< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

1400/01/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مورد پنجم / شکوک لا اعتبار بها / شک در رکعت / شکوک در نماز

مساله 4: « لو عرض الشك لكل من الامام و المأموم فإن اتحد شكهما‌عمل كل منهما عمل ذلك الشك، كما أنه لو اختلف و لم يكن بين الشكّين رابطة كما إذا شك أحدهما بين الاثنتين و الثلاث و الآخر بين الأربع و الخمس ينفرد المأموم، و يعمل كل عمل شكه، و أما لو كان بينهما رابطة و قدر مشترك كما لو شك أحدهما بين الاثنتين و الثلاث و الآخر بين الثلاث و الأربع ففي مثله يبنيان على القدر المشترك، كالثلاث في المثال، لأن ذلك قضية رجوع الشاك منهما الى الحافظ، حيث أن الشاك بين الاثنتين و الثلاث معتقد بعدم الأربع و شاك في الثلاث، و الشاك بين الثلاث و الأربع معتقد بوجود الثلاث و شاك في الأربع، فالأول يرجع الى الثاني في تحقق الثلاث و الثاني يرجع إلى الأول في نفي الأربع، فينتج بناءهما على الثلاث، و الأحوط مع ذلك إعادة الصلاة، نعم يكتفي في تحقق الاحتياط في الأول البناء على الثلاث و الإتيان بصلاة الاحتياط إذا عرض الشك بعد السجدتين».[1]

فرض سوم در مسئله 4 ما اشار الیه سیدنا الاستاد بقوله: «و أما لو كان بينهما رابطة و قدر مشترك كما لو شك أحدهما بين الاثنتين و الثلاث و الآخر بين الثلاث و الأربع ففي مثله يبنيان على القدر المشترك».[2]

این فرض هم اختصاص به شک امام و ماموم در نماز جماعت دارد، حکم این فرض محتاج به ذکر پنج نکته یا بیشتر است:

نکته اول این است تعابیر فقهاء در این فرض چه می باشد؟

جماعتی مثل مرحوم مجلسی در بحار بعد از عنوان این فرض می فرماید: «مع تحقق رابطة بين الشكين‌».[3]

همچنین صاحب جواهر می فرماید: «و لا فرق فی الرجوع الی الرابطة».[4]

در این فرع که صاحب جواهر بیش از 3 صفحه بحث کرده است، 11 مرتبه از کلمه رابطه استفاده کرده است که این هم تکرار نیست و اشاره به فروع متفاوت است.

همچنین مرحوم بحرانی در حدائق[5] هشت مرتبه از این کلمه استفاده کرده است.

حال منظور از این کلمه چیست؟

جماعتی از بزرگان از این کلمه بحث نکرده اند یا محطّ بحث قرار نداده اند، ایشان می گویند لو کان بینهما قدر مشترک.

مرحوم سید در عروه در مسئله 9، این را گفته اند.

قد مشترک در اینجا یعنی چه؟ دو نفر هستند و دو شک است، قدر مشترک به چه معنا است؟

بعضی از فقهاء از هر دو کلمه استفاده کرده اند، مثل تحریر را، ایشان در مسئله 4 هم از کلمه رابطه و هم از کلمه قدرمشترک استفاده کرده اند.

بعضی از فقهاء مثل شهید در روضه می فرماید: «و لو اشتركا في الشك و اتحد لزمهما حكمه، و إن اختلفا رجعا إلى ما اتفقا عليه، و تركا ما انفرد كل به، فإن لم تجمعهما‌ رابطة تعين الانفراد، كما لو شك أحدهما بين الاثنين و الثلاث و الآخر بين الأربع و الخمس. و لو تعدد المأمومون و اختلفوا مع الإمام فالحكم كالأول في رجوع الجميع إلى الرابطة».[6]

ریاض هم همین گونه است.

اینها هم گاهی از کلمه رابطه و اشتراک استفاده کرده اند و گاهی از کلمه رابطه و موافقت استفاده کرده اند.

این عبارات مختلف است امام معنای همه یک چیز است، کسی که می گویند رابطه است، یعنی هر چه قبول دارند هر دو، کسی که می گویند قدر مشترک، منظور چیزی که قبول دارند بین دو شک است، کسی که می گوید توافقا، یعنی چیزی که مورد اشتراک است و هر دو قبول دارند.

در این فرض سوم، امام و ماموم در یک مطلب اشتراک دارند، که می توان اسمش را رابطه یا قدرمشترک یا توافق گذاشت.

پس دو نکته بیان شد، یکی کلمات و یکی منظور از این کلمات.

نکته سوم، در فرض ما است که فرض این است که امام جماعت شکی کرده است و ماموم هم شکی کرده است، امام جماعت دو حالت دارد، یک حالتش، یقین او است و یک طرف، شک او است، مثلا امام شک بین 2 و 3 دارد، این امام شک دارد که این رکعت سوم است یا خیر و یقین دارد که این رکعت چهارم نیست، پس امام شاک و متیقن است.

ماموم در این فرض شک بین 3 و 4 دارد، این ماموم یک یقین دارد و یک شک، شک او این است که این رکعت، چهارم است یا خیر و یقین او این است که رکعت سوم است.

پس در این فرع شما کلمه رابطه را باید پیدا کنید، در این مثال رابطه کدام است؟ شک در رکعت ثالثه، اسمش رابطه است، قدر مشترک بین شکین کدام است؟ رکعت سوم است که اگر تعبیر به شاکین شود، بهتر می شود. در این تعبیر به ما اتفقا علیه درست است، هر دو در شک اتفاق دارند. در اینجا قدر مشترک بین این دو شک، رکعت سوم است، چون هر دو در این رکعت شک دارند.

بر این اساس معنای رابطه مشخص شد که هر دو قبول دارند که شک است، قدر مشترک همین رکعت است و هر دو قبول دارند که شک است و ما افتقا علیه هم روشن است، چون هر دو بر این اتفاق دارند که شک است که سوم است یا خیر.

پس نکته سوم، توضیح نکته دوم بود که معنای کلمات اربعه و تطبیق آنها بود.

نکته چهارم این است که مقصود از این تحقیقات این است که این امام و ماموم، چه باید کنند؟ در اینجا دو نظریه مهم وجود دارد:

نظریه اول: امام طبق قواعد، شک بین 2 و 3 دارد، بناء بر 3 بگذارد و نماز را تمام کند و ماموم شک بین 3 و 4 دارد، بناء را بر 4 بگذارد و نماز احتیاط بخواند.

این نظریه قائل دارد و مخصوصا در حواشی عروه، چندین نفر قائل به این نظریه شده اند.

نظریه دوم: این داخل در فروض متقدمه است و امام رجوع به ماموم می کند و ماموم به امام رجوع کند و بناء را بر سه می گذارند و نماز هر دو تمام است و نه نماز احتیاط دارد و نه سجده سهو.

مرحوم مجلسی در بحار، هر دو قول را ذکر کرده است: «فالمشهور حينئذ رجوعهما إلى تلك الرابطة كما إذا شك الإمام بين الاثنتين و الثلاث و شك المأموم بين الثلاث و الأربع فهما متفقان في تجويز الثلاث و الإمام موقن بعدم احتمال الأربع و المأموم موقن بعدم احتمال الاثنتين فإذا رجع كل منهما إلى يقين الآخر تعين اختيار الثلاث فيبنون عليها و يتمون الصلاة من غير احتياط».[7]

ایشان می گویند مشهور می گویند باید رجوع به 3 در مثال ما نحن فیه کند و نماز تمام شود و هیچی ندارد.

مرحوم خوانساری در تعلیقه می گوید اینجا اصلا توافق و قدر مشترک نیست و جماعتی از فقهاء هم این نظریه را فرموده اند.

پس تا به حال سه نکته روشن شده است:

1 اصل فرض کما فی التحریر.

2 تعابیر فقهاء کما ذکرنا مفصلا.

3 معنای تعابیر اربعه.

4 اقوال فقهاء در مسئله.

نکته پنجم ادله این اقوال است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo