< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

1400/03/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:زیادی رکن در نوافل / مورد ششم / شکوک لا اعتبار بها / شک در رکعت / شکوک در نماز

مسأله 5: «النوافل التي لها كيفية خاصة أو سورة مخصوصة‌كصلاة ليلة الدفن و الغفيلة إذا نسي فيها تلك الكيفية فإن أمكن الرجوع و التدارك يتدارك، و إن لم يمكن أعادها، نعم لو نسي بعض التسبيحات في صلاة جعفر قضاه متى تذكر في حالة أخرى من حالات الصلاة، و لو تذكر بعد الصلاة يأتي به رجاء».[1]

مطلب اول از چهار مطلب این بود که زیادی رکن در نوافل مبطل است یا خیر.

برای عدم مبطلیت به دو دلیل اخذ شده است:

دلیل اول: تمسک به اصل با بیانی که گذشت.

دلیل دوم: استدلال به سه روایت که مفاد آنها این است که زیادی رکن در نوافل مبطل نمی باشد:

منها: صحیحه حلبی: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ الْحَلَبِيِّ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ سَهَا فِي رَكْعَتَيْنِ مِنَ النَّافِلَةِ فَلَمْ يَجْلِسْ بَيْنَهُمَا حَتَّى قَامَ فَرَكَعَ فِي الثَّالِثَةِ فَقَالَ يَدَعُ رَكْعَةً وَ يَجْلِسُ وَ يَتَشَهَّدُ وَ يُسَلِّمُ ثُمَّ يَسْتَأْنِفُ الصَّلَاةَ بَعْدُ».[2]

این روایت اگرچه جواهر و... تعبیر به خبر کرده اند و لکن روایت صحیحه است.

کیفیت استدلال: زید قصد دارد نافله شب بخواند و دو رکعت اول را می خواند که باید در رکعت دوم، تشهد بخواند که فراموش کرد و بدون تشهد، دو رکعت دوم را شروع کرد و تکبیره به عنوان دو رکعت بعدی گفت. حمد و سوره را خواند و رکوع هم کرد. رکوع رکعت اول از دو رکعت دوم را انجام داد.

حال سوال این است که این فرد چه باید کند؟ امام علیه السلام فرمودند که این رکوع را رفع ید کند و بنشیند و بعد از نشستن، تشهد رکعت دوم در اولی را انجام بدهد.

دقت کنید این تشهد مربوط به دو رکعت اول است، بعد از این تشهد، حضرت فرمودند دو رکعت دوم را شروع کند.

در اینجا دقت کنید که زیادی رکن در دو رکعت اول صورت گرفته است، بعد از سجدتین رکعت دوم دو رکعت اول، باید تشهد بیاید که نیامده است و بعد از هدم رکوع رکعت اول آمده است. پس بین سجدتین رکعت دوم و تشهد آن، یک رکوع فاصله شده است.

حال که این تشهد جزء دو رکعت اول است، بین این جزء دو رکعت اول و بین سجدتین رکعت دوم نماز اول، یک رکوع فاصله شده است.

با اینکه اینجا زیادی رکن صورت گرفته است، اما امام می فرمایند نماز صحیح است.

پس صحیحه حلبی دلالت بر این دارد که زیادی رکن که رکوع است، مبطل دو رکعت اول نبوده است. تا به حال خوب واضح است که امام فرمودند زیادی در نافله مبطل نیست و دو رکعت دوم را بعد از تشهد انجام بدهد.

سوال: این بیانی که عرض شد، از کجای روایت استفاده می شود؟

جواب: از جمله فلم یجلس بینهما این برداشت می شود، معنای این جمله چیست؟ اینکه بین رکعت اول و رکعت دوم بنشیند که معنا ندارد چون چنین چیزی ندارد.

ادعا این است که نشستن بین دو رکعت اول و دو رکعت دوم است که این فرد ننشسته تا تشهد و سلام بدهد.

پس به قرینه عدم وجوب جلوس بین رکعت اول و دوم و وجوب آن بین دو رکعت اول و دو رکعت دوم، می فهمیم جلوس در اینجا بین رکعت دوم از نماز اول و رکعت اول از نماز دوم است.

در این روایت، زیادی رکن در دو رکعت اول شده است، چون بعد از هدم رکوع رکعت اول دو رکعت دوم، تشهد رکعت دوم از نماز اول را خوانده است، پس بین سجدتین و تشهد، یک رکوع فاصله شده است و این رکوع رکن است و زیادی صورت گرفته است.

این معنا مخالف هم دارد که می گویند ثم یستانف الصلاة بعد، باید به چی زده شود؟

ما معنا کردیم که بعد از انجام تشهد، دو رکعت دوم را شروع کند. اما بعضی از معلقین عروه می گویند مراد از این جمله این است که دو رکعت اول را دوباره بخواند.

اشکال: می گویند با این معنایی که ما کردیم، رکعت اول از دو رکعت دوم که رکوعش آمده است، مصلی به چه قصد و چه به حساب گفته است؟ معلوم است که رکوع و حمد و سوره و تکبیر به حساب دو رکعت دوم بوده است، پس اضافه در دو رکعت اول نشده است، پس این مصلی قصد جزئیت نداشته و از بحث ما خارج است.

جواب: این اشکال صحیح نیست، چون قبلا گفتیم نباید سوره عزائم در نمازهای واجب خوانده شود، چون باعث می شود در نمازهای واجب، سجده ای اضافه شده است، حال این سجده را به قصد سجده واجب قرآن انجام می دهد نه به قصد نماز.

از این روایت استفاده می شود که رکوع و سجده، احتیاج به قصد ندارد، قصد دو رکعت اول را کرده باشد، این رکن است و اگر نکرده باشد، رکن زیادی است.

منها: موید: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ وَ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ السَّهْوِ فِي النَّافِلَةِ فَقَالَ لَيْسَ عَلَيْكَ شَيْ‌ءٌ».[3]

این را مفصلا توضیح دادیم که در نوافل، سجده سهو، نماز احتیاط و... هیچی نیست و در ما نحن فیه رکوع سهوا اضافه شده است، پس این صحیحه دلالت می کند که زیادی رکن مبطل نیست.

این را آقای خویی و مرحوم آقای نراقی به عنوان دلیل ذکر کرده اند اما ما موید ذکر کردیم به دو دلیل:

دلیل اول: در ما نحن فیه شکی در کار نیست و مراد از سهو در آیه، شک است.

دلیل دوم: مراد از شک در این روایت، شک در رکعات است و ما نحن فیه شک در رکعات نیست.

بر این اساس حدیث 1 باب 18، موید است بخاطر دو دلیلی که گفتیم و البته شاید از این دو دلیل بتوان جواب داد و بخاطر همین موید باشد بهتر است.

منها: موید: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنِ الْحَسَنِ الصَّيْقَلِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ الرَّجُلُ يُصَلِّي الرَّكْعَتَيْنِ مِنَ الْوَتْرِ ثُمَّ يَقُومُ فَيَنْسَى التَّشَهُّدَ حَتَّى يَرْكَعَ فَيَذْكُرُ وَ هُوَ رَاكِعٌ قَالَ يَجْلِسُ مِنْ رُكُوعِهِ يَتَشَهَّدُ ثُمَّ يَقُومُ فَيُتِمُّ قَالَ قُلْتُ أَ لَيْسَ قُلْتَ فِي الْفَرِيضَةِ إِذَا ذَكَرَهُ بَعْدَ مَا رَكَعَ مَضَى (فِي صَلَاتِهِ) ثُمَّ سَجَدَ سَجْدَتَيِ السَّهْوِ بَعْدَ مَا يَنْصَرِفُ يَتَشَهَّدُ فِيهِمَا قَالَ لَيْسَ النَّافِلَةُ مِثْلَ الْفَرِيضَةِ».[4]

در این روایت فرد یک رکوع اضافه کرده است که راوی می گوید زیادی رکوع، مبطل است، حضرت قانون کلی می فرمایند که زیادی رکن در فرائض مبطل است نه در نوافل.

این روایت هم موید است، چون چند اشکال دارد، عمده اشکال، ضعیف بودن حسن بن صیقل است. پس این روایت موید است.

پس دلیل دوم بر عدم مبطلیت رکن در نوافل، صحیحه حلبی است که موید به دو روایت می باشد.

این نسبت به مطلب اول که مبطلیت و عدم مبطلیت زیادی رکن در نوافل است.

در روایت صیقل بعضی اشکال کرده اند که موافق با عامه است اما این اشکال صحیح نمی باشد، چون درست است مطابق با عامه است اما کبری تطبیق ندارد، امام این را در نماز شفع پیاده کرده است که طبق مذهب عامه است که سه رکعتی است امام کبری تطبیق بر نظریه عامه ندارد.

مطلب دوم زیادی رکعت است که جلسه بعد خواهد آمد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo