند ، مرحوم آقای خویی تمسک می‌کنند می‌فرمایند که ببین نجس است اما گفت که ظاهرش را پاک کن حالا باطنش نجس است نجس باشد این ینظفه و یطهره یعنی ظاهرش را خاک بریز روی آن پاک می‌شود وقتی پاک شد دیگر مسجد رفتن طوری نیست ولو باطنش نجس باشد .

   مرحوم صاحب جواهر می‌فرماید این روایت و امثال این روایت دلالت می‌کند بر این‌که باطن مسجد اگر نجس باشد طوری نیست اما ظاهرش باید پاک باشد پس بنابراین اگر نجسش کردی باید تطهیرش بکنی ، مرحوم آقای خویی هم فتوی می‌دهند روی آن همان‌طور که صاحب جواهر می‌گویند الا این‌که صاحب جواهر می‌فرمایند تعبد است راجع به خصوص مسجد، جای دیگر را نمی‌توانیم بگوییم آقای خویی می‌گویند جای دیگر را هم می‌توانیم بگوییم و این‌که حالا مسجد بسازندمدرسه بسازند خانه بسازند اگر باطنش نجس باشد طوری نیست حالا می‌شود گفت این را ؟ که بالوعه را مسجد بکنیم در حالی که زیر آن نجس است ، یک کسی مثلاً این جور بگوید در حال وقف کردن باطنش را وقف نمی‌کند خب می‌شود دیگر یعنی مثلاً مسجد بسازد زیر مسجد را توالت قرار بدهد مثل بعضی از مساجدها الان همین جور است دیگر ، خب در وقف کردن این جا را مسجد اصلاً قرار نمی‌دهد این جا را دستشویی قرار می‌دهد ، خب اشکال ندارد برای این‌که وقف آمده روی همکف چنانچه مثلاً طبقه بعد را هم برای زنها مسجد قرار می‌دهد اما جزء مسجد نه، از مسجد قرار می‌دهد ، وقف است اما مسجد نیست خب می‌شود آن همکف هم بشود مسجد خب اشکال ندارد اما حالا فرض این جوری بکنید که این می‌خواهد بالوعه را مسجد بکند ظاهر روایت‌ها این جوری است خاک می‌ریزد پر می‌کند حضرت فرمودند طوری نیست لذا این فرمایش مرحوم صاحب جواهر که مرحوم آقای خویی هم متابعت می‌کنند و حتی مرحوم آقای خویی می‌گویند دلیلی نداریم جز همین دلیل‌ها و اتفاقاً این‌ها دلالت می‌کند بر این‌که ازاله نجاست از مسجد طوری نیست حتی این جوری دلالت به عکس است می‌گوید که بالوعه است نجس است خاک می‌ریزیم روی آن زیر خاک‌ها نجس است مسجد درست می‌کنیم گفتند طوری نیست خب معنایش این است که اگر سرایت نکند برای مصلین طوری نیست و باید بگوییم این جور روایت‌ها دلالت می‌کند اصلاً بر جواز یعنی لازم نیست ازاله نجاست از مسجد بکنیم و این که بخواهیم بگوییم که صاحب جواهر و مرحوم آقای خویی گفتند بگوییم که آقا الان هم این جور است حالا این را آقای خویی می‌گویند مرحوم صاحب جواهر نمی‌گویند می‌گویند همین الان هم این است باطن مسجد را نجس کردن طوری نیست ، می‌شود گفت؟ یعنی یک کسی برود یک آجر از توی صحن مسجد بردارد غایط کند آن جا ، بول کند بعد آن را بپوشاند با یک آجر ، این جایز است؟ آقای خویی می‌گویند آری خیلی عجیب است فتوی، مرحوم صاحب جواهر می‌فرمایند که ما همین اختصاص به این مورد می‌دهیم و جایی دیگر نمی‌توانیم برویم می‌گوییم که اگر بالوعه است خاک بریز روی آن ولو باطن نجس است اما مسجد طوری نیست ولی مرحوم آقای خویی دیگر بالاتر از این می‌فرمایند طوری نیست که نیست روایت‌ها دلالت می‌کند که تنجیس باطن مسجد باز هم طوری نیست حالا این را از کجا آقای خویی به دست آورده‌اند از کجا استفاده می‌کنند ؟ دیگر نمی‌دانم ،

   علی کل حال فرمایش صاحب جواهر و فرمایش آقای خویی و این‌ها هم درست نیست من خیال می‌کنم این روایت‌ها در صدد این بوده که آقا مقام مسجد خیلی مقام بالایی است حالا مستراح را می‌شود مسجد کرد یا نه؟ حضرت فرمودند طوری نیست اما بعد از تنظیف بعد از تطهیر و همین‌طور که این آقا گفتند همه روایت این جمله را دارد حضرت فرمودند که اذا القی علیه من التراب ما یواریه فان ذلک ینظفه و یطهره یعنی تنظیفش کن تطهیرش کن بعد از آن‌که تطهیر شد خاک بریز روی آن چیزی که در نظر توست که بالوعه را نمی‌شود مسجد کرد ، نه ، بالوعه را می‌شود مسجد کرد و الا غیر عرض من دیگر هیچ وجهی ندارد الا طرد روایات ، معنا ندارد انسان بگوید که باطن مسجد نجس باشد طوری نیست ، بله گفتم از اول که می‌خواهد وقف بکند باطن را وقف نمی‌کند آن می‌شود، مثل زیر زمین را مستراح قرار می‌دهد و اما مسجدش بکند باطن مسجد که نجس است مسجدش بکند ظاهراً روایت‌ها دلالت ندارد نمی‌توانیم هم این حرف‌ها را بزنیم و بدتر از این فرمایش آقای خویی ما بگوییم آقا اصلاً این اجماعی که در مسئله هست آن جا را می‌گوید که ظاهر مسجد را نجس کنیم، اما باطن مسجد را نجس کنیم طوری نیست این دیگر ظاهراً خلاف اجماع است نمی‌شود گفت

    فتلخص مما ذکرناه دلیلی نداریم جز اجماع اگر هتک باشد که معلوم است حرام است اما هتک نباشد ازاله نجاست از مسجد واجب است این جهار پنج تا دلیل هیچ کدام دلالت نداشت مگر این‌که بگوییم اجماع ، ارتکاز متشرعه دیگر خواه ناخواه آن اجماع آن ارتکاز متشرعه برای ما کار کند بگوییم تنجیس حرام است ازاله نجاست واجب است  حالا هفت هشت تا فرع این‌جا هست چون که نباید متعرض بشویم باید رفته باشیم روی مسائل دیگر اما چون این هفت هشت ده تا فرع خیلی مهم است من‌جمله این‌که حالا مسجد را گفتید حرمهای مطهر را هم می‌گویید یا نه؟ انشاءالله روی این هفت هشت ده تا مسئله صحبت کنید مطالعه کنیم تا از شما استفاده کنیم انشاءالله

وصلی الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo