درس خارج فقه آیت الله مظاهری
کتاب الحج
92/12/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع:
اگر کسی عمره ی
تمتّع بهجا آورد، آیا میتواند از مکّه برود؟
در مسئله دوم فرمودند کسی که حج تمتّع به جا میآورد، وقتی عمره را به جا آورد، حق بیرون رفتن از مکه را ندارد. مگر ضرورتی در کار باشد یا از افرادی باشد که باید برود و بازگردد. اما مردم عادی باید در مکه باشند تا حجشان را به جا آورند. این مشهور در میان اصحاب شده است. تمسّک به روایاتی هم شده است.
روایات باب 22 از ابواب اقسام حج:
روایت 1:
صحیحه زراره: و ليس لك أن تخرج من مكة حتى تحج.[1]
نمیتوانی از مکه بیرون روی. مثلاً حتی در ماه شوال، عمره را به جا آورده و مُحلّ شده، این باید در مکه بماند تا قبل از عرفه، احرام حج کند و به عرفات رود.
روایت 3:
مصححه معاویة بن عمار: أنه سأل أباجعفر عليه السلام في عشر من شوال، فقال: اني أريد أن أفرد عمرة هذا الشهر. فقال له: أنت مرتهن بالحج، [2]
که مُرتهن را معنا کردند یعنی حج و عمره وابسته به هم است و در وسط آن نمیتوانی عمره به جا آوری بلکه این اتصال بین عمره حج و حج باید حفظ شود.
روایت 5:
صحيحة زرارة قال: قلت لابي جعفر (ع) كيف اتمتع؟ فقال: تأتي الوقت فتلبي بالحج فإذا أتى مكة طاف وسعى واحل من كل شئ وهو محتبس ليس له أن يخرج من مكة حتى يحج. [3]
روایتها هم صحیح السند و هم ظاهرالدلاله است که وقتی انسان عمره به جا آورد، باید در مکه باشد تا حجش را به جا آورد. اما این روایتها معارض دارد و مثل صاحب جواهر و امثال اینها در باره معارضها گفتند اعراض اصحاب روی آنهاست. اما یک روایت صحیحالسند و ظاهرالدلاله هست که اگر بین عمره و حج از مکه بیرون رود، اشکال ندارد.
بعضی هم روایتها را حمل کردند بر کراهت و گفتند یک دسته روایت داریم که میگوید بیرون نرو و یک دسته داریم که میگوید طوری نیست و جمع عرفی اینست که آن روایاتی که میگوید بیرون نرو، این بیرون رفتنش مکروه باشد و اما اگر بیرون نرود، طوری نیست. یک دسته روایت هم داریم که میفرماید اینکه میگوید بیرون نرو، یعنی میترسم گرفتار شوی و نتوانی حجت را به جا آوری. این ارشاد به یک حرفی است که روایاتی که میگوید بیرون نرو، لازم نیست حمل بر کراهت کنیم و این بیرون رفتن کراهت ندارد.
انشاء الله بعد دربارهاش صحبت میکنیم، ولو مراجع یا کم میفرمایند و یا اصلاً نمیفرمایند اما قول مشهور است. کسی نمیتواند عمره مفرده بین عمره حج و حج انجام دهد. لذا خیلی از این کاروانها به تبع شما فضلاء یک ماه یا دو ماه در مکه است و شما نمیگذارید عمره به جا آورند. گاهی میگویید عمره باید ماهی یک مرتبه باشد و دریک ماه، دو عمره جایز نیست. اما در این مسئله میگویید شما اصلاً حج بیرون رفتن ندارید. به دلیل آن روایتها که گفته «انت محتبس» و یا «لیس لک ان تخرج».
حال اگر این روایتها که الان میخوانم شاهد جمع باشد، آنگاه میگوییم کسی که یک ماه در مکه است و عمره حجّش را به جا آورده، این میتواند مثلاً هر روز به تنعیم رود و محرم شود و هر روز عمره مفرده به جا آورد.
حال این روایتها را بخوانیم و ببینیم که آیا میشود حرف مرا زد یا نه.
روایت 7 از باب 22:
صحیحة الحلبي قال: سألت ابا عبد الله عليه السلام عن الرجل يتمتع بالعمرة إلى الحج يريد الخروج إلى الطائف. قال: يهل بالحج من مكة، وما أحب أن يخرج منها الا محرما ولا يتجاوز الطائف، انها قريبة من مكة. [4]
فقط قیدی که میکند اینست که میخواهی روز ترویه محرم شوی و اما الان مُحرم شو و به طائف برو و کارهایت را بکن و تجارت کن و برگرد با همان احرام باش تا اینکه موقع عرفات شود و به عرفات بروی. اما نمیگوید واجب است بلکه میگوید من دوست دارم که اینطور باشد. معنایش اینست که اگر هم مُحرم نشوی و به طائف بروی و کارهایت را بکنی و برگردی، مثلاً روز ترویه برگردی، مُحرم شو به احرام حج و حجت را به جا آور.
روایت هم صحیحالسند و هم ظاهرالدلاله است که وقتی عمره حج را به جا آوردی، لازم نیست که در مکه بمانی. اگر بخواهی اینطرف و آنطرف روی، طوری نیست و ما بالاتر میگوییم کار داشته باشد یا نداشته باش و یا میخواهی برای تفریح روی و یا فدک را ببینی. بهتر از این اینکه در آنجا بیکاری و هر روز عمره مفرده به جا آور و احرام هم لازم نیست که اگر مُحرم شد به احرام حج، نمیتواند عمره مفرده به جا آورد. احرامت را برای روز ترویه یا شب عرفه و یا صبح عرفه بگذار و در این مدتی که هستی بیرون رفتن برای هر کاری مخصوصاً برای عمره مفرده، اشکال ندارد.
روایت 8:
موثقه اسحاق بن عمار، که ما این روایتها را صحیحه میدانیم.
قال: كان ابي مجاورا هاهنا فخرج يتلقى بعض هؤلاء فلما رجع فبلغ ذات عرق أحرم من ذات عرق بالحج و دخل و هو محرم بالحج. [5]
مدتی به مکه آمده بودند و مجاور شده بودند. چند ماهی در آنجا مانده بودند. با بعضی از مردم کار پیدا کردند و رفتند تا کارشان را انجام دهند.
این روایت ندارد که مُحرم شو و برو و برگرد. امام باقر «سلاماللهعلیه» رفتند و در برگشت نیامدند از مکه محرم شوند بلکه از ذات عرق محرم به حج شدند و از همان طرف به عرفات رفتند.
سند روایت خوب است و دلالتش نیز خوب است. آن هم فعل امام باقر «سلاماللهعلیه» است و نمیشود حمل بر کراهت کرد. آنگاه برای «لاأحب» حضرت نیز باید فکر دیگری کرد.
روایت 10 از باب 22:
این از جازمات صدوق است و ما جازمات صدوق را مسند میدانیم. در من لایحضر گاهی میفرماید رُویَ و آن مرسل میشود، اما گاهی میگوید قال الصادق علیهالسلام، که این مسند و از جازمات صدوق میشود و صدوق در اول من لایحضر وعده داده است و گفته هر روایتی که نقل کنم بینی و بین الله حجت است. لذا مشهور در اهل رجال و درایه اینست که جازمات صدوق، مسندات صدوق است و با آن به عنوان روایات صحیحه با آن کار میکنند. این از آن دسته است.
مرسلة الصدوق (قده): قال الصادق علیهالسلام: إذا اراد المتمتع الخروج من مكة إلى بعض المواضع فليس له ذلك لانه مرتبط بالحج حتى يقضيه الا ان يعلم انه لا يفوته الحج. [6]
این کار را نکند برای اینکه حج و عمره مرتبط با هم است و این فاصله را نیندازد. این به منزله علت است. اینکه میگویم بیرون نرو، میترسم یک وقت گرفتار شوی و نتوانی برگردی و باید مُحرم شوی برای عرفات و نتوانی به عرفات برسی. و الاّ اگر بدانی، مثلاً اول ذی الحجه است و میخواهد به طائف رود یا پایینتر یا بالاتر از آن به عنوان تفریح برود و یا میخواهد فدک را ببیند و میداند که این دو روز بیشتر طول نمیکشد و دو سه روز مانده به عرفات یعنی به دهه ذی الحجه، برمیگردد. روایت میگوید طوری نیست. اگر میخواهی از مکه بیرون روی، برو، به شرط اینکه حجت از بین نرود. اینکه من میگویم نرو و دوست ندارم و حتی روایتی که حج مرتبط با عمره است، امام «سلاماللهعلیه» معنا میکند. و اینکه اینها مرتبط به هم هستند و ناگهان اگر بخواهی عمره به جا آوری، گرفتار میشوی و یک وقت میروی کاری داشته باشی، تو را میگیرند و در آنجا گرفتار میشوی و حج تو از بین میرود. از این جهت میگویند بیرون نرو و الاّ اگر بدانی حج تو فوت نمیشود، بیرون رفتن از مکه در بین حج و عمره مانعی ندارد.
من 3 نمونه روایت نوشتم و الاّ روایات باب 22 زیاد است. هم روایاتی که میگوید بیرون نرو و هم روایاتی که میگوید مانعی ندارد که بیرون روی. و این روایتها هم صحیحالسند و هم ظاهرالدلاله است، مخصوصاً این روایت که علت بیرون نرفتن را میفرماید، آن «لاأحب» که در ان روایت بود، درست میکند. لذا اینکه بعضی از محشین بر عروه میگویند این مکروه است، ما میگوییم کراهت هم ندارد. این میتواند عمرهی حجش را به جا آورد و بعد هم مثلاً هر روز از مکه بیرون رود. یک روز به فدک و یک روز به مدینه و یا یک روز به طائف و یمن رود و حسابی بگردد. روز ترویه هم که بهترین وقتهاست، در مکه باشد و روز ترویه یا شب ترویه مُحرم شود به احرام حج و به منی رود. که سنیها منی میروند و ما مثل اینکه کم میرویم یا نمیرویم. پس به منی میروند و از آنجا به عرفات میروند. در زمان پیغمبر اکرم و ائمه طاهرین هم این رسم رفتن به منی قبل از عرفات بوده است. در بعضی از تشرّفات بوده است اما در روایات ما زیاد آمده که منی قبل از عرفات میخواهد. روز ترویه محرم میشود و شب عرفات به منی میرود و در آنجا عبادت میکند و این امر مستحب است. و فردا هم به عرفات میآید به طوری که قبل از ظهر به عرفات برسد. لذا این روایتها هم صحیحالسند و هم ظاهرالدلاله است و میگوید عمره را که به جا آوردی، اگر وقت داری، میتوانی یک دور حسابی در حجاز بزنی. و ما قائلین به اینکه میتواند یک ساعت قبل از ظهر در روز عرفه مُحرم شود و حتی اگر دیر آمده و مثلاً یک ساعت قبل از ظهر آمده، عمره را به جا آورد و بعد هم حج را به جا آورد. بعد این مسئله را میگوییم که اگر جرئت داشته باشیم و بگوییم همین مقدار که در عرفات بماند، یعنی در وقت اضطراری. حال میدانیم وقت اختیاری از اول ظهر تا غروب است و این برای اول ظهر خودش را میرساند. اگر کمتر از دو ساعت در مکه باشد، میتواند هم عمره حجش را به جا آورد و هم محرم به احرام حج شود و منی هم نرود و فقط به عرفات رود و قبل از ظهر به عرفات برسد. این روایتها به ما میگوید اشکال ندارد اما مردم معمولاً اهل این چیزها نیستند. معمولاً اینطور است که مرتب طواف به جا میآورند. این خوب است اما اینکه شما آنها را میترسانید و آنها را از مکه بیرون نمیکنید و نمیگذارید برای عمره مفرده بیرون روند، ثواب بزرگی را از اینها میگیرید و میتواند اگر عمره مفرده رفته، هر روز عمره به جا آورد. همین روایتها به ما میگوید عمره مفرده میتوانید به جا آورید بلکه به طائف نیز میتوانید بروید.
قال الصادق علیهالسلام: إذا اراد المتمتع الخروج من مكة إلى بعض المواضع فليس له ذلك لانّه مرتبط بالحج حتى يقضيه الا أن يعلم انه لا يفوته الحج.
اگر ترس ندارد، بیرون رفتن اشکال ندارد. آن وقتها پیدا میشد که گرفتار میشد و نمیتوانست برگردد. حضرت تذکر دادند که اگر میترسی که گرفتار شوی و احتمال میدهی که گرفتار شوی، این کار را نکن و اما اگر این احتمال نیست، اگر عمره را به جا آوردی، بیرون روی و موقع عرفات به مکه بروی و محرم شوی و به عرفات بروی، طوری نیست. مخصوصاً از جمله «اذا اراد المتمتع الخروج» معلوم میشود که سنّیها هم بیرون میرفتند. حضرت هم میفرمایند اگر میخواهی خارج شو و اما باید مواظب باشی که یک دفعه عرفات تو از بین نرود و یا نتوانی محرم به احرام حج شوی. مخصوصاً در آن وقتها که تقیه هم بود و در روز عرفه، همه در عرفات بودند و در خانه خدا یا بسته بود و یا اگر باز بود، جاسوس فراوان بود.
علی کل حالٍ این روایت با این علت میگوید بیرون رفتن کراهت هم ندارد و این «لاأحب» که میگویم برای اینست که یک دفعه ممکن است گرفتار شوی و الاّ «لاأحب» را نیز نمیگفتم. لذا روایتها صحیحالسند و ظاهرالدلاله است و ما نمیدانیم این اعراض اصحاب هم چیست. خیلی از این مسائل عدم تعرض است. یعنی عدم تعرض نبوده و بعد گفتند شهرت اینست. مخصوصاً روایاتی که قبلاً خواندیم، «انت مرتبط بالحج» و «ان محتبسٌ» و امثال اینها و روی آنها فتوا داده بودند که ما مرتبط و محتبس را معنا کردیم. لذا اگر یک شهرتی هم پیدا شده به علت این روایتهاست و این روایتها جمع دلالی و جمع عرفی دارد و جمع عرفی یکی کلمه «لاأحب» است و معنایش اینست که وقتی عمره را به جا آوردی، دوست ندارم بیرون روی و در مکه بمان. «لاأحب» یعنی بیرون رفتن تو مکروه است.
ولی این را نیز توجه کنید، همین که حضرت میفرماید من دوست ندارم به طائف روی، مسلم اگر از حضرت میپرسیدند که میخواهم عمره مفرده به جا آورم، ایشان میفرمودند که دوست دارم. و اسحاق بن عمار هم میگوید خود ایشان هم کار داشتند و بیرون رفتند. شاید هم اینکه از ذات عرق مُحرم شدند، برای این بوده که دیدند نمیرسند از مکه مُحرم شوند، پس از همان جا مُحرم شدند و از همان جا به عرفات رفتند که عرفات اختیاری را درک کنند.
مسلم است در وقتی که به مدینه رفت و برگشت، اگر مُحرم شده که مُحرم شده و الاّ نمیخواهد که مُحرم به عمره شود تا از میقات باشد. برای اینکه کسی باید از میقات محرم شود که یا حج افراد باشد و یا عمره مفرده یا عمره تمتع باید از میقات باشد و الاّ شرط چهارم در حج تمتع، اینست که حج باید از بطن مکه باشد، که من هم گفتم بطن مکه خصوصیت ندارد و این میتواند در بهترین جاها یعنی خانه خدا محرم شود و اگر نه در خانه یا در مسجد و یا از هرکجا که میخود مُحرم شود به احرام حج، و به عرفات رود.
فتلّخص مما ذکرناه اینکه مسئله امروزمان این شد و خوب مسئلهای است. کسی که عمره حج به جا میآورد، لازم نیست در مکه بماند تا اینکه حجش رابه جا آورد. بلکه میتواند یک تفریح حسابی در حجاز بکند و میتواند هر روز یک جا باشد و وقتی که موقع حج شد، مُحرم میشود و به عرفات میرود. آنگاه بهترین چیزها اینست که شما رؤسای کاروانها هر روز اینها را ببرید تا عمره مفرده به جا آورند و ثوابش را همین مقدار که به آنها میدهند به شما هم میدهند و خودتان هم به جا آورید.
خدا قسمت همه ما بکند، انشاءالله.
در مسئله دوم فرمودند کسی که حج تمتّع به جا میآورد، وقتی عمره را به جا آورد، حق بیرون رفتن از مکه را ندارد. مگر ضرورتی در کار باشد یا از افرادی باشد که باید برود و بازگردد. اما مردم عادی باید در مکه باشند تا حجشان را به جا آورند. این مشهور در میان اصحاب شده است. تمسّک به روایاتی هم شده است.
روایات باب 22 از ابواب اقسام حج:
روایت 1:
صحیحه زراره: و ليس لك أن تخرج من مكة حتى تحج.[1]
نمیتوانی از مکه بیرون روی. مثلاً حتی در ماه شوال، عمره را به جا آورده و مُحلّ شده، این باید در مکه بماند تا قبل از عرفه، احرام حج کند و به عرفات رود.
روایت 3:
مصححه معاویة بن عمار: أنه سأل أباجعفر عليه السلام في عشر من شوال، فقال: اني أريد أن أفرد عمرة هذا الشهر. فقال له: أنت مرتهن بالحج، [2]
که مُرتهن را معنا کردند یعنی حج و عمره وابسته به هم است و در وسط آن نمیتوانی عمره به جا آوری بلکه این اتصال بین عمره حج و حج باید حفظ شود.
روایت 5:
صحيحة زرارة قال: قلت لابي جعفر (ع) كيف اتمتع؟ فقال: تأتي الوقت فتلبي بالحج فإذا أتى مكة طاف وسعى واحل من كل شئ وهو محتبس ليس له أن يخرج من مكة حتى يحج. [3]
روایتها هم صحیح السند و هم ظاهرالدلاله است که وقتی انسان عمره به جا آورد، باید در مکه باشد تا حجش را به جا آورد. اما این روایتها معارض دارد و مثل صاحب جواهر و امثال اینها در باره معارضها گفتند اعراض اصحاب روی آنهاست. اما یک روایت صحیحالسند و ظاهرالدلاله هست که اگر بین عمره و حج از مکه بیرون رود، اشکال ندارد.
بعضی هم روایتها را حمل کردند بر کراهت و گفتند یک دسته روایت داریم که میگوید بیرون نرو و یک دسته داریم که میگوید طوری نیست و جمع عرفی اینست که آن روایاتی که میگوید بیرون نرو، این بیرون رفتنش مکروه باشد و اما اگر بیرون نرود، طوری نیست. یک دسته روایت هم داریم که میفرماید اینکه میگوید بیرون نرو، یعنی میترسم گرفتار شوی و نتوانی حجت را به جا آوری. این ارشاد به یک حرفی است که روایاتی که میگوید بیرون نرو، لازم نیست حمل بر کراهت کنیم و این بیرون رفتن کراهت ندارد.
انشاء الله بعد دربارهاش صحبت میکنیم، ولو مراجع یا کم میفرمایند و یا اصلاً نمیفرمایند اما قول مشهور است. کسی نمیتواند عمره مفرده بین عمره حج و حج انجام دهد. لذا خیلی از این کاروانها به تبع شما فضلاء یک ماه یا دو ماه در مکه است و شما نمیگذارید عمره به جا آورند. گاهی میگویید عمره باید ماهی یک مرتبه باشد و دریک ماه، دو عمره جایز نیست. اما در این مسئله میگویید شما اصلاً حج بیرون رفتن ندارید. به دلیل آن روایتها که گفته «انت محتبس» و یا «لیس لک ان تخرج».
حال اگر این روایتها که الان میخوانم شاهد جمع باشد، آنگاه میگوییم کسی که یک ماه در مکه است و عمره حجّش را به جا آورده، این میتواند مثلاً هر روز به تنعیم رود و محرم شود و هر روز عمره مفرده به جا آورد.
حال این روایتها را بخوانیم و ببینیم که آیا میشود حرف مرا زد یا نه.
روایت 7 از باب 22:
صحیحة الحلبي قال: سألت ابا عبد الله عليه السلام عن الرجل يتمتع بالعمرة إلى الحج يريد الخروج إلى الطائف. قال: يهل بالحج من مكة، وما أحب أن يخرج منها الا محرما ولا يتجاوز الطائف، انها قريبة من مكة. [4]
فقط قیدی که میکند اینست که میخواهی روز ترویه محرم شوی و اما الان مُحرم شو و به طائف برو و کارهایت را بکن و تجارت کن و برگرد با همان احرام باش تا اینکه موقع عرفات شود و به عرفات بروی. اما نمیگوید واجب است بلکه میگوید من دوست دارم که اینطور باشد. معنایش اینست که اگر هم مُحرم نشوی و به طائف بروی و کارهایت را بکنی و برگردی، مثلاً روز ترویه برگردی، مُحرم شو به احرام حج و حجت را به جا آور.
روایت هم صحیحالسند و هم ظاهرالدلاله است که وقتی عمره حج را به جا آوردی، لازم نیست که در مکه بمانی. اگر بخواهی اینطرف و آنطرف روی، طوری نیست و ما بالاتر میگوییم کار داشته باشد یا نداشته باش و یا میخواهی برای تفریح روی و یا فدک را ببینی. بهتر از این اینکه در آنجا بیکاری و هر روز عمره مفرده به جا آور و احرام هم لازم نیست که اگر مُحرم شد به احرام حج، نمیتواند عمره مفرده به جا آورد. احرامت را برای روز ترویه یا شب عرفه و یا صبح عرفه بگذار و در این مدتی که هستی بیرون رفتن برای هر کاری مخصوصاً برای عمره مفرده، اشکال ندارد.
روایت 8:
موثقه اسحاق بن عمار، که ما این روایتها را صحیحه میدانیم.
قال: كان ابي مجاورا هاهنا فخرج يتلقى بعض هؤلاء فلما رجع فبلغ ذات عرق أحرم من ذات عرق بالحج و دخل و هو محرم بالحج. [5]
مدتی به مکه آمده بودند و مجاور شده بودند. چند ماهی در آنجا مانده بودند. با بعضی از مردم کار پیدا کردند و رفتند تا کارشان را انجام دهند.
این روایت ندارد که مُحرم شو و برو و برگرد. امام باقر «سلاماللهعلیه» رفتند و در برگشت نیامدند از مکه محرم شوند بلکه از ذات عرق محرم به حج شدند و از همان طرف به عرفات رفتند.
سند روایت خوب است و دلالتش نیز خوب است. آن هم فعل امام باقر «سلاماللهعلیه» است و نمیشود حمل بر کراهت کرد. آنگاه برای «لاأحب» حضرت نیز باید فکر دیگری کرد.
روایت 10 از باب 22:
این از جازمات صدوق است و ما جازمات صدوق را مسند میدانیم. در من لایحضر گاهی میفرماید رُویَ و آن مرسل میشود، اما گاهی میگوید قال الصادق علیهالسلام، که این مسند و از جازمات صدوق میشود و صدوق در اول من لایحضر وعده داده است و گفته هر روایتی که نقل کنم بینی و بین الله حجت است. لذا مشهور در اهل رجال و درایه اینست که جازمات صدوق، مسندات صدوق است و با آن به عنوان روایات صحیحه با آن کار میکنند. این از آن دسته است.
مرسلة الصدوق (قده): قال الصادق علیهالسلام: إذا اراد المتمتع الخروج من مكة إلى بعض المواضع فليس له ذلك لانه مرتبط بالحج حتى يقضيه الا ان يعلم انه لا يفوته الحج. [6]
این کار را نکند برای اینکه حج و عمره مرتبط با هم است و این فاصله را نیندازد. این به منزله علت است. اینکه میگویم بیرون نرو، میترسم یک وقت گرفتار شوی و نتوانی برگردی و باید مُحرم شوی برای عرفات و نتوانی به عرفات برسی. و الاّ اگر بدانی، مثلاً اول ذی الحجه است و میخواهد به طائف رود یا پایینتر یا بالاتر از آن به عنوان تفریح برود و یا میخواهد فدک را ببیند و میداند که این دو روز بیشتر طول نمیکشد و دو سه روز مانده به عرفات یعنی به دهه ذی الحجه، برمیگردد. روایت میگوید طوری نیست. اگر میخواهی از مکه بیرون روی، برو، به شرط اینکه حجت از بین نرود. اینکه من میگویم نرو و دوست ندارم و حتی روایتی که حج مرتبط با عمره است، امام «سلاماللهعلیه» معنا میکند. و اینکه اینها مرتبط به هم هستند و ناگهان اگر بخواهی عمره به جا آوری، گرفتار میشوی و یک وقت میروی کاری داشته باشی، تو را میگیرند و در آنجا گرفتار میشوی و حج تو از بین میرود. از این جهت میگویند بیرون نرو و الاّ اگر بدانی حج تو فوت نمیشود، بیرون رفتن از مکه در بین حج و عمره مانعی ندارد.
من 3 نمونه روایت نوشتم و الاّ روایات باب 22 زیاد است. هم روایاتی که میگوید بیرون نرو و هم روایاتی که میگوید مانعی ندارد که بیرون روی. و این روایتها هم صحیحالسند و هم ظاهرالدلاله است، مخصوصاً این روایت که علت بیرون نرفتن را میفرماید، آن «لاأحب» که در ان روایت بود، درست میکند. لذا اینکه بعضی از محشین بر عروه میگویند این مکروه است، ما میگوییم کراهت هم ندارد. این میتواند عمرهی حجش را به جا آورد و بعد هم مثلاً هر روز از مکه بیرون رود. یک روز به فدک و یک روز به مدینه و یا یک روز به طائف و یمن رود و حسابی بگردد. روز ترویه هم که بهترین وقتهاست، در مکه باشد و روز ترویه یا شب ترویه مُحرم شود به احرام حج و به منی رود. که سنیها منی میروند و ما مثل اینکه کم میرویم یا نمیرویم. پس به منی میروند و از آنجا به عرفات میروند. در زمان پیغمبر اکرم و ائمه طاهرین هم این رسم رفتن به منی قبل از عرفات بوده است. در بعضی از تشرّفات بوده است اما در روایات ما زیاد آمده که منی قبل از عرفات میخواهد. روز ترویه محرم میشود و شب عرفات به منی میرود و در آنجا عبادت میکند و این امر مستحب است. و فردا هم به عرفات میآید به طوری که قبل از ظهر به عرفات برسد. لذا این روایتها هم صحیحالسند و هم ظاهرالدلاله است و میگوید عمره را که به جا آوردی، اگر وقت داری، میتوانی یک دور حسابی در حجاز بزنی. و ما قائلین به اینکه میتواند یک ساعت قبل از ظهر در روز عرفه مُحرم شود و حتی اگر دیر آمده و مثلاً یک ساعت قبل از ظهر آمده، عمره را به جا آورد و بعد هم حج را به جا آورد. بعد این مسئله را میگوییم که اگر جرئت داشته باشیم و بگوییم همین مقدار که در عرفات بماند، یعنی در وقت اضطراری. حال میدانیم وقت اختیاری از اول ظهر تا غروب است و این برای اول ظهر خودش را میرساند. اگر کمتر از دو ساعت در مکه باشد، میتواند هم عمره حجش را به جا آورد و هم محرم به احرام حج شود و منی هم نرود و فقط به عرفات رود و قبل از ظهر به عرفات برسد. این روایتها به ما میگوید اشکال ندارد اما مردم معمولاً اهل این چیزها نیستند. معمولاً اینطور است که مرتب طواف به جا میآورند. این خوب است اما اینکه شما آنها را میترسانید و آنها را از مکه بیرون نمیکنید و نمیگذارید برای عمره مفرده بیرون روند، ثواب بزرگی را از اینها میگیرید و میتواند اگر عمره مفرده رفته، هر روز عمره به جا آورد. همین روایتها به ما میگوید عمره مفرده میتوانید به جا آورید بلکه به طائف نیز میتوانید بروید.
قال الصادق علیهالسلام: إذا اراد المتمتع الخروج من مكة إلى بعض المواضع فليس له ذلك لانّه مرتبط بالحج حتى يقضيه الا أن يعلم انه لا يفوته الحج.
اگر ترس ندارد، بیرون رفتن اشکال ندارد. آن وقتها پیدا میشد که گرفتار میشد و نمیتوانست برگردد. حضرت تذکر دادند که اگر میترسی که گرفتار شوی و احتمال میدهی که گرفتار شوی، این کار را نکن و اما اگر این احتمال نیست، اگر عمره را به جا آوردی، بیرون روی و موقع عرفات به مکه بروی و محرم شوی و به عرفات بروی، طوری نیست. مخصوصاً از جمله «اذا اراد المتمتع الخروج» معلوم میشود که سنّیها هم بیرون میرفتند. حضرت هم میفرمایند اگر میخواهی خارج شو و اما باید مواظب باشی که یک دفعه عرفات تو از بین نرود و یا نتوانی محرم به احرام حج شوی. مخصوصاً در آن وقتها که تقیه هم بود و در روز عرفه، همه در عرفات بودند و در خانه خدا یا بسته بود و یا اگر باز بود، جاسوس فراوان بود.
علی کل حالٍ این روایت با این علت میگوید بیرون رفتن کراهت هم ندارد و این «لاأحب» که میگویم برای اینست که یک دفعه ممکن است گرفتار شوی و الاّ «لاأحب» را نیز نمیگفتم. لذا روایتها صحیحالسند و ظاهرالدلاله است و ما نمیدانیم این اعراض اصحاب هم چیست. خیلی از این مسائل عدم تعرض است. یعنی عدم تعرض نبوده و بعد گفتند شهرت اینست. مخصوصاً روایاتی که قبلاً خواندیم، «انت مرتبط بالحج» و «ان محتبسٌ» و امثال اینها و روی آنها فتوا داده بودند که ما مرتبط و محتبس را معنا کردیم. لذا اگر یک شهرتی هم پیدا شده به علت این روایتهاست و این روایتها جمع دلالی و جمع عرفی دارد و جمع عرفی یکی کلمه «لاأحب» است و معنایش اینست که وقتی عمره را به جا آوردی، دوست ندارم بیرون روی و در مکه بمان. «لاأحب» یعنی بیرون رفتن تو مکروه است.
ولی این را نیز توجه کنید، همین که حضرت میفرماید من دوست ندارم به طائف روی، مسلم اگر از حضرت میپرسیدند که میخواهم عمره مفرده به جا آورم، ایشان میفرمودند که دوست دارم. و اسحاق بن عمار هم میگوید خود ایشان هم کار داشتند و بیرون رفتند. شاید هم اینکه از ذات عرق مُحرم شدند، برای این بوده که دیدند نمیرسند از مکه مُحرم شوند، پس از همان جا مُحرم شدند و از همان جا به عرفات رفتند که عرفات اختیاری را درک کنند.
مسلم است در وقتی که به مدینه رفت و برگشت، اگر مُحرم شده که مُحرم شده و الاّ نمیخواهد که مُحرم به عمره شود تا از میقات باشد. برای اینکه کسی باید از میقات محرم شود که یا حج افراد باشد و یا عمره مفرده یا عمره تمتع باید از میقات باشد و الاّ شرط چهارم در حج تمتع، اینست که حج باید از بطن مکه باشد، که من هم گفتم بطن مکه خصوصیت ندارد و این میتواند در بهترین جاها یعنی خانه خدا محرم شود و اگر نه در خانه یا در مسجد و یا از هرکجا که میخود مُحرم شود به احرام حج، و به عرفات رود.
فتلّخص مما ذکرناه اینکه مسئله امروزمان این شد و خوب مسئلهای است. کسی که عمره حج به جا میآورد، لازم نیست در مکه بماند تا اینکه حجش رابه جا آورد. بلکه میتواند یک تفریح حسابی در حجاز بکند و میتواند هر روز یک جا باشد و وقتی که موقع حج شد، مُحرم میشود و به عرفات میرود. آنگاه بهترین چیزها اینست که شما رؤسای کاروانها هر روز اینها را ببرید تا عمره مفرده به جا آورند و ثوابش را همین مقدار که به آنها میدهند به شما هم میدهند و خودتان هم به جا آورید.
خدا قسمت همه ما بکند، انشاءالله.