< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

99/11/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شک در نمازهای مسافر مخیر / شک در رکعت / شکوک در نماز

 

مسئله 14: «لو كان المسافر في أحد مواطن التخيير فنوى القصر و شك في الركعات‌فلا يبعد تعيّن العمل بحكم الشك و لزوم العلاج من غير حاجة الى نية العدول، و لكن لا ينبغي ترك الاحتياط بالعمل بالشك بعد نية العدول و إعادة الصلاة».[1]

نتیجه ما ذکرنا در فرعی که در مسئله 14 بیان کردیم این بود که چون این نماز دو رکعتی بوده است و چون شک در نماز دو رکعتی مبطل است، این نماز باطل است و اخبار کاری نمی تواند بکند با توضیح جلسه قبل عرض شد.

نظریه دوم: تقریبا 11 نفر از فقهاء از 15 نفر که بر عروه حاشیه دارند در ذیل مسئله 25 خلل می فرمایند این نماز صحیح است و باطل نیست.

فعلا می خواهیم اثبات کنیم این نماز در این فرض باطل نمی باشد و کار نداریم طریق صحیح شدن چگونه می باشد. ما می خواهیم ثابت کنیم این نماز، نماز واجب دو رکعتی نبوده است، یعنی حرف دوم قول اول در اینجا موضوع ندارد، چون نمازی که در اینجا امر به آن تعلق گرفته است، این نبوده است.

باید دقت شود که این حرف متوقف بر این است که ماهیت واجبات تخییریه مشخص شود، مثلا اگر می دانیم اکرام زید و عمرو واجب تخییری است، مثلا امام صادق فرموده این اکرام واجب تخییری است، باید این را خوب بفهمیم. ممکن است زید ده خصوصیت داشته باشد، مثلا در حال جماعت باشد، قدش بلند باشد، سفید رو باشد، مومن باشد، در مسجد کوفه باشد و... همچنین عمرو هم خصوصیاتی دارد، مثلا قدش بلند، است، سیاه رو است، عالم است، امام جماعت است و...

حال وجوب تخییری در اینجا به چه معنا می باشد؟ آیا آنچه عمرو به آن تعلق گرفته است، عمرو با تمام خصوصیات تعلق گرفته یا زید با تمام خصوصیات به آن تعلق گرفته است یا خیر؟

ریش داشتن متعلق امر و وجوب نیست، امام جماعت بودن، متعلق امر و وجوب نیست، کل این خصوصیات از دایره امر خارج است، اگر اینها خارج است، پس واجب چیست؟ وجوب تخییری به چه معنا است؟

در اصول اقوال را خوانده اید، یکی از اقوال که ما اختیار کرده ایم این است که امر به جامع بین زید و عمرو، تعلق گرفته است و این جماع متعلق وجوب شده است و کل این خصوصیات مربوط به فرد از واجب است، اینها خصوصیات فردیه است.

پس شما یک جامعی دارید که خصوصیات در آن دخالت ندارد و بلکه تحقق جامع با این خصوصیات مفارقه یا غیر مفارقه و... می باشد.

حال جامع بین زید و عمرو متعلق وجوب است و تا این جامع امتثال نشود، تکلیف امتثال نمی شود.

یا فرض کنید تخییر بین اطعام و عتق که می دانیم این دو واجب تخییری است، اما ماهیت واجب تخییری چیست؟ اطعام خصوصیتتی دارد که آبگوشت باشد یا نان باشد یا برنج باشد و... و عتق خصوصیاتی دارد که سیاه باشد، چاق باشد و... حال وجوب به جامع تعلق گرفته است نه خصوصیات.

حال سوال این است که آن جامع چیست؟ چرا اصلا واجب را روی جامع برده اید؟

جواب این است که در واجب تخییری یک ملاک و مصلحت واحد وجود دارد که این ملاک در عتق و اطعام وجود دارد و یا در مثال اکرام بالا، ملاک در اکرام زید است و ملاک در اکرام عمرو و... هم است.

توضیح این مطلب خیلی کار دارد ولی بدانید در احد اقسام تخییر بحث می کنیم، یکی از اقسام تخییر با توجه به اینکه می دانیم ملاک واحد و محصل هم واحد است، پس امر روی جامع افراد رفته است.

مثلا قصر و اتمام را ملاحظه کنید که در ما نحن فیه، مورد بحث است، مورد بحث این بود که در نماز کوفه قصد کرده است که نماز دو رکعتی بخواند و عملش هم را بر نماز دو رکعتی انجام داده است. خصوصیات نماز دو رکعتی و نماز چهار رکعتی معلوم است، حال نماز دو رکعتی با خصوصیات متعلق امر است یا جامع بین قصر و اتمام، متعلق امر است؟

در نتیجه نماز دو رکعتی، چند خصوصیت دارد، یکی این است که دو رکعتی است، نماز چهار رکعتی هم چند خصوصیت دارد، یک از خصوصیات این است که چهار رکعتی است.

واضح است که این خصوصیات از دائره امر و وجوب خارج است و مطلوب مولا این خصوصیات نمی باشد و بلکه مطلوب مولا جامع بین قصر و اتمام است، اینکه من قصد دو رکعتی کردم، این جزء واجب نیست بلکه جزء فرد از واجب است.

شارع جامع بین قصر و اتمام را واجب می کند، کل خصوصیات از قبیل قصریت و تمامیت، هیچکدام متعلق امر نبوده است، متعلق وجوب نبوده است، شما قصد دو رکعتی کرده اید و دو رکعتی هم خوانده اید اما این دو رکعتی، متلعق امر و تکلیف نبوده است و بلکه ملازم با متعلق امر است. دو رکعتی واجب نبوده است، چهار رکعتی هم واجب نبوده است، بله جامعی واجب بوده است که شارع اختیار تطبیق را به شما داده است.

در نتیجه آنچه که بر مکلف در مسجد کوفه واجب است، دو رکعتی و چهار رکعتی نیست، بلکه جامع بین دو رکعتی و چهار رکعتی است، شما چهار رکعتی قصد کنید، آن جامع است و دو رکعتی هم قصد کنید، جامع است.

حال آن جامع مردد بین بشرط شیء و بشرط لا است، اگر قصر یا تمام را انجام بدهد، جامع انجام شده است، اگر فرد شک کند، قبل از شک، متعلق امر جامع بوده است و بعد از شک هم متعلق امر جامع است و نمی توان گفت دو رکعتی متعلق امر است، حال اگر اینگونه شد، چگونه می گوییم متعلق امر، نماز دو رکعتی بوده است؟!

در اینجا گفتیم دو رکعتی متعلق امر نیست، بلکه جامع بین دو رکعتی و چهار رکعتی متعلق امر است.

نکته: فهم این جامع مشکل است، بعضی از موارد در افراد تخییر، اگر عنوانی به دست کسی بدهید، می فهمد که موضوع حکم و جامع چیست، مثلا در مثال اکرام، جامع، عالمیت است و تخییر را عقل به دست آورده است. گاهی بین افراد تباین است و عقل می ماند که جامع چیست. کل مواردی که تخییر جامع بین فردین نیست، می گویند تخییر شرعی است، راه فهم اینکه بفهمیم جامع چیست، واحد بودن ملاک است و یا اینکه شارع فرمود نماز قصر بخوان یا نماز تمام، از اینکه شارع در مقام اثبات، کلمه «او» آورد، می فهمیم واجب تخییری است و واجب، جامع بین دو طرف است.

فرق بین تخییر عقلی و تخییر شرعی این است که در تخییر عقلی، متعلق امر، جامعی است که عقل می گوید و در تخییر شرعی، متعلق امر، جامعی است که شارع خودش بیان می کند، مثلا با کلمه «او» می آورد.

حال مستدل می گوید در اینجا نماز دو رکعتی است، جواب این است که در اینجا جامع واجب بوده است و دو رکعت بودن، خصوصیت است که واجب نبوده است. پس تعین در دو رکعت را از کجا آوردید؟!

برای توضیح این مطلب، عبارتی از کتاب اصول فقه مرحوم آقای حلی می خوانیم: «و توضيح هذا المبحث من أوّله إلى آخره يحصل بأُمور: الأوّل: ما حقّق في محلّه في مبحث الوجوب التخييري من أنّه لا يكون ناشئاً إلّا عن ملاك واحد يقوم به كلّ من الفعلين، غايته أنّه لمّا لم يكن بينهما جامع عرفي قريب، كان التخيير بينهما شرعياً، و إلّا ففي الحقيقة لا يكون الواجب إلّا القدر الجامع بين الفعلين، بحيث إنّه لو كان ذلك القدر الجامع ممّا يدركه العرف و كان قريباً لأذهانهم، لكان الوجوب متعلّقاً به، و كان التخيير بين الفعلين عقلياً».[2]

می فرمایند واجب تخییری، یک ملاک دارد که با هر کدام از دو طرف آن، حاصل می شود.

در این عبارت ماهیت واجب تخییر و فرق بین تخییر شرعی و عقلی را بیان کرده است و می گوید واجب جامع بین اطراف تخییر است، پس در ما نحن فیه نماز، دو رکعتی نیست بلکه جامع است.

حال پس نظریه اول باطل شد که نماز دو رکعتی نیست.

اما اینکه این نماز صحیح است و راه آن چیست، در جلسه بعد ذکر خواهد شد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo