درس خارج فقه استاد مرتضی مقتدایی
97/09/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الزكاة/زكاة الأنعام الثلاثة /شرائط زکات انعام ثلاثة
تقریر محدوده بحث: بحث راجع به کیفیت حیوانیست که به عنوان زکات از بین انعام ثلاثة عزل میشود؛ مثلا از بین گوسفندانی که به حد نصاب چهل رأس رسیدهاند در حالی که بعضی صحیح و سالم و بعضی مریض و معیب هستند آیا جایز هست از هر کدام که باب میل صاحب گوسفندان است ولو آن گوسفند مریض و معیب باشد آن را به عنوان زکات عزل نماید یا این که باید از گوسفندان صحیح و سالم مورد زکوی را جدا کند؟
در جواب این سؤال گفتیم سه حالت قابل تصور است و هر کدام حکم مخصوص به خود را دارد؛ صورت اول آن است که همه چهل گوسفند صحیح و سالم هستند، در این فرض یک گوسفند متوسط الحال باید به عنوان زکات پرداخت شود نه این که از جای دیگری یک گوسفند مریض و معیب به عنوان زکات تدارک دیده شود.
صورت دوم آن است که همه گوسفندان مریض و معیب هستند در این فرض هیچ منعی وجود ندارد که یکی از آنها به عنوان زکات از بین سایر گوسفندان جدا گردد.
صورت سوم آن است که گوسفندان از جهت صحت و سقم مختلف هستند در این فرض قیمت هر کدام از گوسفندان در نظر گرفته میشود و تمام این قیمتها باهم جمع میشود و در نهایت عدد به دست آمده تقسیم بر تعداد گوسفندان میشود نتیجه این تقسیم ارزش گوسفندی خواهد بود که باید به عنوان زکات عزل گردد مثلا اگر بیست رأس از گوسفندان سالم هر کدام ده درهم قیمت گذاری شوند و بیست رأس از گوسفندان مریض هر کدام پنج درهم قیمت گذاری شوند مجموع آنها سیصد درهم خواهد شد این عدد به عدد چهل که تعداد گوسفندان است تقسیم میشود و عدد هفت و نیم که قیمت یک گوسفند متوسط است به دست میآید بنا بر این گوسفندی که هفت و نیم درهم ارزش دارد به عنوان زکات عزل میشود و یا پول چنین گوسفندی پرداخت میگردد؛ البته برخی فقهاء مانند مرحوم امام در این مسأله قائل به احتیاط شدهاند و پرداخت زکات را از بین گوسفندان سالم و متوسط الحال جایز دانستهاند.
گوسفندان استثناء شده از زکات: البته همه گوسفندان با هر وضعیتی که هستند در تکمیل حد نصاب به شمارش میآیند ولی بحث راجع به این است که برخی گوسفندان به جهت وضعیت خاصی که دارند در انتخاب ادای زکات قرار نمیگیرند، این گوسفندان استثناء شده بر اساس روایات در چهار عنوان مطرح شدهاند اما روایات مربوط به بحث عبارتند از:
روایت اول: صحیحه عبدالرحمن بن حجاج: «محمّد بن علي بن الحسين بإسناده عن عبد الرحمٰن بن الحجّاج، عن أبي عبد الله عليهالسلام قال: ليس في الأكيلة ولا في الربّى ـ التي تربي إثنين ـ ولا شاة لبن ولا فحل الغنم صدقة.»[1] در این روایت از امام صادق(ع) نقل شده است که حضرت فرمودند در گوسفندی که جهت طعمه کنار گذاشته شده و یا جهت خوردن آماده شده و همچنین در گوسفندی که مخصوص شیردادن و حفاظت از حداقل دو گوسفند تازه به دنیا آمده شده است و گوسفند شیری و گوسفند نری که برای تولید نسل و آبستن سازی گوسفندان ماده است زکات نیست.
بیان استاد: البته مقصود این نیست که این گوسفندان در شمار حد نصاب قرار نمیگیرند بلکه مقصود این است که در زمان انتخاب گوسفندی که به عنوان زکات اخراج میگردد این قبیل گوسفندان انتخاب نشوند و از سایر گوسفندان این عزل صورت پذیرد چنانچه مرحوم صاحب وسائل در ذیل این روایت گفته است: «أقول: حمله جماعة على نفي الاخذ في الزكاة لا العدّ، وهو جيّد لما يأتي»[2] یعنی جماعتی از علماء حمل کردهاند این روایت را بر این که این چهار عنوان از گوسفندان به عنوان زکات عزل نگردند نه این که در شمار تکمیل کنندگان حد نصاب قرار نگیرند.
روایت دوم: موثقة سماعة: «وعن محمّد بن يحيى، عن أحمد بن محمّد، عن عثمان بن عيسى، عن سماعة، عن أبي عبد الله عليهالسلام قال: لا تؤخذ أكُولة ـ والأكولة الكبيرة من الشاة تكون في الغنم ـ ولا والدة، ولا الكبش الفحل.»[3]
بیان استاد: در این روایت سه عنوان از گوسفندان در اخذ به عنوان زکات استثناء شدهاند و یک مورد که گوسفند شیری است در این روایت نیامده است.
و اما عناوین چهارگانه عبارت است از:
اول: فحل الغنم: یعنی گوسفندی که برای تکثیر گوسفندان از طریق حامله کردن گوسفندان ماده در نظر گرفته شده است.
دوم: «الأکیل» یا «الأکولة» یعنی گوسفند پرخور و مستعد پرواربندی، این قبیل گوسفندان با هزینه فراوان پروار میشوند تا منبع درآمدی برای صاحب خود باشند چنانچه گوسفندان پرواری برای زکات عزل شوند موجب اجحاف نسبت به صاحب این گوسفندان خواهد بود؛ «الأکیل» و «الأکول» به معنای صفت مشبهه یعنی حیوان بسیار خورنده، از چنین گوسفندی تعبیر به «سمین» به معنای چاق و پروار نیز شده است.
در صحاح اللغة آمده است: «و الْأَكُولَةُ: الشاةُ التى تُعْزَلُ للأكل و تُسَمَّنُ. و يُكْرَهُ للمصدِّق أخذُها.»[4] یعنی اکولة همان گوسفندی است که برای خوردن و پروار در نظر گرفته شده و کراهت دارد که به عنوان زکات از بین گوسفندان عزل شود. در ادامه آمده است: «وأمَّا الأَكيلَةُ فهي المَأكولَةُ. يقال: هي أكيلَةُ السَبُعَ.»
در روایت دوم از کلمه «کبیرة» استفاده شده است، این کلمه به معنای گوسفند پیر نیست بلکه به معنای گوسفند پروار و بزرگ و درشت از جهت جسمی است.
سوم: الرُبّی: در صحاح آمده است: «والرُبَّى بالضم على فُعْلَى: الشاةُ التي وضَعَتْ حديثاَ، وجمعها رُبابٌ بالضم والمصدر رِبابٌ بالكسر، وهو قُرْبُ العَهْدِ بالولادة،»[5] ربّی بر وزن فضلی مقصود آن گوسفندی است که در زمان پرورش بچههای خود قرار گرفته است مخصوصا آن پانزده روز اول به دنیا آمدن این بچهها. در این زمان نیز جدا کردن چنین مادری از بچههایش موجب اذیت و یا حتی آسیب به آن بچهها خواهد شد؛ در روایت اول از عبارت «الربّی» استفاده شده است ولی در موثقة سماعه همان معنای «الربی» در کلمه «والدة» استعمال شده است.
چهارم: شاة لبن است که به معنای گوسفند شیرده میباشد، شاة لبن در روایت دوم نیامده است و فقط به سه مورد دیگر پرداخته شده است.
کلام صاحب جواهر: «نعم تفسيره الربى بذلك لم نعثر على من فسره به من الفقهاء واللغويين عدا الأستاذ في كشفه، ولعله من الراوي، ولذلك أعرض عنه الأصحاب»[6] یعنی این که «الربی» به معنای گوسفندی باشد که مادر دو بچه گوسفند است و در دوره پرورش و محافظت از این بچهها قرار گرفته است که معمولا پانزده روز طول میکشد این عدد «اثنین» را نه در کلام فقهاء و نه در کتب لغویین نیافتیم مگر مرحوم کاشف الغطاء در کشف الغطاء و چه بسا این بیان اضافهای از خود راوی بوده باشد و در اصل روایت این قید نبوده باشد به جهت چنین احتمالی برخی فقهاء از استناد به این روایت اجتناب کردهاند.
مباحث مطرح شده در احکام زکات گوسفندان استثناء شده:
در مورد این گوسفندان استثناء شده از دو جهت بحث مطرح میشود؛ جهت اول آن است که آیا این گوسفندان در شمار گوسفندانی که در تکمیل حد نصاب قرار میگیرند به حساب میآیند؟ و جهت دوم آن است که آیا جایز است در زمان اداء زکات از چنین گوسفندانی به عنوان زکات استفاده کرد؟
جهت اول: در این که آیا این گوسفندان استثناء شده در شمار گوسفندان تکمیل کننده حد نصاب قرار میگیرند یا نه؟ دو قول مطرح شده است؛ قول اول آن است که چنین گوسفندانی در شمارش حد نصاب لحاظ نمیشوند و دلیل آنها همین صحیحه عبدالرحمن بن حجاج است که در ابتدای درس مورد استناد قرار گرفت و این جمع، مدعی شدهاند مضمون این روایت این است که این چهار نوع گوسفند یعنی گوسفندانی که به عنوان فحل الغنم و گوسفندانی که به بچههای تازه به دنیا آمده خود شیر میدهند و از آنها نگهداری میکنند و گوسفندانی که برای پرواربندی نگهداری میشوند و گوسفندان شیری هیچ کدام از این چهار نوع از گوسفندان در شمار حد نصاب به شمارش نمیآیند؛ این عده از فقهاء با استناد به این روایت به این نتیجه رسیدهاند و استظهار کردهاند که این چنین گوسفندانی «مما یزکّی» نیستند و در تکمیل حد نصاب زکات گوسفند به حساب نمیآیند و چنانچه غیر از این گوسفندان سایر گوسفندان به عدد چهل برسند زکات تعلق میگیرد؛ هر چند این روایت ظهور در این دارد که این گوسفندان استثنائی در شمار گوسفندان تکمیل کننده حد نصاب قرار نمیگیرند ولی با توجه به اطلاقاتی مانند «في كلّ أربعين شاة شاة»[7] این قبیل گوسفندان نیز در تکمیل حد نصاب مورد شمارش قرار میگیرند؛ بنا بر این برخی فقهاء چنین اطلاقاتی را قرینه میگیرند در دخول این قبیل گوسفندان در شمار تکمیل کنندگان حد نصاب، در صحیحه عبد الرحمن بن حجاح آمده است که امام فرمود: «ليس في الأكيلة ولا في الربّى ـ التي تربي إثنين ـ ولا شاة لبن ولا فحل الغنم صدقة» این کلمه «لیس...صدقة» محتمل است گفته شود «لیس مما یؤخذ فی الزکاة» بنا بر این یک قول در این مسأله با استناد به ظهور این روایت این است که در این گوسفندان استثناء شده زکات نیست و در شمار تکمیل کنندگان حد نصاب قرار نمیگیرند.
در مقابل، فقهائی هستند که قائلند همین چهار نوع از گوسفندان استثناء شده نیز در شمار تکمیل کنندگان حد نصاب قرار میگیرند؛ اتفاقا این گروه از فقهاء نیز به همین روایت استناد میکنند و از آن استظهار میکنند که مقصود امام از عبارت «لیس...صدقة» یعنی این چهار نوع از گوسفندان استثناء شده چنان هستند که در زمان اداء زکات مورد عزل قرار نمیگیرند و سایر گوسفندان که چنین شرائطی ندارند انتخاب میشوند.
بنا بر این هر دو دسته از فقهاء در اثبات مدعای خود به همین صحیحه استناد کردهاند و همچنین گروهی که قائلند این گوسفندان استثناء شده نیز در تکمیل حد نصاب به شمارش میآیند به روایت دوم که همان موثقة سماعة است استناد کردهاند «لا تؤخذ أكُولة ـ والأكولة الكبيرة من الشاة تكون في الغنم ـ ولا والدة، ولا الكبش الفحل» استعمال «أخذ» در این روایت دلالت بر این دارد که در مقام پرداخت زکات، این گوسفندان استثناء شده را انتخاب نکنید هر چند خود این گوسفندان نیز در شمار تکمیل کنندگان حد نصاب به شمارش میآیند؛ زیرا این گوسفندان کرائم گله میباشند.
کلام مرحوم صاحب جواهر: «وكيف كان فـ (لا تؤخذ الربى وهي الوالدة إلى خمسة عشر يوما) على المعروف بين الأصحاب، بل نسبه بعضهم إليهم مشعرا بالإجماع عليه وإن كان كثير منهم بعد تفسيرها بذلك قال وقيل إلى خمسين يوما إلا أنه لم نعرف قائله، كما أنه لم نعرف من نص على الأول من أهل اللغة عدا ما تسمعه عن الأزهري»[8] یعنی گوسفندی که «ربّی» است به عنوان حیوان عزل شده جهت زکات استفاده نمیشود و مقصود از «ربّی» گوسفندی است که بچههای به دنیا آمده از او هنوز به پانزده روزگی خود نرسیدهاند بنا بر آنچه معروف بین اصحاب است بلکه برخی این قول را به اصحاب نسبت دادهاند هر چند برخی بعد از این قول گفتهاند که بنا بر قیلی تا پنجاه روز این امساک عزل نسب به ربّی رعایت میشود مگر این که قائل این قیل را نشناختیم چه کسی است.
مرحوم صاحب جواهر در ادامه بیان اقوال مربوط به «ربّی» این حکم را در کلام فقهاء شیعه مقطوع به میداند چنانچه میفرماید: «وكيف كان فالحكم مقطوع به في كلام الأصحاب كما اعترف به غير واحد»[9]
کلام مرحوم صاحب حدائق: «أما الأخذ في الفريضة فظاهرهم الاتفاق على أنه لا تؤخذ الربى و لا الأكولة و لا فحل الضراب.»[10] یعنی به فرض اگر این گوسفندان استثناء شده در شمار تکمیل کنندگان حد نصاب به شمارش آیند ولی در مقام عزل و پرداخت زکات، مورد انتخاب نخواهند بود.
کلام صاحب مدارک: «وبقوله عليهالسلام لمصدّقه: «إياك وكرائم أموالهم» والفحل المعدّ للضراب من كرائم الأموال، إذ لا يعدّ للضراب في الغالب إلاّ الجيد من الغنم، ثم قال: ولو تطوع المالك بإخراج ذلك جاز بلا خلاف، لأن النهي عن ذلك ينصرف إلى الساعي لتفويت المالك النفع وللإرفاق به، لا لعدم إجزائهما»[11] صاحب مدارک در تأیید استثناء شدن این چهار دسته از گوسفندان به عنوان عزل و پرداخت زکات، به یک روایت مرسله تمسک میجویند و صرفا قسمتی از این روایت را که شاهد مدعا میباشد را مطرح مینمایند، مضمون روایت این است که امام(ع) خطاب به مأمور جمع آوری زکاة توصیه میکند در مقام دریافت زکات آن گوسفندانی که از کرائم گله و با ارزشترین آنها به شمار میآیند و یا وجود آنها برای گله ضرورت دارد مانند فحل الضراب که جهت آبستن کردن گوسفندان ماده به کار میرود و معمولا از بهترین گوسفندان میباشند اجتناب شود و از سایر گوسفندان متوسط الحال استفاده میشود.
در گوسفندان أکیلة علت این که از عزل آنها اجتناب میشود به این دلیل است که این قبیل گوسفندان هزینه زیادی برای صاحب خود به بار آوردهاند تا به مرحله پروار رسیدهاند و مقصود آن بوده که درآمدی برای صاحب خود ایجاد کنند و عزل این قبیل گوسفندان موجب ضرر برای مالک خواهد بود.
و اما در استثناء شدن ربّی گفته شده چنین گوسفندانی در وضعیت مراقبت از بچههای تازه به دنیا آمده خود هستند و جدا کردن چنین گوسفندی از مادر خود موجب اذیت و یا تلف این بچهها خواهد بود.
در مجموع، آنچه مورد اتفاق است آن است که به فرض اگر این چهار گروه از گوسفندان در شمار تکمیل کنندگان حد نصاب به شمارش آیند ولی در مقام پرداخت زکات هیچ اجباری نسبت به صاحب آنها نمیتوان کرد که عزل زکات را از این گوسفندان انجام دهد.
کلام مرحوم امام: «وكذا لا تؤخذ الربّى- و هي الشاة الوالدة إلى خمسة عشر يوماً- و إن بذلها المالك، إلّاإذا كان النصاب كلّه كذلك، ولا الأكولة، و هي السمينة المعدّة للأكل، ولا فحل الضراب، بل لا يعدّ المذكورات من النصاب على الأقوى؛ و إن كان الأحوط عدّها منه.»[12] «و همچنين (براى زكات) رُبّى- و آن گوسفندى است كه زاييده است و بيش از پانزده روز از زايمان او نمىگذرد- گرفته نمىشود، اگر چه مالك آن را بدهد مگر زمانى كه تمام»[13]
بیان استاد: چه بسا استناد مرحوم امام در این که اقوی را این دانستهاند که این گوسفندان استثناء شده در شمار تکمیل کنندگان حد نصاب جای نمیگیرند همان صحیحه عبدالرحمن بن حجاج باشد که ظاهر آن دلالت بر اجتناب مطلق از داخل شدن این گوسفندان در امر زکات میباشد چه از جهت «عد من النصاب» و چه از جهت عزل برای پرداخت زکات، این ظهور در حد تصریح بر مطلب است و اما مرحوم امام به جهت ملاحظه جایگاه و حرمت سایر فقهاء که این گوسفندان را در شمار تکمیل کنندگان حد نصاب در نظر گرفتهاند و چه بسا دلیلی در نزد آنها باشد مرحوم امام مجدد احتیاط کردهاند و فرمودهاند: «و إن كان الأحوط عدّها منه».