< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

1400/03/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:نماز واجب بالعرض و بالاصل/مورد ششم/شکوک لا اعتبار بها/شک در رکعت/شکوک در نماز

مسأله 5: «النوافل التي لها كيفية خاصة أو سورة مخصوصة‌كصلاة ليلة الدفن و الغفيلة إذا نسي فيها تلك الكيفية فإن أمكن الرجوع و التدارك يتدارك، و إن لم يمكن أعادها، نعم لو نسي بعض التسبيحات في صلاة جعفر قضاه متى تذكر في حالة أخرى من حالات الصلاة، و لو تذكر بعد الصلاة يأتي به رجاء».[1]

کلام در موارد یازده یا دوازده گانه بود که ببینیم کدام یک از این موارد، نفل بالذات یا نفل بالعرض است و کدامیک از این موارد فرض بالذات و فرض بالعرض است.

دو مورد از این موارد بررسی شد که مورد اول از مقسم خارج بود، اگرچه بعضی گفته اند نفل بالعرض است و بعضی گفته اند فرض بالعرض است، ما این نظریات را قبول نکردیم.

مورد دوم را قبول کردیم که نافله منذوره نفل بالذات و فرض بالعرض است. نافله صبح بالذات نفل است و اگر نذر کرد، واجب می شود.

مورد سوم و چهارم و پنجم: نمازهای اعاده شده؛ مثلا فرد نماز آیات را خوانده است و هنوز انجلاء شمس یا قمر پیدا نشده است، فقهاء می گویند مستحب است دوباره آن نماز آیات را بخواند قبل از انجلاء. این مورد بحث شده که نفل بالذات است یا نفل بالعرض است.

ظاهرا این مورد هم از محل بحث خارج است. این ذاتا و بالعرض فرض است، نماز آیات خوانده، هنوز انجلاء نشده است، دید وقت باقی است، می گویند مستحب است که دوباره همان نماز آیات را بخواند. اینجا نماز آیات رنگ استحباب به خودش نگرفته است، نماز آیات اعاده آن مستحب است، نماز همان نماز است، و اعاده مستحب است، این نماز اولا هم فرض بوده است و الان هم فرض است.

بنابراین این مورد نفل بالعرض نیست و نفل بالذات هم نیست و از محل بحث خارج است و باید گفت اینجا اولش هم فرض بوده است و دومش هم فرض است، نماز واجب را باید دوباره بخواند.

پس نفل در مقام فرض یا فرض در مقام نفل نیست و همه فرض است و دو حالت ندارد و فرض و نفل ندارد.

در اینجا نفل به جهتی خورده که اعاده است، اعاده که نماز نیست، نماز قبلا هم فرض بوده است و الان هم فرض است، نماز واجب را دوباره بخوان.

بناءا علی هذا این مورد هم که به عنوان صغرای بحث قرار دهیم، اشتباه است. هر چه این است فرض است، فرض بالذات و فرض بالعرض است و اصلا نفل نداریم، استحباب به اعاده می خورد، نماز واجب را مستحب است دوباره بخوانیم، اعاده مستحب است نه آن نماز، آن نماز واجب بوده است و الان هم واجب است.

و کذلک موارد احتیاطهای مستحبی، فرض کنید زید نماز ظهر را خوانده است و سلام داده است و یادش می آید که در نماز بوده است، از اول نماز تا آخر نماز یا مطالعه می کرده یا حساب و کتاب می کند یا به فکر نوشتن مطلبی بوده است در ذهن، بعد از سلام یادش می آید که در نماز بودیم و این چه نمازی بود که حواسمان نبوده است، در اینجا مستحب است که این شخص دوباره نماز را بخواند، چون حضور قلب نداشته است، توجه به معنا نداشته است، در اینجا مستحب است که دوباره نماز بخواند.

این یکی از موارد صغریات بحث بود که این نمازی که دوباره می خواند، فرض است یا نفل است و نفل بالذات است یا نفل بالعرض است؟

این مورد هم به نظر بنده بی اساس است، بحث کرده اند و قائل دارد اما صحیح نیست و حق این است که این نماز اولا و ثانیا فرض است.

باید گفت نماز ظهر را دوباره بخواند، نماز ظهر، واجب است دیگر، نماز واجبت را دوباره بخوان، نماز واجب هم حمد داشته، هم سوره هم رکوع داشته و بناء را بر اکثر بگذارد و...

شما می فرمایید مستحب است نماز واجب را اعاده کند، اینجا مستحب ندارید، نماز واجب است، چیزی که مستحب است، دوباره خواندن است، اعاده مستحب است.

اعاده اگر تحلیل بشود، اتیان به فرد ثانی از طبیعت است، این معنای اعاده است، نماز را اعاده کن، یعنی فرد دوم از طبیعت چهار رکعت ظهر را ایجاد کنید.

در مفهوم اعاده وجود ثانی از آن طبیعت مطلوب است، طبیعت اربعه رکعات دو فرد دارد:

1. این فرد نماز را خوانده است.

2. دوباره همان مصداق طبیعت را ایجاد کند که وجوب بناء علی الاکثر از احکام آن است.

اینکه در اینجا نفل بالذات است یا نفل بالعرض است، فرض است یا خیر، اینجا مورد بحث اصلا نیست و آنچه که در اینجا است فرض اول و فرض ثانیا است و ثانیا هم همان وجود اولا است.

اضف الی ذلک یک قاعده ای اول بحث گفتیم که اگر عامی داریم و مخصصی داریم که مخصص اجمال مفهومی دارد، رجوع به عموم عام می شود.

در ما نحن فیه دو عام داریم یکی می گوید به اکثر رجوع کن و عام دوم بطلان نماز دو رکعتی است که اگر در نماز دو رکعتی انسان شک کرد، نماز باطل است، در کل موارد شک داریم مفهوم صحیحه محمد بن مسلم که می گوید لا سهو فی النافلة، شامل اینجا می شود یا خیر؟ مخصص شما اجمال مفهومی دارد و قدر متیقن جایی است که بالذات و بالعرض باشد یا بالذات فقط باشد یا بالعرض فقط باشد و کل این موارد مورد شک است و به عمومات تمسک می کنیم اگر چهار رکعتی است به عموماتی فابن علی الاکثر مراجعه می کنیم و اگر دو رکعتی است به عموماتی که می گوید شک در دو رکعت اول مبطل است رجوع می کنیم.

پس نماز اعاده شده چه در نماز آیات باشد و چه در نماز جماعت باشد و چه در موارد احتیاط مستحبی باشد، مثل موردی که بعد از نماز یادش امد که در نماز بوده است و مستحب است تکرار کند، کل این موارد از محل بحث خارج است، چون این موارد یک مطلب است و آن فرض بالذات است و دوران بین فرض و نفل نیست.

این سه مورد می باشد.

پس تا به حال پنجم مورد بررسی شد.

مورد ششم: نماز عید قربان و فطر؛ قبلا بحث شده است که نماز عید فطر و قربان در زمان غیبت امام زمان یا نایب خاصش، مستحب است.

یکی از موارد از اختلاف این است که نماز عید قربان و فطر در زمان غیبت امام، نفلٌ أو فرضٌ؟ قبلا روز اول این را معنا کردیم، عده ای می گویند این فرض است و عده ای می گویند نفل است.

این ظاهرا دوران نیست، این هم اشتباه است، چون ما دو نوع نماز عید فطر و قربان داریم:

نوع اول: نماز عید قربان و فطری که در حضور ائمه است. این نماز واجب است و مستحب نیست.

نوع دوم: نماز عید قربان و فطری که در زمان غیبت معصوم است. این نماز را فقهاء می گویند مستحب است.

این کجایش دوران است، یک نوع واجب بالاصاله است و یک نوع مستحب بالاصاله است، این نظیر این است که بر مسافر دو رکعت نماز واجب است و بر حاضر چهار رکعت نماز واجب است، اینجا غلط است که بحث کنیم کدام فرض است و کدام نفل است، اینجا دوران نیست و دو نوع نماز است.

این در تقریرات محقق نائینی[2] است، در این صفحه این جمله را دارد: «لاجل احتمال النوعین» می خواهد اثبات کند که این از محل بحث خارج است می گوید این دو نوع است که یکی نوع واجب و یک نوع مستحب است، این دوران بین این است که نفل بالذات است و یا نفل بالعرض؟ زمان حضور یک نوع است و زمان غیبت یک نوع است و زمان غیبت، مستحب بالاصاله است و مستحب بالعرض نیست.

این مثل حاضر و مسافر است که بحث کنیم کدام اصل است و کدام فرع است.

این صفحه تقریرات را مطالعه کنید و ببینید مرحوم نائینی چه مطالبی را آورده است و من یک کلمه را فقط عرض کردم که نتیجه این می شود هیچکدام اصل نیست و اصلا مسئله فرض بالعرض و نفل بالعرض غلط است و هر دو اصل است، زمان وجوب، اصل وجوب است، زمان غیبت، اصل مستحب است. مستحب بالعرض نیست که اینها در موارد ذکر کرده اند.

مورد هفتم:یکی از مواردی که ذکر کرده اند و بحث کرده اند، می گویند نماز در طواف مستحبی واجب بالاصل است یا نفل بالعرض است؟

بحث کردیم سابقا که طواف واجب، طوافی است که جزء حج است یا جزء عمره است که نمازش واجب است، طواف های مستحبی مثل طواف از طرف امام زمان یا پدر و مادر یا برای خودش، دو رکعت نماز طواف باید بخواند، این واجب است یا مستحب است؟

در این بحث می گویند این کجا مردد بین فرض و نفل است؟ شما دو نوع طواف دارید: طوافی که جزء حج است، طوافی که جزء عمره است که این واجب است الی الابد و نوع دوم طوافی است که مستحب است، نماز در طواف مستحب، مستحب است من اول الامر مستحب است، این نوع مستحب بالاصاله است و آن نوع واجب بالاصاله است. کجا دوران امر بین واجب و مستحب است که شما می گویید ما در دوران امر بین نفل و فرض چه کنیم؟!

در نتیجه، نتیجه ما ذکرنا این می شود که نماز عید از محل بحث خارج است، چون فقط فرض است، نماز طواف از محل بحث خارج است، چون نماز طواف مستحب هیچ وقت واجب نبوده است.

مورد هشتم: نیابت استحبابی؛ زید، رفیقش فوت کرده و می داند یک نماز ظهر نخوانده است، می گویند مستحب است که زید، نماز واجب رفیقش را بخواند. به این نیابت های تبرعی می گویند و مستحب است که نیابت کند و نماز ظهر رفیقش را بخواند.

نیابت های تبرعی، چه تبرع نیابت از طرف شاگردش باشد یا از استادش باشد یا از رفیقش باشد یا از خانواده اش باشد، کل این موارد، نیابت مستحب است، این هم یکی از موارد است و چند مورد دیگر هم است که متاسفانه چون امتحانات نزدیک است، ما بخاطر امتحانات این مباحثه را تعطیل خواهیم کرد.

 


[2] تقریرات الصلاة، محقق نائینی، ج3، ص170.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo