< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

99/11/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قطع صلات در شکوک صحیحه / شک در رکعت / شکوک در نماز

مسئله 12: «لا يجوز في الشكوك الصحيحة قطع الصلاة و استئنافها‌بل يجب العمل على طبق وظيفة الشاك، نعم لو أبطلها يجب عليه الاستئناف و صحت صلاته و إن أثم للإبطال».[1]

این مسئله در قطع نماز در شکوک صحیحه است که دو فرع را بیان می کند:

فرع اول: قطع الصلاة

فرع دوم: حکم صحت نماز بعد از قطع

تاریخچه این مسئله در فقه مثل عروه و تحریر این است که دو مسئله عنوان شده است. یک مسئله این است که برهم زدن نماز واجب و قطع آن اختیارا و بدون عذر چه حکمی دارد؟ مثلا در رکعت نماز دوم ظهر، بدون عذر نماز را قطع کند و دو ساعت بعد انجام می دهد. این چه حکمی دارد؟

این مسئله را در تحریر در مسئله 12 باب مبطلات نماز بحث کرده اند. می گویند مبطلات نماز ده چیز می باشد و بعد از آن می فرمایند: «لا يجوز قطع الفريضة اختيارا‌، و تقطع للخوف على نفسه أو نفس محترمة أو عرضه أو ماله المعتدّ به و نحو ذلك، بل قد يجب القطع في بعض تلك الأحوال، لكن لو عصى فلم يقطعها أثم و صحت صلاته، و الأحوط عدم جواز قطع النافلة أيضا اختيارا، و إن كان الأقوى جوازه».[2]

مسئله دوم در بحث ما نحن فیه است.

در عروه هم در دو مسئله آمده است:

1. در مسئله 21 باب خلل که قطع نماز در شکوک صحیحه.

2. در مبطلات صلات که عنوان این است: «فصل لا يجوز قطع صلاة الفريضة اختياراً».[3]

ظاهرا اساس قطع نماز در شکوک صحیحه، حدائق باشد ایشان در بحث قطع فریضه می فرماید بعضی از معاصرین گفته اند که قطع فریضه اشکال ندارد مثل صاحب ذخیره و صاحب مدارک و بعد می فرمایند: «و كان بعض المعاصرين يفتي لذلك بجواز قطع الصلاة اختيارا، و يجوز له في الشكوك المنصوصة قطع الصلاة و الإعادة من رأس للخروج عما في بعض صورها من الخلاف».[4]

می گویند این فردی که می گوید اشکال ندارد، در شکوک صحیحه هم باید بگوید اشکال ندارد.

بر این اساس فقهاء دو مسئله کرده اند: 1. قطع فریضه. 2. قطع نماز در شکوک صحیحه.

پس این بزرگوران آمده اند تفکیک کرده اند اما صاحب حدائق این تفکیک را انجام نداده اند.

ما فقط بحث قطع نماز در شکوک صحیحه می کنیم. مثلا در شک بین 3 و 4 به جای اینکه بناء را بر 4 بگذارد، پشت به قبله کرد و نماز باطل شد و بعد دو نماز را دوباره می خواند.

در اینجا دو فرع بیان می شود:

فرع اول: آیا قطع این نماز حرام است یا خیر؟

این زیاد اتفاق می افتد و اگر بگوئیم حرام است، باید نماز را تمام کند و نماز احتیاط بخواند و در بعضی از موارد، نماز را دوباره بخواند.

آیا این استدبار در شک بین 3 و 4 در بین نماز حرام است یا خیر؟

امکان دارد در اینجا حدثی که انجام می دهد، استدبار باشد یا تکلم باشد یا چیز دیگر.

در اینجا فرق ندارد که در کدام قسم از شکوک صحیحه باشد، آیا در هر صورت جایز است که نماز را قطع کند یا خیر؟

بعضی می گویند قطع کردن نماز در صورت شک صحیحه، حرام است و برای آن دو دلیل ذکر شده است:

دلیل اول: کل ادله ای که در حرمت قطع فریضه آمده است چه اجماع، چه روایات و...

می گویند قطع فریضه حرام است و این نماز که شک صحیحه کرده است، فریضه است، پس قطع این نماز حرام است.

دلیل دوم: ادله وجوب البناء علی الاکثر؛ قبلا گفتیم در روایات باب 8 از خلل، حدیث 1 و 3 و... می گوید اگر شک کردی، بناء را بر اکثر بگذار.

این روایت که می گوید اذا شککت فابن علی الاکثر، دلالت بر این دارد باید بناء را بر اکثر گذاشت، دلالت بر وجوب اتمام این نماز دارد، اگر اتمام واجب است، خلاف اتمام که قطع است، حرام است.

پس دلیل دوم بر حرمت قطع این نماز، ادله وجوب البناء علی الاکثر است.

اشکال بر دلیل اول: قطع فریضه حرام نیست، به ذخیره و مدارک نسبت داده شده که در حرمت قطع فریضه اشکال کرده اند.

این اشکال مهم نیست، چون باید ملاحظه شود که روایات و ادله چه می گوید.

جواب اشکال: تفصیلش در باب خودش خواهد آمد و خواهیم گفت قطع فریضه حرام است.

اشکال بر دلیل دوم: می گویند بناء گذاشتن بر اکثر، اثبات حرمت قطع نماز در شکوک صحیحه نمی کند.

مرحوم آقای حکیم هم می گوید دلیل دوم، دلالت بر حرمت قطع نماز نمی کند اما ایشان دلیل اول را قبول می کنند.

علت مناقشه در دلیل دوم این است که کل روایات وجوب البناء علی الاکثر یا کل روایات نماز احتیاط من الرکعة قیاما أو الرکعة جلوسا اگر نظر شود، معلوم می شود که این روایات در مقام بیان حکم تکلیفی نمی باشند، اینکه قطع نماز حرام است یا خیر، روایات با این کار ندارد.

کل روایات شکوک صحیحه در مقام بیان وضع می باشند نه تکلیف. کل این روایات در مقام یاد دادن راه این هستند که چگونه با این نماز تفریغ ذمه کنیم، یعنی این روایات راه علاج این نمازها را بیان می کنند.

پس ادله بناء گذاشتن نماز بر اکثر، راه تفریغ ذمه و راه علاج نماز را یاد می دهند و این روایات در مقام بیان حکم تکلیفی نمی باشند و بلکه در مقام بیان وضع نماز می باشد. پس این روایات اینکه قطع نماز حرام است یا خیر، اتمام واجب است یا خیر، را بیان نمی کند.

کل روایات باب شکوک صحیحه را اگر ملاحظه کنید، در مقام بیان طریق علاج این نماز است، یعنی چه بکنیم که این نماز صحیح باشد.

پس مناقشه دلیل دوم فی محله است و جهتش این است که این روایات در مقام بیان حکم تکلیفی نمی باشد.

این درباره فرع اول.

فرع دوم: صحت نماز بعد از بطلان آن

اگر فرد این نماز را باطل کرد و استدبار کرد یا تکلم عمدی کرد و بعد دوباره نیت کرد و تکبیر گفت، حکم این نماز دوم چیست؟ آیا صحیح است یا باطل؟

این کار در دو صورت باید بیان شد:

1. بدون منافی انجام می دهد، فرد شک بین 3 و 4 کرد و می بینید حوصله اش نیست، بدون انجام منافی دوباره نیت می کند و تکبیر می گوید.

در اینجا بحث است که حکم نماز اول و دوم چیست که تحریر نگفته است اما عروه این صورت را بحث کرده است.

2. فرد بعد از انجام کار منافی، دوباره نماز می خواند، آیا این نماز دوم صحیح است یا خیر و بر فرض که صحیح باشد، آیا گناه کرده است یا خیر؟

پس فرع دوم این شد که اگر نماز را قطع کرد و بلافاصله نیت کرد و نماز خواند، آیا نماز صحیح است یا خیر و آیا عصیان کرده است یا خیر.


[3] ج3، ص39.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo