< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

99/11/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شک در نماز جالس / شک در رکعت / شکوک در نماز

مسئله 11: «من كان عاجزا عن القيام و عرض له أحد الشكوك الصحيحة‌فالظاهر أن صلاته الاحتياطية القيامية بالتعيين تصير جلوسية و الجلوسية بالتعيين تبقى على حالها، و تتعين الجلوسية التي هي إحدى طرفي التخيير، ففي الشك بين الاثنتين و الثلاث أو بين الثلاث و الأربع تتعين عليه الركعتان من جلوس، و في الشك بين الاثنتين و الأربع يأتي بالركعتين جالسا بدلا عنهما قائما، و في الشك بين الاثنتين و الثلاث و الأربع يأتي بالركعتين جالسا بدلا عنهما قائما ثم الركعتين جالسا لكونهما وظيفته مقدما للركعتين بدلا على ما هما وظيفته، و الأحوط الأولى في الجميع إعادة الصلاة بعد العمل المذكور».[1]

در مسئله 11 از تحریر، احکام شکوک صحیحه برای کسی که نماز او نشسته است، می باشد. مثلا فردی کمردرد دارد و نمی تواند مباشرتا یا با چیزی بایستد، در این صورت این فرد باید نماز را نشسته بخواند، حال این فرد راجع به علاج شکوک صحیحه که نماز احتیاط بعد از سلام است، چگونه باید عمل کند؟

مثلا این فرد شک بین 3 و 4 کرد و اگر ایستاده باشد، یک رکعت ایستاده و دو رکعت شکسته باید بخواند، حال این شاک که شک بین 3 و 4 کرده است و نماز نشسته خوانده، می داند که بناء را باید بر 4 بگذارد و در علاج صحت این نماز مشکله پیدا شده است به اینکه، حکم شک بین 3 و 4 را به تمام عیار نمی تواند به جا بیاورد، چون حکم آن 1 رکعت ایستاده و دو رکعت شکسته است، این فرد 1 رکعت ایستاده را نمی تواند بجا آورد.

حال اگر این موضوع روشن شد، مقدمه ای باید ذکر شود که سه مطلب در آن باید توجه شود و بعد وارد حل مشکله این شخص خواهیم شد و اختلاف بین راه های حل هم بیان خواهد شد.

اما مقدمه:

مطلب اول: راه علاج در شکوک صحیحه، تقریبا سه حالت دارد:

حالت اول: مواردی که راه علاج آن، دو رکعت نماز ایستاده احتیاطا و متعینا (در مقابل تخییر بین نشسته و ایستاده) است.

فروض این حالت، قبلا ذکر شده و برای یادآوری یک مورد را دوباره ذکر می کنیم: شک بین 2 و 4 که بناء را بر چهار می گذارد و بعد از نماز باید دو رکعت نماز ایستاده بخواند (صورت سوم از شکوک صحیحه).

در این حالت ده رکعت نماز نشسته هم فایده ندارد و بعد از سلام باید دو رکعت نماز ایستاده بخواند.

حالت دوم: مواردی که راه علاج آن، متوقف بر دو رکعت نشسته است و بدون دو رکعت نشسته این نماز صحیح نمی شود و فرق ندارد دو رکعت ایستاده هم داشته باشد یا خیر اما انجام دو رکعت نشسته تعین دارد.

این حالت در صورت چهارم از شکوک صحیحه بود که شک بین 2 و 3 و 4 بود که بناء را بر چهار می گذارد و نماز را تمام می کند و بعد از نماز، دو رکعت ایستاده و دو رکعت نشسته باید بخواند.

در اینجا هم دو رکعت ایستاده و هم دو رکعت نشسته تعین دارد اما انحصار و تخییر نیست.

حالت سوم: مواردی که مصلی مخیر است بین یک رکعت ایستاده یا دو رکعت نشسته.

این حالت در اکثر صور شکوک صحیحه می باشد، مثل صورت اول از شکوک صحیحه که شک بین 2 و 3 است که فرد بیاد بناء را بر اکثر بگذارد و بعد از نماز یک رکعت ایستاده یا دو رکعت نشسته بخواند.

پس مطلب اول در مقدمه این شد که راه علاج در شکوک صحیحه سه قسم می باشد:

1. نماز ایستاده تعینا.

2. نماز نشسته تعینا.

3. تخییر بین نماز نشسته یا ایستاده.

مطلب دوم: متون فقهی در حل این مشکله، تقریبا پای 3 یا 4 قسم از اطلاقات به میان آمده است که به هر یک از این اطلاقات، فقهاء تمسک کرده اند:

قسم اول: اطلاقات ادله شکوک که می گوید بناء را بر اکثر بگذارد و یک یا دو رکعت به جا آورد.

این ادله اطلاق دارد و شامل مریض و غیر مریض و شامل جالس و غیر جالس می شود.

قسم دوم: اطلاقاتی که دلالت بر تخییر دارد که می گوید این فرد مطلقا مخیر بین رکعت یا رکعتین است، یعنی قائم باشد تخییر است، جالس باشد، باز هم تخییر است، سالم باشد باز هم تخییر است، مریض باشد باز هم تخییر است.

این قسم مثل احادیث که قبلا چندین بار خوانده ایم و بعد هم ذکر خواهیم کرد.

قسم سوم: اطلاقات ادله بدلیت جلوس عن القیام که این روایات می گوید مبدل نماز ایستاده است اما بدلی دارد که نماز نشسته است.

قسم چهارم: اطلاقاتی که می گوید هر کس در روایات شک کند باید اتیان به آنچه ظن دارد کند و مضمون آن ها این است که وظیفه شاک در صلات این است که بعد از نماز آنچه را که احتمال می دهد نیامده است، بیاورد.

این اطلاق، اطلاق خوبی است و می گوید راه علاج شکوک صحیحه، اتمام ما ظننت است چه فرد مریض باشد چه سالم باشد، چه یک رکعت باشد و چه دو رکعت باشد و چه سه رکعت باشد. مثل روایت عمار که حدیث 1 در باب 8 می باشد.

پس مطلب دوم مقدمه این شد که ما چهار قسم اطلاق داریم که باید ببنیم راه حل در ما نحن فیه چه می باشد و باید ببینیم کدام اطلاق صحیح می باشد.

مطلب سوم: در این مسئله، سه نظریه زنده است:

نظریه اول: می گوید اگر عاجز از قیام، شک بین 3 و 4 مثلا کرده است، این فرد مخیر است یک رکعت نشسته بعد از ایستاده یا دو رکعت نشسته (که یک طرف تخییر در حال معمولی بود) بخواند.

این نظریه از دو اطلاق ادله تخییر و ادله بدلیت استفاده کرده است.

مرحوم سید در عروه[2] این نظریه را انتخاب کرده است.

نظریه دوم: وظیفه عاجز در شک بین 3 و 4 مثلا و امثال آن، فقط دو رکعت نشسته است.

سیدنا الاستاد در تعلیقه[3] و مرحوم آقای حکیم[4] قائل به این نظریه هستند که فقط باید دو رکعت نماز نشسته بخواند و تمام اطلاقات را کنار می زنند.

نظریه سوم: تمیم ما نقص.

مرحوم نائینی[5] و جماعتی قائل به این نظریه هستند.

برای این نظریه باید کل شکوک صحیحه را ملاحظه کرد تا ما نقص به دست بیاید.

پس در مقدمه سه مطلب بیان شد:

مطلب اول: راه های علاج نماز مشکوک.

مطلب دوم: اطلاقات اربعه.

مطلب سوم: اقوال در مسئله که سه قول بود.

در جلسه بعد باید ملاحظه این مطالب شود تا نتیجه به دست بیاید.


[2] العروة الوثقی فیما تعم به البلوی (المحشّ?ی)، الطباطبائي اليزدي، السيد محمد كاظم، ج3، ص263..«فهل الحكم كما في الصلاة قائماً فيتخيّر في موضع التخيير بين ركعة قائماً و ركعتين جالساً بين ركعة جالساً، بدلًا عن الركعة قائماً، أو ركعتين جالساً من حيث إنّه أحد الفردين المخيّر بينهما، أو يتعيّن هنا اختيار الركعتين جالساً، أو يتعيّن تتميم ما نقص ففي الفرض المذكور يتعين ركعة جالساً، و في الشكّ بين الاثنتين و الأربع يتعيّن ركعتان جالساً و في الشكّ بين الاثنتين و الثلاث و الأربع يتعيّن ركعة جالساً و ركعتان جالساً وجوه أقواها الأوّل»؛
[3] العروة الوثقی فیما تعم به البلوی (المحشّ?ی)، الطباطبائي اليزدي، السيد محمد كاظم، ج3، ص263..«بل الأوسط فيتعيّن عليه الجلوسية التي تكون إحدى طرفي التخيير»؛
[4] مستمسك العروة الوثقى، الحكيم، السيد محسن، ج7، ص490..«أقول: قد تقدم في صلاة القضاء: أن أدلة بدلية الجلوس ليس مفادهما إلا بدليته عن القيام في مقام الأداء، لا جعله في عرض القيام، بحيث يكون مفادها تخصيص أدلة القيام بخصوص القادر عليه، نظير أدلة وجوب القصر على المسافر. و لذا لو فاتته الصلاة في حال العجز عن القيام وجب القضاء من قيام إذا كان قادراً عليه، فتكون أدلة بدلية الجلوس متأخرة عن أدلة القيام بالنسبة إلى الصلاة الأصلية و بالنسبة إلى صلاة الاحتياط معاً فينحصر نظر أدلة التخيير- بين ركعة القيام و ركعتي الجلوس- الى خصوص القيام المجعول بالأصالة شرطاً في الصلاة، بلا نظر الى حيثية الأداء من قيام فاذا جاءت أدلة بدلية الجلوس فإن أمكن تعميمها للقيام المجعول على التخيير تمَّ ما في المتن، و إن بني على انصرافها عنه و اختصاصها بالقيام التعييني- كما هو الظاهر- تعين الوجه الثاني. و وجه الظهور: أن الجلوس بدل القيام بدل اضطراري، و الابدال الاضطرارية لا تفي أدلتها بوفاء البدل بالمصلحة.و لذا نقول: إنه لا يجوز للإنسان تعجيز نفسه عن المبدل منه الاختياري، فاذا دار الأمر بين البدل الاضطراري و البدل الاختياري تعين الثاني. هذا و لا تظهر تمامية الوجه الثالث»؛

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo