< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

ویرایش دوم

93/08/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بیست و یکم از محرمات احرام/ قلم الاظفار/ حکم وضعی تقلیم اظفار
فرض اول از مرحله اولی سه خصوصیت دارد:
1-عشره کامله است.
2-مسبوق به کفاره نیست.
3-در بعضی از فروض شاة واحده است و در بعضی دیگر شاتین است.
و الیه اشار سیدنا الاستاذ بقوله: الكفارة لقص جميع أظفار اليد شاة، و لقص جميع أظفار الرجل شاة،نعم لو قصهما في مجلس واحد فللمجموع شاة
در این سه فرض می فرمایند کفاره شاة واحد است.
دو سطر بعد می فرمایند: و لو قص جميع إحداهما في مجلس أو مجلسين و جميع الأخرى في مجلس آخر أو مجلسين آخرين فعليه شاتان، و لو قص جميع أظفار يده في مجالس عديدة فعليه شاة، و كذا في قص ظفر الرجل.[1]
دلیل بر این دو حکم:
محمد بن الحسن بإسناده عن الحسين بن سعيد، عن الحسن بن محبوب، عن علي بن رئاب، عن أبي بصير قال : سألت أبا عبدالله ( عليه السلام ) عن رجل قص (1)ظفرا من أظافيره وهو محرم ؟ قال : عليه في كل ظفر قيمة مد من طعام حتى يبلغ عشرة فإن قلم أصابع يديه كلها فعليه دم شاة (2)، فإن قلم أظافير يديه ورجليه جميعا ؟ فقال : إن كان فعل ذلك في مجلس واحد فعليه دم، وإن كان فعله متفرقا في مجلسين فعليه دمان. ورواه الصدوق بإسناده عن الحسن بن محبوب، عن علي بن رئاب، عن أبي بصير نحوه، إلا أنه قال : عليه مد من طعام[2]
همه فروض مذکور در این روایت آمده است.
وعن حميد بن زياد، عن الحسن بن محمد بن سماعة، عن علي بن الحسن بن رباط، عن هاشم بن المثنى، عن أبي بصير، عن أبي عبدالله ( عليه السلام ) قال : إذا قلم المحرم أظفاره يديه ورجليه في مكان واحد فعليه دم واحد، وإن كانتا متفرقين فعليه دمان[3].
این استدلال اگر چه تمام است لکن دو شبهه در این جهت شده است
1-در دو جا در صحیحه ابوبصیر دم آمده است به چه دلیل شما می فرمائید شاة واجب است؟
فیه: به قرینه نوعیه در خصوص باب حج مراد از دم شاة است مگر اینکه در روایت تصریح به غیر شاة شده باشد و ثانیا صدر این صحیحه، مقید ذیل صحیحه می باشد زیرا در صدر فرموده است دم شاة
2-رجلین کاملین در روایت ذکر نشده است.
و فیه: اولا اتفاقی است که در عشره ی رجلین کفاره ثابت است زیرا موضوع حکم در روایات عشره می باشد چه از یدین باشد و چه از رجلین کما اینکه این فرض در حدیث دوم ذکر شده است اگر چه بخاطر محمد بن سنان این روایت ضعیف می باشد لکن به ضمیمه اتفاق حکم ثابت می شود زیرا در این روایت جمله ای است که باطلاقها عشره ید و عشره رجل و هما معا را می گوید چرا که در روایت حکم بر روی عشرات آمده است
ضمن اینکه ممکن است از خود صحیحه ابوبصیر هم این فرض استفاده شود زیرا در جمله حتی یبلغ العشرة فان قلم اصابعها، فاء، فاء تفریع می باشد و اصابع یکی از مصادیق عشره می باشد.
فرض دوم: فرض اول لکن مسبوق به کفاره باشد.
این فرض خودش دو فرض دارد:
1-کفاره قبل از عشره آمده است مثلا بعد از گرفتن هفت ناخن کفاره آن را داده است بعد سه ناخن را گرفته است.
2-کفاره بعد از عشره آمده است مثلا بعد از گرفتن تمام ناخنهای دست، شاة داده است بعد ناخن پاها را گرفته است.
این دو فرض اگر چه ظاهرا فقط یک فرضش در عبارت سیدنا الاستاذ آمده است لکن در جواهر[4]و مستند[5] هر دو فرض ذکر شده است.
فعلیه در فرض دوم از مرحله اولی که عشره می باشد حدودا در این دو فرض سه نظریه می باشد:
1.مد
2.شاة
3.تفصیل

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo