< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

99/06/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مقدمات / شک در رکعت / شکوک در نماز

 

مسئله 1: «لا حكم للشك المزبور بمجرد حصوله إن زال بعد ذلك‌و أما لو استقر فهو مفسد للثنائية و الثلاثية و الأوليين من الرباعية، و غير مفسد بل له علاج في صور منها بعد إحراز الأوليين منها الحاصل برفع الرأس من السجدة الأخيرة، و أما مع إكمال الذكر الواجب فيها فالأحوط البناء و العمل بالشك ثم الإعادة، و إن كان الأقوى لزوم الإعادة و مفسديته‌».[1]

 

کلمه سوم: کلمه قبل از اکمال سجدتین و بعد از اکمال سجدتین؛ این کلمه مثل آن دو کلمه نقش حیاتی در کل باب شکوک دارد و همه جا فایده دارد.

 

بعض فقهاء این کلمه را استفاده نکرده اند، احراز الرکعتین، مرحوم محقق همدانی[2] این کلمه اکمال السجدتین و بعدش را نیاورده است.

 

اکثر فقهاء مناط را اکمال السجدتین، قبل و بعد، از این قبیل است مرحوم سید در عروه که در صورت چهارم و پنجم شکوک مبطله، این دو کلمه به چشم می خورد، در امر پنجم موارد سجده سهو هم این کلمه را به کار برده است.

 

بعضی دیگر از فقهاء که تارة در بحث شکوک از کلمه احراز استفاده کرده اند، همین فقها در بعضی در بعضی از موارد، از کلمه اکمال استفاده کرده اند. از این قبیل است سیدنا الاستاد در تحریر که در ابتدا از کلمه احراز الرکعتین استفاده کرده است و در صورت اول شکوک صحیحه از کلمه اکمال السجدتین استفاده کرده است.

 

مطلب دیگر این است که این کلمه در کتب حدیث آمده است. در باب 11 وسائل و مستدرک که عنوان بحث، همین است اما باید دقت شود که کلمه اکمال السجدتین در هیچ روایتی و لو روایت ضعیف نیامده است.

 

مطلب سوم این است که اگر این کلمه در روایات نیامده است، از کجا پیدا شده است؟

 

مطلب چهارم این است که کل روایاتی که در شکوک صحیحه و باطله موجود است، کلمه رکعتین، سلامت رکعتین، حفظ رکعتین، احراز رکعتین، کلمه اثنتین، حفظ اثنتین، احراز اثنتین و اکمال اثنتین است.

 

منها: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَامِرِ بْنِ جُذَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا سَلِمَتِ الرَّكْعَتَانِ الْأَوَّلَتَانِ سَلِمَتِ الصَّلَاةُ».[3]

 

منها: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ فِي نَوَادِرِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: لَيْسَ فِي الرَّكْعَتَيْنِ الْأَوَّلَتَيْنِ مِنْ كُلِّ صَلَاةٍ سَهْوٌ».[4]

منها: «وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَيْسَ فِي الرَّكْعَتَيْنِ الْأَوَّلَتَيْنِ مِنْ كُلِّ صَلَاةٍ سَهْوٌ».[5]

 

در این روایات رکعتین آمده است.

 

منها: «وَ عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ قَالَ: قَالَ لِي إِذَا لَمْ تَحْفَظِ الرَّكْعَتَيْنِ الْأَوَّلَتَيْنِ فَأَعِدْ صَلَاتَكَ».[6]

 

در این روایت حفظ الرکعتین است.

 

در برخی از روایات، احراز الرکعتین است که سیدنا الاستاد و محقق همدانی این را ملاک قرار داده اند.

 

بعد از روشن شدن این چهار مطلب باید وارد بحث شد که این کلمه از کجا آمده است و چرا به این مقدار در السنه آمده است.

ظاهرا منشا این کلمه در معنای رکعتین است که باید حفظ و احراز شود، حال این رکعتین چه زمانی حفظ و احراز می شود؟

در این موضوع چند قول است:

 

قول اول: اکمال رکعت، به تمام شدن دو سجده است و تمام شدن دو سجده، متوقف بر رفع سر از سجده است.

 

جواهر: «الأول تحقق الإكمال برفع الرأس من السجدة الأخيرة، و لعله ظاهر المشهور».[7]

 

قول دوم: اکمال رکعت، به تمام شدن رکوع است.

 

جواهر: «الثاني تحقق الإكمال بالركوع كما حكاه في الذكرى عن بعضهم، و في المصابيح عن السيد بن طاوس في البشرى و المحقق في الفتاوى البغدادية».[8]

 

قول سوم: اکمال رکعت، به گذاشتن سر در سجده دوم است.

 

جواهر: «الثالث الاكتفاء بوضع الجبهة في السجدة الثانية و إن لم يتشاغل بالذكر، كما مال إليه في ظاهر الذكرى».[9]

 

همچنین نوه صاحب جواهر و بعض الاعاظم در حاشیه بر شک اول از شکوک صحیحه همین را گفته اند.

 

قول چهارم: اکمال رکعت، به تمام شدن ذکر در سجده دوم است.

 

جواهر: «الرابع الاكتفاء بإكمال الذكر الواجب في السجدة الثانية و إن لم يرفع رأسه منها كما اختاره الشهيد الثاني في الروض و الروضة و المسالك و المقاصد، و كأنه مال اليه المحقق الثاني في فوائد الشرائع، بل نسب إلى الشهيد الأول أيضا».[10]

 

شیخ انصاری هم همین فتوا را داده است.

 

ان شاء الله جلسه بعد، ادله این اقوال ذکر خواهد شد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo