< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

1400/01/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مورد پنجم / شکوک لا اعتبار بها / شک در رکعت / شکوک در نماز

مورد پنجم: «و منها- شك كل من الامام و المأموم في الركعات مع حفظ الآخر، فيرجع الشاك منهما إلى الآخر، و جريان الحكم في الشك في الأفعال أيضا لا يخلو من وجه، و لا يرجع الظان الى المتيقن، بل يعمل على طبق ظنه و يرجع الشاك الى الظان على الأقوى، و لو كان الامام شاكا و المأمومون مختلفين في الاعتقاد لم يرجع إليهم، نعم لو كان بعضهم شاكا و بعضهم متيقنا يرجع إلى المتيقن منهم، بل يرجع الشاك منهم بعد ذلك إلى الامام.لو حصل له الظن، و مع عدم حصوله فالأقوى عدم رجوعه إليه و يعمل عمل شكه».[1]

کلام در ملاحظه امام جماعت و ماموم بود به ملاحظه حالاتی که برای این دو پیدا می شود، از ما ذکرنا این امور روشن شد:

1. اگر امام قطع دارد که نمازش سه رکعتی است و ماموم قطع دارد که نمازش دو رکعتی است، در این صورت واضح است که نماز منفرد می شود، چون هر کدام دیگری را اشتباه می داند و جماعت معنی ندارد و هر کس نماز خودش را تمام می کند.

این در تحریر بحث نشده است اما در جواهر و جاهای دیگر بحث شده است.

2. امام قاطع و ماموم شاک باشد که بحثش گذشت و در تحریر مفصلا آمده است.

3. ماموم قاطع به رکعت باشد و امام شاک باشد که بحثش گذشت.

4. امام ظان باشد و ماموم شاک باشد که بحثش گذشت.

5. امام شاک باشد و ماموم ظان باشد که بحثش گذشت.

6. امام ظان باشد و ماموم ظان باشد که بحثش گذشت.

اگر قبلا این فورض ذکر هم نشده است، طرق حالش را بیان کرده ایم. مثلا اگر یکی ظان باشد و دیگری شاک، قبلا گفتیم اختلاف است که شاک می تواند به ظان رجوع کند یا خیر.

مساله 4: « لو عرض الشك لكل من الامام و المأموم فإن اتحد شكهما‌عمل كل منهما عمل ذلك الشك، كما أنه لو اختلف و لم يكن بين الشكّين رابطة كما إذا شك أحدهما بين الاثنتين و الثلاث و الآخر بين الأربع و الخمس ينفرد المأموم، و يعمل كل عمل شكه، و أما لو كان بينهما رابطة و قدر مشترك كما لو شك أحدهما بين الاثنتين و الثلاث و الآخر بين الثلاث و الأربع ففي مثله يبنيان على القدر المشترك، كالثلاث في المثال، لأن ذلك قضية رجوع الشاك منهما الى الحافظ، حيث أن الشاك بين الاثنتين و الثلاث معتقد بعدم الأربع و شاك في الثلاث، و الشاك بين الثلاث و الأربع معتقد بوجود الثلاث و شاك في الأربع، فالأول يرجع الى الثاني في تحقق الثلاث و الثاني يرجع إلى الأول في نفي الأربع، فينتج بناءهما على الثلاث، و الأحوط مع ذلك إعادة الصلاة، نعم يكتفي في تحقق الاحتياط في الأول البناء على الثلاث و الإتيان بصلاة الاحتياط إذا عرض الشك بعد السجدتين».[2]

در این مسئله احکام امام و مامومی که هر دو شاک هستند، بیان شده است.

بعضی از فروض این مسئله، راحت است و مورد ابتلاء اما بعضی از فروض سخت است و مورد ابتلاء هم شاید نباشد بحث کرده اند.

سیدنا الاستاد این مسئله را در سه فرض پیاده کرده است:

فرض اول: اتحاد در نوع است. مثلا امام و ماموم، هر دو شک بین 3 و 4 می کنند.

در این فرض، سه مطلب وجود دارد:

مطلب اول: این نماز جماعت بهم می خورد یا خیر؟

مطلب دوم: در اینجا می شود ماموم به امام یا امام به ماموم رجوع کند یا خیر؟

مطلب سوم: حکم این شک چیست؟

امام مطلب اول: در بهم خوردن نماز جماعت، سه احتمال است:

احتمال اول: جماعت بهم نخورده است و صحیح است.

احتمال دوم: صاحب حدائق از ذخیره و ذخیره از فردی نقل می کند که واجب است در اینجا نماز فرادا شود.

احتمال سوم: فرد مخیر است که نماز به صورت جماعت تمام شود یا نماز فرادا شود.

احتمال اول اقوی است، چون بهم خوردن جماعت، اسبابی دارد و شک امام جماعت و ماموم، جماعت را باطل نمی کند.

لذا مرحوم آقای نائینی می فرمایند: «و بقاء الغدوة».[3]

غدوه، به معنای جماعت است و می گوید در اینجا نماز جماعت باقی است.

پس اینکه گفته شود نماز جماعت باید تبدیل به فرادا شود، باطل است، بله اگر قائل به این مبنا شویم که ماموم در هر جای نماز می توند فرادا کند، فرادا کردن در اینجا جایز است.

همچنین در اینجا ماموم و امام هر کدام باید احکام شک بین 3 و 4 را انجام بدهند. چون ادله عمل به وظیفه شک در اینجا، شامل می شود.

پس در این فرض، چند مطلب بیان شد:

1. جماعت باقی است.

2. امام و ماموم هر دو باید احکام شکوک را بعد از نماز انجام بدهند.

فرض دوم: بین دو شاک مجمعی وجود ندارد، یعنی شک ماموم با شک امام مباین است.

مثلا امام شک بین 2 و 3 کرده است و ماموم شک بین 4 و 5 کرده است، برای این دو شک، جامعی وجود ندارد.

در این فرض هم حکم واضح است و چند مطلب وجود دارد:

مطلب اول: در اینجا جماعتی وجود ندارد و انفراد قهری است، چون هر کدام می گوید دیگری اشتباه کرده است و گویا دیگر جماعتی نیست.

مطلب دوم: حکم این مسئله هم از ما ذکرنا واضح شده است و هر کس عمل به حکم شک خود می کند.

فرض سوم: بین دو شک، یک مرکز اتفاقی است، مثلا امام شک بین 2 و 3 دارد و ماموم شک بین 3 و 4 دارد، در اینجا یک مرکز اتفاق وجود دارد که شک در 3 باشد.

در این فرض، چهار تعبیر آمده است و در اینجا چند فرض وجود دارد که بدون چرتکه ننتیجه نمی دهد و اختلاف در این فرض بسیار شدید است.

حکم این فرض، در هفته آینده بیان خواهد شد.


[3] مرحوم نائینی، تقریرات، ج3، ص161.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo