< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مقتدایی

90/08/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: کتاب الدیات (دیه جنایت طرف:)
 گفتیم دیه زن درنفس نصف دیه مرد است. و در جنایت بر اطراف یک استثناء وجود دارد داشت که اگر مردی جنایتی بر زنی وارد کند مادامیکه دیه آن عضو زن به ثلث دیه مرد نرسیده باشد زن ومرد در دیه مساوی هستند. مثال انگشتان رامطرح کردیم و گذشت.
 اکنون یک مسئله باقی مانده است.
 وقتی می گوییم اگر به ثلث رسید دیه زن نصف دیه مرد است در جایی است که دیه از ناحیه یک جنایت ثابت شده باشد یعنی اگر همین جنایت را به دفعات انجام دهد؛ مثلا با دو ضربه یا سه ضربه و هربار کمتر از ثلث قطع کند و عرفا تعدد پیدا کند هرچند که در جمع چهار انگشت قطع شده باشد؛ دو جنایت است و هرکدام حکم خودش را دارد در هر جنایت می تواند دیه کامل بگیرد و نمی توانیم بگوییم چون در جمع چهار انگشت قطع کرده است و زاید بر ثلث است پس باید نصف شود. بلکه چون زمان آن متعدد بودهر یک از جنایت ها جدا محاسبه میشود.
 فروع:
 چند فرع در مسئله وجود دارد که قبلا در قصاص خواندیم و اکنون اجمالا رد می شویم.
 فرع اول: زنی که چهار انگشتش توسط یک مرد قطع شد و مخیر است که قصاص کند یا دیه بگیرد؛ اگر بخواهد قصاص بکند باید چهار انگشت مرد را قطع کند و بیست شتر هم بدهد. واگر بخواهد دیه بگیرد باید بیست شتر بگیرد و هیچ انگشتی قطع نکند.
 در این فرع پرسش این است که آیا می تواند دو انگشت مرد را در مقابل چهار انگشت خودش قطع کند و چیزی هم ندهد؟ فیه وجهان.
 وجه اول: جواز؛ بعضی میگویند می تواند دو انگشت را قطع کند وپولی نپردازد.
 دلیل قول به جواز:
 1- اگر دو انگشت مرد را قطع کند تمام حق خودش را اخذ کرده است ونسبت به دو انگشت دیگر چون مستلزم پول دادن است صرف نظر می کند. زیرا از روایاتی که می گویند اگر به ثلث رسید یرجع الی النصف استظهار می شود که حق زن در فرض قطع چهار انگشت به نصف بر گشت وزن می تواند همان نصف را بدون پرداختن غرامت استیفاءکند پس می تواند دو انگشت را به عنوان قصاص قطع کند و پولی نپردازد.
 2- اگر فرض کنیم مرد دو انگشت زن را قطع کرده بود آیا این زن حق داشت دو انگشت مرد جانی را قطع کند؟
 جواب مثبت است. می گوئیم حالا که چهار انگشت را قطع کرده است و دوتا اضافه قطع کرده است اصل جواز قطع دو انگشت به عنوان قصاص به قوت خودش باقی است و مقتضی این قطع که قطع دو انگشت باشد موجود است و این اضافه مانع قطع دو انگشت نیست وچون مقتضی موجود ومانع مفقود است پس زن می تواند بجای چهار انگشت دو انگشت مرد را قطع کند و چیزی هم ندهد.
 وجه دوم: عدم جواز ؛
 1- از روایات استظهار شد در جائی که مرد چهار انگشت زنی را قطع کرد ؛ زن مخیر است بین اینکه دیه بگیرد یا قصاص کند. اگر بخواهد دیه بگیرد چهار انگشت او به ثلث رسیده و بیست شتر دیه دارد و اگر خواست قصاص کند بایستی دیه دو انگشت مرد یعنی بیست شتر بدهد و چهار انگشت را قطع کند پس می تواند هر انگشتی از انگشتان مرد را قصاص کند به شرط اینکه مازاد بدهد یعنی هر انگشت را به صورت جداگانه محاسبه می کنیم و هر انگشتی حکم خودش را دارد باید نصف دیه یک انگشت یعنی پنج شتر بدهد و یک انگشت را قطع کند و معنای یرجع الی النصف همین است نه اینکه بگوئیم نصف چهار انگشت دو انگشت می شود.
 2- در صورت قول به جواز گویا قائل می خواهد اینجا یک تبادلی انجام بگیرد که زن در برابر چهار انگشت قطع شده خود به جای قطع چهار انگشت وپرداخت دیه دوانگشت از قطع دوتا از انگشتان صرف نظرکند و به جای آن از پرداخت دیه دو انگشت معاف شود این یک تبادل ومعامله است وشرعا دلیل می خواهد تا مشروع باشد وچنین دلیلی وجود ندارد.
 وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo