درس خارج فقه آیتالله مرتضوی
99/11/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: انقلاب شک / شک در رکعت / شکوک در نماز
مسئله 9: «إن شك بين الاثنتين و الثلاث فبنى على الثلاث ثم شك بين الثلاث البنائي و الأربعفالظاهر انقلاب شكه إلى الشك بين الاثنتين و الثلاث و الأربع فيعمل عمله».[1]
در مسئله 9 چهار مطلب گفته می شود.
مطلب اول: بیان اصل فرض
مطلب دوم: کیفیت فرض
مطلب سوم: اقوال در فرض
مطلب چهارم: ادله اقوال
اما مطلب اول: بیان اصل فرضاین مطلب عبارت از این است که مصلی در حال قیام شک بین 2 و 3 کرده است، به حکم شک بین 2 و 3، بناء را بر رکعت سوم می گذارد، یکی از احکام شک بین 2 و 3، وجوب البناء علی الثالث است، بعد از این بناء، شک می کند که این قیام، قیام ثالث بنائی است یا قیام چهارم است. شک بین 3 بنائی و 4 است.
در واقع دو شک است: 1. شک بین 2 و 3؛ 2. شک بین 3 و 4، اما شک بین 3 و 4، بین 3 بنائی و 4 است نه بین 3 واقعی.
پس فرض این است که شک بین 2 و 3 کرد است و بعد از بناء بر 3، شک بین 3 بنائی و 4 کرده است.
این اصل فرض است که باید ببینیم این مسئله چی می شود، آیا دو شک است که به هم ضمیمه شده است یا یک شک است.
اما مطلب دوم: کیفیت فرضچگونه امکان دارد انسان شک بین 3 بنائی و 4 کند؟
کیفیت شک بین 3 بنائی و 4، دو تصویر دارد:
تصویر اول: مصلی در یک زمان شک بین 2 و 3 کرده است و بعد از آن، بناء را بر 3 می گذارد، تا اینجا دو زمان است، زمان شک و زمان بناء بر 3، مثلا در دقیقه اول شک بین 2 و 3 کرد و در دقیقه دوم بناء بر 3 گذاشت.
بعد از زمان دوم که بناء بر 3 گذاشته است، چگونه می شود شک بین 3 بنائی و 4 کند؟
کیفیت حصول این شک به این گونه است که دقیقه اول، زمان شک بود، دقیقه دوم، زمان بناء بود، دقیقه سوم شک می کند که بعد از بناء گذاشتن بر 3، رکعت چهارم را آورد یا خیر؟ فرد می داند که در شک بین 2 و 3 در نماز چهار رکعتی، باید یک رکعت متصل و بعد از نماز، نماز احتیاط بخواند.
پس سه زمان دارید:
1. زمان شک بین 2 و 3.
2. زمان بناء بر 3.
3. زمانی که شک می کند یک رکعت را انجام داده است یا خیر و هنوز همان رکعت بنائی 3 است.
این یک تصویر است که شک بین 3 بنائی و 4 واقعی است.
پس تصویر بین 3 بنائی و 4 این گونه است که مصلی شک می کند که بعد از بناء، رکعت 4 را آورده است یا خیر که به تبع، شک بین 3 بنائی و 4 می کند.
تصویر دوم: تبدل شک بین 2 و 3 به 3 بنائی و 4.
بعضی می گویند مراد از شک بین 3 بنائی و 4، تبدل شک بین 2 و 3 به 3 بنائی و 4 است، به اینکه در زمان اول، شک بین 2 و 3 می کند و بعد از آن، شک می کند که این رکعت 2 است یا 3 یا 4، در اینجا تبدل شک به شک است، شک بین 2 و 3 بود و دفعةً می گوید شاید این شک بین 2 و 3 و 4 است.
پس مطلب دوم کیفیت تحقق شک بین 3 بنائی و 4 بود.
اما مطلب سوم: اقوال در فرض
در کل این فرض، سه نظریه است:نظریه اول: مرحوم سید در عروه،[2] سیدنا الاستاد و بعضی می فرمایند کل این فرض، شک بین 2 و 3 و 4 است و نمی توان گفت اینجا دو شک است، بلکه یک شک است، یعنی در اینجا حکم شک بین 2 و 3و 4 پیاده می شود.
سیدنا الاستاد می فرمایند: «فالظاهر انقلاب شكه إلى الشك بين الاثنتين و الثلاث و الأربع فيعمل عمله».[3]
می فرمایند این شک منقلب به شک بین 2 و 3 و 4 شده است.
نظریه دوم: این دو شک است که یک طرف، ضمیمه به طرف دیگر شده است. چون یک شک در زمان اول آمد که شک بین 2 و 3 بود و یک شک هم در زمان سوم آمد که شک بین 3 بنائی و 4 بود، پس اینجا دو شک ضمیمه به یکدیگر شد و شک اول که 2 و 3 است، به شک دوم که 3 و 4 بود ضمیمه شد، حال که دو شک دارید، هر شکی یک حکمی دارد و شما باید احکام هر دو شک را انجام بدهید.
شاید این نظریه مطلقا بگوید در اینجا دو شک است و باید احکام دو شک انجام شود.
نظریه سوم: تفصیل بین اینکه اگر فرض، طبق تصویر اول بود، دو شک است و دو عمل باید انجام شود و اما اگر طبق تصویر دوم بود، یک شک است و احکام یک شک جاری می شود.
این نظریه را بعضی نظیر مرحوم حائری[4] و کاشف الغطاء[5] در حاشیه بر عروه می فرمایند.
اما مطلب چهارم: ادله اقوالادله این اقوال ان شاء الله در روز شنبه خواهد آمد.