< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

99/10/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: انقلاب شک / شک در رکعت / شکوک در نماز

مسئله 8: «لو انقلب شكه بعد الفراغ إلى شك آخر‌كما إذا شك بين الاثنتين و الأربع و بعد الصلاة انقلب الى الثلاث و الأربع أو شك بين الاثنتين و الثلاث و الأربع فانقلب الى الثلاث و الأربع فلا يبعد لزوم ركعة متصلة في الفرع الأول و أشباهه، و لزوم عمل الشك الثاني في أشباه الفرع الثاني أي الثلاثي الأطراف الذي خرج أحد الأطراف عن الطرفية، هذا إذا لم ينقلب الى ما يعلم معه بالنقيصة كالمثالين المذكورين، و أما إذا انقلب إلى ذلك كما إذا شك بين الاثنتين و الأربع ثم انقلب بعد السلام الى الاثنتين و الثلاث فلا شك في أن اللازم أن يعمل عمل الشك المنقلب إليه، لتبين‌ ‌كونه في الصلاة و أن السلام وقع في غير محله، فيضيف الى عمل الشك الثاني سجدتي السهو للسلام في غير محله».[1]

در بحث انقلاب مرکب به بسیط، اولا حکم انقلاب روشن شد و ثانیا دو مطلب باید بیان شود، یک مطلب این بود که ضابط شک مرکب و ضابط شک بسیط چه می باشد که جلسه قبل جوابش را گفتیم که هر شکی که سه طرفی باشد، شک مرکب است و هر شکی کمتر از سه طرف باشد، شک بسیط است.

مطلب دیگر این بود که چرا به شک سه طرفی، شک مرکب گفته می شود؟ چرا به کمتر از سه طرفی، شک بسیط گفته می شود؟

این سوال در طول سوال اول است که بعد از اینکه فهمیدیم شک مرکب، شک سه طرفی است، چرا به آن شک مرکب گفته می شود.

اینکه مثلا نام شک بین 2 و 3 و 4، شک مرکب است، دلیل این نامگذاری چیست؟

جواب از این سوال این است که موردی که سه طرفه است، منحل به دو شک است:

1. شک بین 2 و 4

2. شک بین 3 و 4

اگر دقت کنید شک بین 2 و 3 و 4، مرکب از دو شک است. پس کل موردی که سه طرفه و بیشتر است، مرکب از چند شک است. یعنی زمانی که این شک تحلیل شود، دو شک دارید و با هم سنجیده شد و تبدیل به شک مرکب می شود.

پس دلیل نامگذاری شک مرکب، ترکیب این شک از چند شک می باشد.

در بحث انقلاب باید این دو اصطلاح شک مرکب و شک بسیط را نصب العین قرار بدهیم که شک مرکب در شک سه طرفه و بیشتر از آن است و شک بسیط در شک کمتر از سه طرف است.

و همچنین به شک سه طرفه، شک مرکب گفته می شود چون ترکیب از چند شک شده است و به کمتر از سه طرفه، بسیط گفته می شود چون ترکیب از چند شک نشده است.

پس تا به حال ضابط مرکب و بسیط و دلیل نامگذاری آن مشخص می شود.

فرض دوم: انقلاب شک بسیط به شک مرکب

مثلا در حال قیام شک بین 3 و 4 کرد و بناء را بر چهار گذاشت و نماز را تمام کرد و به مجرد سلام دادن نماز، یادش می آید که این شک او، شک بین 2 و 3 و 4 بوده است و اصلا شک بین 3 و 4 ندارد و این شک بین 3 و 4 از بین رفته است. به این، انقلاب شک بسیط به مرکب می گویند.

در این فرض، سه نظریه است:

نظریه اول: این نماز صحیح است و احتیاج به علاج ندارد.

دلیل بر این نظریه این است که شک در اثناء که زائد شده و شکی نیست که نماز احتیاط بخواند و شک بعد از سلام، شک مرکب است اما به شک بعد از سلام اعتباری نیست.

این نظریه در اغلب فروض انقلاب این نظریه است و مرحوم سید در عروه همین نظریه را داده اند که این انقلاب کالعدم است و نماز صحیح است، چون شک در اثناء نیست و شک بعد از سلام هم وجود دارد اما معتبر نمی باشد.

نظریه دوم: این نماز باطل است.

دلیل بر این نظریه این است که شک منقلب نیست، چون شک در اثناء باید باشد و این فرد سلام گفته است و شک منقلب الیه نیست، چون فراغی محقق نشده است نه حقیقتا و نه ادعائا و نه اعتقادا.

این نظریه را اگر بشود یک روز ملاحظه می کنیم و این نظریه در فرض اول در جلسه قبل هم وجود دارد.

نظریه سوم: نماز صحیح است و باید احکام شک بسیط بار شود.

این نظریه نه صحت مطلق است که مرحوم سید می گوید و نه بطلان مطلق است که نظریه دوم می گوید، نظریه سوم این است که این نماز صحیح است و احتیاج به علاج دارد.

حاصل این نظریه این است که آنکه در اثناء بوده، زائل نشده است و بعد از نماز هم همچنان وجود دارد و چیزی که حادث شده، شک در اثناء نیست.

پس این نظریه دو نکته دارد:

1. شک در اثناء زائل نشده است.

2. شک حادث وجود دارد و ربطی به شک در اثناء ندارد.

این نظریه به مرحوم سید می گوید شک در اثناء، زائل شده است در حالی که این وجود دارد و بعد می گوید شما می گوئید شک حادث وجود دارد، خب این ربطی به شک در اثناء ندارد.

توضیح: شک در اثناء در اینجا وجود دارد و زائل نشده است، چون شک در اثناء در مثال بالا، شک بین 3 و 4 بود و این شک بسیط بود و بعد از سلام، دو قضیه وجود دارد: 1. شک بین 2 و 4؛ 2. شک بین 3 و 4. پس شکی که در اثناء بوده است، همچنان وجود دارد و حکم آن هم موجود است.

بر این اساس آنی که بوده، همچنان وجود دارد و احتمال نقیصه در حال قیام بوده است و الان هم وجود دارد و احتیاج به نماز احتیاط دارد.

پس در اینجا انقلابی صورت گرفت اما آنچه که بعد از نماز پیدا شده است که حادث است، شک بین 2 و 4 است و این حادث ضرر به جایی نمی زند چه باشد و چه نباشد و چیزی که حادث نیست، شک بین 3 و 4 است که در اثناء نماز هم وجود دارد و بعد از نماز هم وجود دارد و حکم این شک این است که نماز صحیح است و بناء را بر 4 می گذارد و بعد یک رکعت نماز ایستاده و یا دو رکعت نماز شکسته می خواند.

پس شک حادث ربطی به ما نحن فیه ندارد و شکی که بوده است، الان است و زائل نشده است.

پس نتیجه ما ذکرنا این می شود:

1. ضابط شک بسیط و مرکب

2. دلیل نام گذاری شک مرکب

3. حکم انقلاب بسیط به مرکب

مورد سوم بحث حقیقی است که گفتیم نماز صحیح است و احتیاج به علاج دارد.

حال مهم قسم سوم است که انقلاب بسیط به بسیط است و توضیح و حکم آن در جلسه بعد ذکر خواهد شد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo