< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

92/11/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: محرمات احرام/جدال/ کفاره جدال بعد از مرتبه سوم
در این مساله دو مطلب بیان شده است
مطلب اول: در خصوص جدال کاذب و قد تقدم
مطلب دوم: در خصوص جدال صادق

در این مطلب دو بحث صورت می گیرد
بحث اول: تعیین مرکز نزاع
در جدال صادق بحث از سوم به بعد صورت می گیرد زیرا قبل از سوم کفاره ای نیست تا بحث شود که حکم اختصاص به صورت تکفیر دارد یا نه.

بحث دوم: تارة بحث از سه و شش و نه می شود و تارة از اعداد بین سه و شش می شود.
فرض اول: در هیچ یک از مراتب قبلی کفاره نداده است.
در این فرض ظاهرا و الله العالم شاة واحد کفایت می کند زیرا؛
اولا: اتفاقی است.
ثانیا: روایاتی که فرموده است اذا جادلت ثلاثا فعلیک شاة فقط دلالت بر این دارد که کمتر از سه کفاره ندارد و وقتی که سه رسید کفاره دارد و چهار و پنج و شش همه بعد ثلاثه می باشند لذا کفاره آنها شاة می باشد

فرض دوم: در یکی از مراتب قبل کفاره داده است مثلا سه جدال صادق داشته است و کفاره داده است و بعد مرتکب جدال شده است.
در این فرض باید به مبانی مساله قبل مراجعه شود و در دو جهت باید بحث شود یک بحث در عدد شش و نه و یک بحث هم در مابین سه تایی ها
جماعتی از محققین مانند سیدنا الاستاذ و صاحب مدارک و صاحب ذخیره می فرمایند برای هر سه عدد باید یک کفاره بدهد پس اگر دوازده جدال کرده است باید سه چهار شاة بدهد.
و بنابر مسلک صاحب جواهر اگر اصلا کفاره نداده است برای دوازده تا باید یک شاة بدهد .

و بنابر مبنای آقای خوئی اگر دوازده جدال کرده باشد باید ده شاة بدهد زیرا عدد یک و دو که کفاره ندارد ده جدال باقی می ماند که برای هر کدام باید یک شاة بدهد.

منشا اختلاف: این اختلاف از اینجا شروع شده است که دلیل این نوع حساب چیست کسانی که می خواهند تمسک به اطلاق کنند می گویند عنوان سوم کفاره دارد و این اطلاق یا از فقه الرضا و یا رساله علی بن بابویه و یا حدیث 3 و 4 و غیره از باب 1 استفاده شده است.
خلاصه اینکه اگر اطلاقات معنون به عنوان ثلاثه باشد این عنوان بر سه و شش و نه و دوازده تطبیق می کند لا غیر لذا باید چهار گوسفند بدهد زیرا چهار ثلاثه از جدال محقق شده است.
اما کسانی که می گویند در این مثال باید ده گوسفند بدهد تمسک به اطلاق می کنند اما نه تمسک فقه الرضا یا احادیث باب 1 بلکه می گویند مراد از اطلاق، اطلاق صحیحه سلیمان می باشد اطلاق این حدیث می گوید فی کل جدال شاة از این اطلاق، جدال صادق اول و دوم و جدال کاذب خارج شده است و بقیه داخل این اطلاق باقی هستند لذا سوم و چهارم و پنجم...داخل در اطلاق می باشند و می فرمایند عنوان ثلاثه فقط در فقه الرضا آمده است که حجت نیست بلکه باید عنوان ما فوق مرتین و ما زاد مرتین را که در ح 2 و 6 آمده است ملاک قرار گیرند در نتیجه در این مثال باید ده شاة کفاره بدهد.[1]
و الظاهر أنّه لا يمكن المساعدة على كل من القولين، بيان ذلك: أنّ المستفاد من الروايات كصحيحة سليمان بن خالد ثبوت الشاة لكل جدال، و مقتضى إطلاقها عدم الفرق بين الصادق و الكاذب و عدم الفرق بين المرات، خرجنا عنه في الحلف الصادق بالنسبة إلى المرة الأُولى و الثانية، و أمّا إذا زاد على مرتين و جادل فوق اثنتين فتجب الشاة في الثالثة، و مقتضى الإطلاق وجوب الشاة في المرة الرابعة و الخامسة و هكذا، و لا دليل على احتساب كل ثلاث ثلاث، بل العبرة بفوق اثنتين و ما زاد على مرّتين...كما أنّ الجدال الأوّل و الثاني في الكاذب في كل منهما شاة، و الجدال الثالث و الرابع و الخامس و هكذا فيه بقرة، لإطلاق ما دلّ على ثبوت البقرة لما زاد على مرتين، هذا ما يقتضيه العمل بالروايات و لا إجماع في المقام على الخلاف.

و فیه: ظاهرا کلام ایشان ناتمام است اینکه می فرمایند دلیل بر احتساب سه تایی ها نداریم صحیح نیست زیرا بر فرض اینکه فقه الرضا حجت نباشد اما در حدیث 4 و 5 عنوان سه تایی آمده است و این روایات با ح1 هم تعارض ندارند بکله حاکم بر ح 1 می باشند زیرا حدیث یک نسبت به مرتبه اول و دوم جدال صادق و جدال کاذب مطلقا تخصیص خورده است چه اشکال دارد که نسبت به عنوان سه تایی هم تخصیص خورده باشد.
ظاهرا اگر نوبت به تسمک به اطلاق برسد کلام سیدنا الاستاذ و صاحب جواهر صادق است
از ما ذکرنا حکم اعداد ما بین ثلاثه نیز روشن شد اگر شارع ثلاثه را عنوان قرار داده است این اعداد اعتباری ندارند و از دائره کفاره خارج می شوند در نتیجه چهار و پنج و هفت و هشت و...کفاره ندارند زیرا همانطور که اشاره شد روایات ثلاثه را عنوان قرار داده است می فرماید که ما دون ثلاثه کفاره ندارد و ناظر به ما فوق ثلاثه نیستند.
کما اینکه جای تمسک به اطلاق صحیحه سلیمان نیست زیرا این روایت چند تخصیص خورده است این هم یکی دیگر از تخصیصات محسوب شود

نکتة: قبلا از آقای خوئی نقل کردیم که ایشان فرموده است در عدد یک و دو روایتی نیامده است و ما گفتیم در حدیث ده مرتین ذکر شده است و یوید ما ذکرنا کلام صاحب ریاض که ایشان بعد از نقل این حدیث می فرمایند: و هو صريح في وجوب البقرة في المرتين من الجدال كذباً [2] [3].
البته جای این اشکال وجود دارد که این حدیث ضعف سندی دارد زیرا مرسله عیاشی می باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo