< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

94/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: وجوب نماز طواف/نماز طواف/افعال عمره

سوم از واجبات عمره تمتع نماز طواف است.

و الیه اشار سیدناالاستاد بقوله: القول في صلاة الطواف‌

مسألة 1 يجب بعد الطواف صلاة ركعتين له، و تجب المبادرة إليها بعده على الأحوط،[1]

 

در نماز طواف اموری بحث می شود.

امر اول: حکم نماز طواف

آیا این نماز واجب است؟

ظاهراً وجوب نماز طواف ذات قولین است.

 

قول اول: این نماز واجب است و هو الذی اشار الیه مرحوم نراقی و جواهر

کلام صاحب جواهر:

و من لوازمه ركعتا الطواف، و هما واجبتان في الطواف الواجب على المشهور بين الأصحاب نقلا و تحصيلا شهرة عظيمة، بل عن الخلاف نسبته إلى عامة أهل العلم، و إن حكي فيه عن الشافعي قولا بعدم الوجوب ناسيا له الى قوم من أصحابنا، لكن لا نعرفهم، بل في الرياض عنه الإجماع مع ان فيه و في السرائر نقل قول بالاستحباب... .[2]

کلام صاحب مستند:

الفصل الثالث في الثالث من أفعال العمرة، و هو ركعتا الطواف‌ و هما من لوازم الطواف، يعني: أنّه يصلّي ركعتين بعد الطواف وجوبا في الطواف الواجب و استحبابا في المستحبّ، على المعروف من مذهب الأصحاب، كما صرّح به جماعة ، بل قيل: كاد أن يكون إجماعا ، و عن الخلاف: الإجماع على وجوبه.[3]

کما اینکه عند العامه نیز اختلافی است. حنفی ها و مالکی ها می گویند صلاة طواف واجب است چرا که وقتی واجبات را ذکر کرده اند نماز را هم ذکر کرده اند.[4]

مالکیها اصرح از این می گویند: اما الواجبات صلاه رکعتین بعد الطواف.

 

قول دوم: یظهر من بعض الامامیه و العامة که نماز طواف واجب نباشد.

مسألة 138 [في وجوب ركعتا الطواف]

ركعتا الطواف واجبتان عند أكثر أصحابنا. و به قال عامة أهل العلم أبو حنيفة، و مالك، و الأوزاعي، و الثوري.

و للشافعي فيه قولان: أحدهما مثل ما قلناه، و الآخر أنهما غير واجبتين.

و هو أصح القولين عندهم. و به قال قوم من أصحابنا.

شافعیها هم واجب نمی دانند. حنابله در اعمال مستحبی می گویند: ثامنها صلاه رکعتین بعد الطواف[5]

 

خلاصه با وجود کلام شیخ و قول شافعی ها و حنبلی ها که تصریح به عدم وجوب کرده اند، ادعای عدم خلاف بین مسلمین صحیح نیست.

 

دلیل نظریه اولی:

اولا: اجماع کما فی الریاض و المدارک و الخلاف و...

ثانیا: آیه 125 از سوره بقره

وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهيمَ مُصَلًّى[6]

تقریب استدلال:

اتخذوا امر است که بدون قرینه دال بر وجوب است بر این اساس مفاد آیه شریفه این است که مقام حضرت ابراهیم را مکان نماز خود قرار دهید واضح است که مقام حضرت ابراهیم مکان نماز ظهر و عصر و ...نیست بلکه مکان نماز طواف است.

ثالثا: روایات که بسیاری از فقها ادعا می کنند که این روایات در حد تواترا ست و لاباس به.

طوائفی از روایات دلالت بر وجوب صلوه طواف دارد. که هر طائفه ای بیش از 5 روایت معتبره دارد که نقل کل این روایات ضرورتی ندارد لذا به نقل چند روایت هر طائفه اکتفا می شود.

طائفه اولی: روایاتی که به بیان اعمال پرداخته است که سنداً و دلالتاً در مباحث گذشته گذشت.

...وَ يُصَلِّي (عِنْدَ كُلِّ طَوَافٍ) بِالْبَيْتِ رَكْعَتَيْنِ عِنْدَ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ ع...[7]

طائفه دوم: روایاتی که مستقیما دلالت بر وجوب نماز طواف دارد.

وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا فَرَغْتَ مِنْ طَوَافِكَ فَائْتِ مَقَامَ إِبْرَاهِيمَ ع- فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ اجْعَلْهُ إِمَاماً- وَ اقْرَأْ فِي الْأُولَى مِنْهُمَا سُورَةَ التَّوْحِيدِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ- وَ فِي الثَّانِيَةِ قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ- ثُمَّ تَشَهَّدْ وَ احْمَدِ اللَّهَ وَ أَثْنِ عَلَيْهِ- وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ ص وَ اسْأَلْهُ أَنْ يَتَقَبَّلَ مِنْكَ الْحَدِيثَ.[8]

طائفه سوم: روایاتی که از امام سوال شده نمازی که خلف مقام واجب است مکانش کجاست؟

قبلا این بحث گذشت که مقام حضرت ابراهیم علیه السلام متصل به کعبه بوده است لکن لجهة من الجهات به مکان فعلی منتقل شده است حال سائل می پرسد نماز طواف را باید در مکان فعلی خواند یا در مکان قبلی مقام(در این روایات اصل وجوب نماز مفروغ عنع واقع شده است.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي مَحْمُودٍ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا ع‌ أُصَلِّي رَكْعَتَيْ طَوَافِ الْفَرِيضَةِ- خَلْفَ الْمَقَامِ حَيْثُ هُوَ السَّاعَةَ- أَوْ حَيْثُ كَانَ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص- قَالَ حَيْثُ هُوَ السَّاعَةَ.[9]

طائفه چهارم: روایاتی که مضمون آنها این است که اگر کسی نماز را فراموش کرد و مثلا در مدینه یادش آمد که نماز را نخوانده است چه باید بکند؟ امام فرمود برگردد و نمازش را بخواند واگر نمی تواند نائب بگیرد.

این روایات دلالت بر وجوب رجوع دارد و هم دلالت بر وجوب استنابه دارد.

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِيمَنْ نَسِيَ رَكْعَتَيِ الطَّوَافِ حَتَّى ارْتَحَلَ مِنْ مَكَّةَ- قَالَ إِنْ كَانَ قَدْ مَضَى قَلِيلًا فَلْيَرْجِعْ فَلْيُصَلِّهِمَا- أَوْ يَأْمُرُ بَعْضَ النَّاسِ فَلْيُصَلِّهِمَا عَنْهُ.[10]

 

دلیل بر نظریه دوم: - عدم وجوب نماز طواف-

اصل عدم وجوب و هو من اهم ادلتهم

می گویند آیه 125 سوره بقره دلالت بر وجوب نمی کند و با شک اصل عدم وجوب است.

فیه: الامر للوجوب و لو بحکم العقل.

نماز طواف جماعةً حرام است. و عدم جواز جماعت از خصوصیات نوافل است. پس کشف می شود که این نماز از مستحبات است.

فیه: این دلیل اضعف از دلیل اول است.

روایتی که در کتب عامه[11] آمده و از طرق خاصه هم همین روایت به سه طریق صحیحه نقل شده است و در آن عدد نمازهای واجب را شمرده است و نماز طواف جزء آنها نیست.

وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَرَضَ اللَّهُ الصَّلَاةَ وَ سَنَّ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى عَشَرَةِ أَوْجُهٍ- صَلَاةِ السَّفَرِ وَ الْحَضَرِ وَ صَلَاةِ الْخَوْفِ عَلَى ثَلَاثَةِ أَوْجُهٍ- وَ صَلَاةِ كُسُوفِ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ وَ صَلَاةِ الْعِيدَيْنِ وَ صَلَاةِ الِاسْتِسْقَاءِ وَ الصَّلَاةِ عَلَى الْمَيِّتِ.[12]

 

فیه: اگر چه بعضی از این روایت تعبیر به خبر یا حسنه کرده اند لکن از این جهت نمی توان به روایت اشکال کرد زیرا همانطور که گفتیم این روایت به سه طریق (طریق مرحوم کلینی و دو طریق از مرحوم صدوق) نقل شده که همه صحیحه می باشند بلکه اشکال به این روایت این است که این روایت نه جامع افراد است و نه مانع اغیار زیرا در نماز های واجب نماز استصقاء را ذکر کرده است.

ضمن اینکه این روایت نماز های واجب بالاصاله را می گوید مانند نماز یومیه ولی نماز طواف که بالاصاله واجب نیست بلکه به تبع طواف واجب می باشد چون طواف واجب شده است نماز هم واجب شده است لذا در این روایت ذکر نشده است.

خلاصه اینکه این نظریه صحیح نیست زیرا با وجود نص مراجعه به اصل نا تمام است لذا ما افاد سیدنا الاستاذ بوجوب الصلاة الطواف تمام است.


[4] فقه علی المذاهب الاربعه، ج1، ص656 تا ص658.
[5] مغنی، ابن قدامه، ج3، ص191، م2474.
[11] مغنی، ابن قدامه، ج3، ص91.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo