< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

99/11/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شک در نماز جالس / انقلاب شک / شک در رکعت / شکوک در نماز

مسئله 10: «لو شك بين الاثنتين و الثلاث فبنى على الثلاث‌فلما آتى بالرابعة تيقن أنه حين الشك لم يأت بالثلاثة لكن يشك أنه في ذلك الحين أتى بركعة أو ركعتين يرجع شكه بالنسبة الى حاله الفعلي إلى الاثنتين و الثلاث فيعمل عمله».[1]

در این مسئله، سه بحث است:

1. بیان الفرض

2. احتمالات در این فرض

3. ثمره فرض

اما بحث اول: بیان الفرض

مصلی در حال قیام شک می کند که رکعت دوم است یا رکعت سوم، مثلا در دقیقه دوم از نماز شک می کند این رکعت دوم است یا رکعت سوم است، حکم این شک گذشت که باید بناء را بر رکعت سوم بگذارد و اگر نماز چهار رکعتی است، باید یک رکعت دیگر انجام بدهد که این رکعت در دقیقه چهارم از حال نماز است، حال در این دقیقه یقین پیدا می کند که شک در دقیقه دوم اشتباه بوده است و رکعت سوم نبوده، فرض کنید در حال تشهد یقین پیدا می کند که در ساعت 2، شک بین 2 و 3 اشتباه بوده و یقین پیدا می کند رکعت سوم در این نماز نیامده است.

سیدنا الاستاد به این مطلب با این عبارت اشاره کرده اند: «لو شك بين الاثنتين و الثلاث فبنى على الثلاث‌فلما آتى بالرابعة تيقن أنه حين الشك لم يأت بالثلاثة».[2]

بحث دوم: احتمالات در این فرض

در این فرض، دو احتمال است:

احتمال اول: اینجا شک بین 1 و 2 است.

حق در مقام در این مطلب این است که شخص با یک ملاحظه، شک بین 1 و 2 دارد، به اینکه مصلی شک بین 2 و 3 در دقیقه 2 کرده است و بناء را بر 3 گذاشت اما رکوع نرفت و قبل از اتیان به رکعت دیگر، این شک تبدیل به یقین شد و یقین پیدا کرد که رکعت سوم نیست و بلکه یا رکعت اول است یا رکعت دوم.

پس این شخص یقین پیدا کرده است که شکش در سه نیست و قهرا باید گفت شک بین 1 و 2 دارد و نمی داند آنچه انجام داده است یک رکعت بوده است یا دو رکعت.

حال اگر کسی این خیال را کرده است، با همین فرض درست است که قبل از بنای بر رکعت چهارم یا اتیان به رکعت چهارم، این شک بین 2 و 3 کرد و بلافاصله یقین پیدا کرد که سه نیست و قهرا قبل از 3، شک بین 1 و 2 می شود.

و لکن این از دو جهت خلاف فرض فقهاء است:

اولا: فرض فقهاء این است که این فرد اتیان به رکعت چهارم کرد و بعد یقین پیدا کرد و شما بحث را جایی بردید که بحث فقهاء نیست و بحث فرضی را مطرح کرده اید.

پس اگر این جریان قبل از اتیان به چهارم باشد، اگرچه دوران امر بین 1 و 2 است و لکن اولا این خلاف فرض فقهاء است.

ثانیا: دلیلی بر اعتبار یا بی اعتباری این شک نداریم، چون این شکی است که شک متاخر دارد و میزان شک متاخر است.

احتمال دوم: اکثر فقهاء بلکه اتفاق است که الان در حال تشهد با خصوصیتی که بیان شد، است، شک بین 2 و 3 است.

این فرد اگرچه یقین دارد که سوم اشتباه بوده و نیامده است اما یقین دارد که رکعت چهارم آمده است و سوم واقعی نبوده است اما چهارم بنائی است، در این حال (حالی که بعد از شک در دقیقه یقین آمد و این یقین بعد از اتیان به رکعت اخری بوده است) فرد مردد است که آنچه انجام داده است 2 رکعت است یا 3 رکعت، با این جمع بین حال فعلی و یقین به عدم اتیان قبلی می شود.

در نتیجه می فرمایند این شک، شک بین 2 و 3 است.

به عبارت دیگر شما تارة حال فعلی این شخص را در نظر می گیرد که بعد از اتیان به یک رکعت است و اخری قبل از زمان فعلی را در نظر می گیرید که شک بین 2 و 3 قبل از بناء و یقین به اینکه این 3 نیست. پس شما یک حالت سابقه را حساب می کند و یک حالت لاحقه را حساب می کنید.

شک بین 2 و 3 بعد از اتیان که حالت فعلی مکلف است و شک بین 2 و 3 قبل از اتیان به رکعت است که فرض می شود.

سیدنا الاستاد با این عبارت به این مطلب اشاره کرده است: «يرجع شكه بالنسبة الى حاله الفعلي إلى الاثنتين و الثلاث».[3]

مکررا بیان شد که در شکوک، حالت فعلی میزان است و به حالت سابقه نباید کار داشت.

مرحوم آقای حکیم در مستمسک فرمایشی دارند: «و الشك بين الواحدة و الثنتين لم يتحقق له في آن من آنات الصلاة».[4]

مراد ایشان این است که بین 1 و 2 شک معتبر نیست اما اینکه می گوید در هیچ زمانی محقق نمی شود، این صحیح نیست، این شک وجود دارد اما معتبر نیست. پس باید گفت منظور ایشان این است که شک معتبر محقق نمی شود، چون شک قبل که بین 2 و 3 بود و شک فعلی هم بین 2 و 3 است، پس کجا شک بین 1 و 2 است.

توضیحی که ما گفتیم این بود که این فرض بنا بر یک تقدیر، شک بین 1 و 2 است اما از دو جهت خلاف است.

از ما ذکرنا معلوم می شود که بحث در ما نحن فیه شک بین 2 و 3 است.

بحث سوم: ثمره فرض

اینکه ما بحث کنیم این فرض شک بین 1 و 2 است یا شک بین 2 و 3 است، چه ثمره ای دارد؟

از ما ذکرنا بهترین ثمره مشخص شد، چون یکی از شکهای مبطل، شک بین 1 و 2 است و این شک موجب بطلان نماز می شود.

و همچنین در شکوک صحیحه گفتیم یکی از آنها، شک بین 2 و 3 بود و با این شک نماز صحیح و قابل علاج است و بناء را بر 3 می گذارد و یک رکعت ایستاده یا دو رکعت نشسته می خواند.

پس نتیجه ما ذکرنا این است که ثمره این بحث این است که اگر شک بین 1 و 2 شد، این نماز باطل است و اگر شک بین 2 و 3 شد، این نماز صحیح است.

مسئله 11: «من كان عاجزا عن القيام و عرض له أحد الشكوك الصحيحة‌فالظاهر أن صلاته الاحتياطية القيامية بالتعيين تصير جلوسية و الجلوسية بالتعيين تبقى على حالها، و تتعين الجلوسية التي هي إحدى طرفي التخيير، ففي الشك بين الاثنتين و الثلاث أو بين الثلاث و الأربع تتعين عليه الركعتان من جلوس، و في الشك بين الاثنتين و الأربع يأتي بالركعتين جالسا بدلا عنهما قائما، و في الشك بين الاثنتين و الثلاث و الأربع يأتي بالركعتين جالسا بدلا عنهما قائما ثم الركعتين جالسا لكونهما وظيفته مقدما للركعتين بدلا على ما هما وظيفته، و الأحوط الأولى في الجميع إعادة الصلاة بعد العمل المذكور».[5]

اگر کسی وظیفه او نماز نشسته است، چون به هر علتی عاجز از نماز ایستاده است، حال در این مسئله حکم شکوک این شخص را بیان می کند.

مثلا اگر این فرد شک بین 2 و 3 کرد، اگر نماز را ایستاده می خواند، حکمش مشخص بود اما حال که وظیفه او نماز نشسته است، در این شک باید چه کند؟

در این مسئله اختلاف شدیده ای وجود دارد که در جلسه بعد خواهد آمد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo