< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

99/11/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مورد اول و دوم / شکوک لا اعتبار بها / شک در رکعت / شکوک در نماز

القول فی الشکوک التی لا اعتبار بها: «‌و هي في مواضع: منها الشك بعد تجاوز المحل، و قد مرّ.و منها- الشك بعد الوقت و قد مرّ أيضا». [1]

در بعضی از متون فقهیه، هفت مورد از شکوکی شمرده شده است که نماز را باطل نمی کند و چیزی هم بر گردن شاک نمی باشد و نماز به خود به خود صحیح است:

مورد اول: شک بعد از تجاوز از محل

مثلا فرد داخل سوره شده است و شک می کند که حمد را خوانده یا خیر یا داخل رکوع شده و شک می کند سوره را خوانده است یا خیر که این را می گویند شک بعد از تجاوز از محل مشکوک.

دلیل بر عدم اعتبار این شک:

دلیل اول: این حکم مورد اتفاق بین فقهاء است.

دلیل دوم: بعضی از روایات:

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ شَكَّ فِي الْأَذَانِ وَ قَدْ دَخَلَ فِي الْإِقَامَةِ قَالَ يَمْضِي قُلْتُ رَجُلٌ شَكَّ فِي الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ وَ قَدْ كَبَّرَ قَالَ يَمْضِي قُلْتُ رَجُلٌ شَكَّ فِي التَّكْبِيرِ وَ قَدْ قَرَأَ قَالَ يَمْضِي قُلْتُ شَكَّ فِي الْقِرَاءَةِ وَ قَدْ رَكَعَ قَالَ يَمْضِي قُلْتُ شَكَّ فِي الرُّكُوعِ وَ قَدْ سَجَدَ قَالَ يَمْضِي عَلَى صَلَاتِهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُرَارَةُ إِذَا خَرَجْتَ مِنْ شَيْ‌ءٍ ثُمَّ دَخَلْتَ فِي غَيْرِهِ فَشَكُّكَ لَيْسَ بِشَيْ‌ءٍ»[2]

امام در این روایت بعد از چند مثال که می گویند بعد از تجاوز، اعتنا به شک نیست، یک قانون کلی به دست می دهند که اگر شک بعد از تجاوز از محل مشکوک بود و داخل در غیر آن شده باشد، به شک اعتنا نمی شود.

سیدنا الاستاد می فرمایند: «منها الشك بعد تجاوز المحل، و قد مرّ».[3]

اینکه می فرمایند قد مر در فصل شک در افعال صلات است که در مسئله 1 در آنجا مفصل گذشته است و ما هم بحث کردیم و همه خصوصیات در آن مسئله بیان شده است که نیاز ندارد دوباره بحث کنیم.

مورد دوم: شک بعد از وقت

سیدنا الاستاد می فرمایند: «منها- الشك بعد الوقت و قد مرّ أيضا».[4]

این بحث هم در مسئله 1 از شکوک گذشت و در آنجا بیان شد که اگر شک بعد از گذشت وقت باشد، اعتنا نمی شود و مفصلا بیان شده است و لذا سیدنا الاستاد دیگر تکرار نمی کنند.

مثلا مغرب شرعی شده و شک می کند نماز ظهر را خوانده یا خیر یا نماز را می داند خوانده اما نمی داند رکوع انجام داده یا خیر، طاهر بوده یا خیر، در این صورت به این شک اعتنا نمی شود و نماز صحیح است و نیاز نیست کاری هم انجام دهد.

دلیل بر این مورد:

دلیل اول: این مورد از مسلمیات فقه است و کسی در این اختلافی ندارد.

دلیل دوم: قاعده حیلوله که یکی از قواعد فقهیه است. یعنی الوقت حائلٌ است و با توجه به این قاعده، این شک اعتبار ندارد.

دلیل سوم: نص خاص داریم که به شک بعد از وقت اعتنا نمی شود:

منها: صحیحه زراره و فضیل: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع‌ فِي حَدِيثٍ قَالَ: مَتَى اسْتَيْقَنْتَ أَوْ شَكَكْتَ فِي وَقْتِ فَرِيضَةٍ أَنَّكَ لَمْ تُصَلِّهَا أَوْ فِي وَقْتِ فَوْتِهَا أَنَّكَ لَمْ تُصَلِّهَا صَلَّيْتَهَا وَ إِنْ شَكَكْتَ بَعْدَ مَا خَرَجَ وَقْتُ الْفَوْتِ وَ قَدْ دَخَلَ حَائِلٌ فَلَا إِعَادَةَ عَلَيْكَ مِنْ شَكٍّ حَتَّى تَسْتَيْقِنَ فَإِنِ اسْتَيْقَنْتَ فَعَلَيْكَ أَنْ تُصَلِّيَهَا فِي أَيِّ حَالَةٍ كُنْتَ».[5]

امام باقر اگر بعد از دو ساعت از اول وقت نماز ظهر شک کردی که نماز خواندی یا خیر، باید نماز بخوانی و اگر بعد از وقت شک کردی، به شک اعتنا نمی شود و وقت حائل است تا زمانی که یقین به عدم خواندن بیاید که باید قضا کند.

مقتضای اطلاق این صحیحه این است که شک در اصل باشد یا شک در اجزاء باشد یا شک در شرایط باشد، در صورتی که بعد از وقت باشد، به آن اعتنا نمی شود.

دلیل چهارم: اصالت البرائه که بعضی از فقهاء به اصل برائت استدلال کرده اند به اینکه می گویند قضاء تابع اداء است یا به امر جدید است، نوعا می گویند قضاء به امر جدید است، چون اگر یک ساعت از مغرب گذشته یا امتثال کرده یا نکرده، اگر امتثال کرده که هیچ و اگر امتثال نکرده، وقت واجب گذشته است، حال اگر بخواهد این نماز انجام شود، باید امر داشته باشد و لذا می گویند قضاء به امر جدید است.

حال اگر قضاء به امر جدید شد با توضیحاتی که قبلا در اول بحث شکوک دادیم، کسی که بعد از مغرب شک در اتیان به نماز ظهر یا عصر دارد، اگر امتثال شده که امری نیست و ساقط شده است و اگر امتثال نشده، وقت نماز گذشته است و امری نمی باشد و اصل برائت می گوید قضای این نماز بعد از وقت واجب نیست.

اصل این استدلال در اول بحث شکوک مفصل بیان شده است.

اشکال: اشکال بر این استدلال هم قبلا بیان شده است به اینکه استصحاب از اصولی است که بر اصل برائت مقدم می شود و با بودن استصحاب نوبت به اصل برائت نمی رسد و در ما نحن فیه استصحاب عدم الاتیان داریم. این فرد اول وقت که نماز نخوانده الان شک دارد خوانده یا خیر که استصحاب عدم الاتیان می کند و نوبت به اصل برائت نمی رسد.

جواب: جواب از این اشکال هم بیان شد و اینکه موضوع صلات، فوت الصلاة است که امر وجودی است و این را نمی توانید استصحاب کنید، شما می خواهد با استصحاب عدم الاتیان، اثبات فوت کنی که از اصول مثبته است و هیچ کس قائل به آن نمی باشد.

پس اصل دلیل چهارم و اشکال و جواب آن هم بیان شد.

اشکال بر دلیل چهارم: در اینجا نص خاص وجود دارد و نوبت به اصل برائت نمی رسد، بله اگر در نص خاص اشکال شد، نوبت به اصل برائت می رسد.

پس شک بعد از وقت اعتبار ندارد به چهار دلیل:

1. اجماع

2. قاعده حیلوله

3. نص خاص

4. اصل برائت

مورد سوم: شک بعد از فراغ یا شک بعد از نماز

این دو تعبیر یک چیز می شود و اختلاف ماهوی ندارد.

اگر فرد نماز صلات را داد و بعد شک کرد که سه رکعت خوانده یا دو رکعت یا حمد را خونده یا خیر یا رکوع را انجام داده است یا خیر که به این شک اعتنا نمی کند.

توضیح این مورد و اقسام آن در جلسه بعد ذکر خواهد شد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo