< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

1400/03/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مورد ششم / شکوک لا اعتبار بها / شک در رکعت / شکوک در نماز

مورد ششم: «و منها- الشك في ركعات النافلة، سواء كانت ركعة كالوتر أو ركعتين فيتخير بين البناء على الأقل أو الأكثر، و الأول أفضل، و إن كان الأكثر مفسدا يبني على الأقل.و أما الشك في أفعال النافلة فهو كالشك في أفعال الفريضة يأتي بها في المحل، و لا يعتني به بعد التجاوز، و لا يجب قضاء السجدة المنسية و لا التشهد المنسي، و لا يجب سجود السهو فيها لموجباته». [1]

فرع دوم: سیدنا الاستاد می فرمایند: «و لا التشهد المنسي». [2]

اگر در نافله ظهر در رکعت دوم تشهد را فراموش کرد، بعد از نماز بعد از سلام دادن یادش آمد که تشهد نیامده است، آیا تشهد منسی در نمازهای مستحبی مثل نافله صبح، ظهر، شب، نماز حاجت، نافله شب های ماه مبارک و...، قضا دارد یا خیر؟

معروف و مشهور نظیر سیدنا الاستاد می فرمایند قضای تشهد در نوافل لازم نمی باشد.

دلیل بر این قول: در قضای تشهد منسی در فرائض، دو نظریه است:

اول: اکثر بلکه مشهور علماء می فرمایند قضای تشهد منسی در فرائض واجب است، مثلا در نماز صبح تشهد را فراموش می کند و بعد از نماز یادش آمد، قضای تشهد واجب است و همچنین در نماز مغرب.

دوم: عده قلیل نظیر شیخ مفید و شیخ صدوق و بعضی از مشایخ ما می گویند قضای تشهد منسی در فرائض واجب نیست.

این بحث در سابق اشاره شد که می گویند اگر تشهد در نماز ظهر فراموش شد و بعد از سلام یادش آمد، فقط دو سجده سهو واجب است. طبعا در سجده سهو تشهد واجب است و می گویند همین تشهدی که در سجده سهو انجام شده است، کفایت می کند.

فعلیه در قضای تشهد منسی در فرائض دو نظریه است: 1. واجب است؛ 2. واجب نیست.

حال در نوافل، قضای تشهد منسی واجب نیست، چون اگر ما در فرائض گفتیم واجب نیست، وجهی برای وجوب تشهد منسی در نوافل نمی باشد و اگر ما در فرائض قائل شدیم که قضای تشهد منسی واجب است، باز هم در نوافل واجب نیست. چون کل روایاتی که در وجوب قضای تشهد منسی وارد شده است، در فرائض است و مورد این وجوب، نمازهای واجب است و تعدی از نماز واجب به نوافل، دلیل می خواهد که دلیلی ندارید و اصل اولیه عدم وجوب است.

اما اینکه می گوئیم روایات وجوب قضا در مورد فرائض است، متوقف بر این است که روایاتی که در فرائض دلالت بر وجوب می کند، ملاحظه شود.

کل روایاتی که در وجوب قضای تشهد در فرائض آمده است، دو روایت است:

مرحوم حرعاملی که عنوان باب را قضای تشهد بعد از سلام مطرح می کند که هشت روایت ذکر می کند و فقط یک روایت آن دلالت بر قضای تشهد منسی در فرائض دارد.

منها: صحیحه محمد بن مسلم: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ وَ صَفْوَانَ جَمِيعاً عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِي الرَّجُلِ يَفْرُغُ مِنْ صَلَاتِهِ وَ قَدْ نَسِيَ التَّشَهُّدَ حَتَّى يَنْصَرِفَ فَقَالَ إِنْ كَانَ قَرِيباً رَجَعَ إِلَى مَكَانِهِ فَتَشَهَّدَ وَ إِلَّا طَلَبَ مَكَاناً نَظِيفاً فَتَشَهَّدَ فِيهِ وَ قَالَ إِنَّمَا التَّشَهُّدُ سُنَّةٌ فِي الصَّلَاةِ».[3]

این روایت را قبلا بحث کنیم و اشکال ما این باشد که این روایت بر فرض که دلالت بر وجوب قضا در فرائض داشته باشد، اختصاص به فرائض دارد و تعدی از نماز فریضه به نوافل دلیل می خواهد که دلیل ندارد و اصل عدم وجوب قضای تشهد منسی در نوافل است.

پس بر فرض که قائل به وجوب شویم، دلیلی بر تعدی نداریم و اصل عدم بر وجوب است.

منها: صحیحه محمد بن مسلم: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنِ الْحَسَنِ الصَّيْقَلِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ الرَّجُلُ يُصَلِّي الرَّكْعَتَيْنِ مِنَ الْوَتْرِ ثُمَّ يَقُومُ فَيَنْسَى التَّشَهُّدَ حَتَّى يَرْكَعَ فَيَذْكُرُ وَ هُوَ رَاكِعٌ قَالَ يَجْلِسُ مِنْ رُكُوعِهِ يَتَشَهَّدُ ثُمَّ يَقُومُ فَيُتِمُّ قَالَ قُلْتُ أَ لَيْسَ قُلْتَ فِي الْفَرِيضَةِ إِذَا ذَكَرَهُ بَعْدَ مَا رَكَعَ مَضَى (فِي صَلَاتِهِ) ثُمَّ سَجَدَ سَجْدَتَيِ السَّهْوِ بَعْدَ مَا يَنْصَرِفُ يَتَشَهَّدُ فِيهِمَا قَالَ لَيْسَ النَّافِلَةُ مِثْلَ الْفَرِيضَةِ».[4]

به این روایت برای وجوب قضای تشهد منسی در نوافل، استدلال شده است.

اشکال اول: این روایت ضعف سندی دارد چون حسن صیقل مجهول است.

اشکال دوم: بر فرض که ضعف سندی باشد و دلالت بر عدم تعدی داریم، چون حضرت می گویند نوافل مثل فریضه نیست و دلالت دارد که تشهد منسیه قضاء ندارد.

فعلیه نتیجه ما ذکرنا این شد که قضای تشهد در نوافل کما افاده سیدنا الاستاد واجب نمی باشد.

این هم دلیل بر عدم وجوب قضای تشهد در نوافل.

فرع سوم: سیدنا الاستاد می فرمایند: «و لا يجب سجود السهو فيها لموجباته».[5]

تقدم الکلام اشارة و سیاتی مفصلا که در نمازهای واجب چند مورد سجده سهو باید انجام شود، مثل سخن در نماز یا سلام در غیر مورد یا قیام در مورد قعود یا قعود در مورد قیام و... سجده سهو دارد بلکه برای هر زیادی و یا نقیصه ای سجده سهو باید انجام شود.

سجده سهو اختلافی است که چند مورد از این موارد در فرائض واجب است یا خیر که ما با این اختلاف کار نداریم و بر فرض که همه اینها را بگوئیم سجده سهو دارد، در نمازهای مستحبی سخن گفتن سهوا سجده سهو ندارد، سایر موارد هم سجده سهو ندارد.

دلیل بر این حکم: همه ادله این موارد اگر بخوانیم، مثلا چرا تکلم سهوی سجده سهو دارد، یا قعود در مورد قیام یا برعکس سجده سهو دارد، که ادعای فقهاء این است کل این موارد اختصاص به فرائض دارد.

حال اگر می خواهید خوب وارد شوید، باید ادله همه موارد ملاحظه شود که ما یک مورد را ملاحظه می کنیم که ببینید سجده سهو فقط در نمازهای واجب است.

یکی از مواردی که در فرائض می گویند سجده سهو دارد، تکلم سهوی است که روایات این مورد، در وسائل آمده است:

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَتَكَلَّمُ نَاسِياً فِي الصَّلَاةِ يَقُولُ أَقِيمُوا صُفُوفَكُمْ فَقَالَ يُتِمُّ صَلَاتَهُ ثُمَّ يَسْجُدُ سَجْدَتَيْنِ الْحَدِيث‌».[6]

فردی در نماز سهوا گفت که صف ها را مرتب کنید، حکم این فرد چیست؟ حضرت فرمودند نماز را تمام کند و بعد دو سجده سهو بخواند.

این یکی از روایاتی است که دلالت بر وجوب سجده سهو در نماز دارد.

در این روایت از قضای چیزی در کار نیست و واضح است که روایت فرائض را می گوید چون نماز جماعت بوده است و در نوافل که نماز جماعت نیست.

پس این روایت در فرائض را می گوید و در نوافل دلیل نداریم و اصل عدم وجوب است.

این یکی از روایاتی که در وجوب سجده سهو در تکلم دارد در فرائض.

منها: «وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ لَا يَدْرِي رَكْعَتَيْنِ صَلَّى أَمْ أَرْبَعاً قَالَ يَتَشَهَّدُ وَ يُسَلِّمُ ثُمَّ يَقُومُ فَيُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ وَ أَرْبَعَ سَجَدَاتٍ يَقْرَأُ فِيهِمَا بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ ثُمَّ يَتَشَهَّدُ وَ يُسَلِّمُ وَ إِنْ كَانَ صَلَّى أَرْبَعاً كَانَتْ هَاتَانِ نَافِلَةً وَ إِنْ كَانَ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ كَانَتْ هَاتَانِ تَمَامَ الْأَرْبَعَةِ وَ إِنْ تَكَلَّمَ فَلْيَسْجُدْ سَجْدَتَيِ السَّهْوِ‌».[7]

این روایت واضح است که نماز چهار رکعتی است که نماز چهار رکعتی از فرائض است نه از نوافل.

پس این روایت هم واضح است که در فرائض است.

جمله ان تکلم فلیسجد سجدتی السهو مورد بحث است که می توانیم این را جدای از قبل بگیریم و بگوئیم جمله ابتدائی است و ربطی به سوال و جواب ندارد که در این صورت مشکلی نیست و برای نوافل هم می توان استدلال کرد اما این کار را نمی توانیم کنیم چون سوال و جواب مربوط به فرائض است و جمله آخر ههم باید در فرائض باشد.

پس اگر در نافله نماز ظهر، به کسی سلام کرد سهوا یا به بچه گفت سهوا برو کنار، در این صورت سجده سهو ندارد. چون کل ادله وجوب سجده سهو، اختصاص به فرائض دارد و در نوافل دلیل نداریم و اصل عدم وجوب سجده سهو در نوافل است.

با این حرف شک در نوافل به پایان می رسد و در جلسه بعد مسئله 5 بحث خواهد شد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo