< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

99/12/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مورد سوم / شکوک لا اعتبار بها / شک در رکعت / شکوک در نماز

القول فی الشکوک التی لا اعتبار بها: «و منها- الشك بعد الفراغ من الصلاة، سواء تعلق بشروطها أو أجزائها أو ركعاتها بشرط أن يكون أحد طرفي الشك الصحة، فلو شك في الرباعية أنه صلى الثلاث أو الأربع أو الخمس، و في الثلاثية أنه صلى الثلاث أو الأربع أو الخمس، و في الثنائية أنه صلى اثنتين أو أزيد أو أقل بنى على الصحيح في الكل، بخلاف ما إذا شك في الرباعية بين الثلاث و الخمس، و في الثلاثية بين الاثنتين و الأربع، فإن صلاته باطلة في نظائرهما».[1]

بحث در ادله بر بطلان صلات در شک بین 3 و 5 بعد از سلام از نماز که این از فروض عدم جریان شک بعد از وقت بود، کما اشار الیه سیدنا الاستاد بقوله: «بخلاف ما إذا شك في الرباعية بين الثلاث و الخمس، و في الثلاثية بين الاثنتين و الأربع، فإن صلاته باطلة في نظائرهما».[2]

این مشمول قاعده شکوک بعد از صلات نمی شود.

بحث در دلیل بر این بود که چرا این موارد از قاعده شک بعد از سلام خارج می باشند که عرض کردیم سه دلیل دارد:

1. صحیحه صفوان

2. این نماز قابل علاج نیست چون تشهد و سلام فی غیر محله آمده.

دلیل سوم: علم اجمالی؛ ما علم اجمالی داریم که این نماز اگر سه رکعتی بوده، این احتمال است که یک رکعت نیامده است و اگر پنج رکعتی بوده، پس یک رکعت در این نماز اضافه شده است، این علم اجمالی موجب بطلان است.

این صلات یا ناقصه است اگر سه رکعتی سلام داده شده است و یا زائده دارد اگر پنج رکعتی سلام داده شده است.

به این مطلب مرحوم صاحب عروه اشاره کرده است: «أو الثلاث و الخمس بطلت، لأنّها إمّا ناقصة ركعة أو زائدة».[3]

پس دلیل بر کل این مواردی که طرف صحیح نداشت، از قاعده خارج است چون علم اجمالی داریم که باطل است یا بخاطر ناقص بودن یا بخاطر زائد بودن.

اشکال: جماعتی از محققین در این دلیل مناقشه کرده اند، می گویند التعلیل علیل، این علم اجمالی فایده ندارد. چون احتمال نقصان می دهد، سلام در وسط بوده، برگردد یک رکعت بخواند و نماز را تمام کند.

نکته: این تعلیل را مرحوم سید در دو مورد آورده است:

1. مورد سوم از شکوک بدون اعتبار.

2. در مسئله 16 از شک در رکعات.

مسئله 16 را ملاحظه کنید: «للعلم الإجمالي إمّا بالنقصان، أو بالزيادة».[4]

پس توجه داشته باشید این دلیل را مرحوم سید در دو باب استفاده کرده است.

لذا چند سوال است:

اول: فرق بین 3 و 5 در ما نحن فیه در شکوک لا اعتبار بها با شک بین 3 و5 در مسئله 16 چیست؟

جواب: درم سئله 16 شک بین 3 و 5 انقلابی بود، شک بین 3 و 5 انقلابی در مسئله 16 است اما در ما نحن فیه در مورد سوم، شک انقلابی ندارید، در نماز اصلا شکی نکرده و بعد از سلام شک کرده است و مسبوق به شک قبلی نیست که انقلاب باشد.

پس شک بین مسئله 16 از مسائل شک در رکعات، با مورد نحن فیه این است که آنجا شک بین 3 و 5 انقلابی است و اینجا انقلابی نیست.

دوم: این علم اجمالی فایده دارد یا خیر؟

جواب: مهم این مطلب است، عده ای می گویند فایده ندارد و عده ای می گویند منظورشان این است علم اجمالی نیست بلکه مراد مبطل بودن است.

سوم: در مسئله 16 چه شد عبارت اما زائدة و اما ناقصة، هفت حاشیه خورد که مفصل بیان شد و در ما نحن فیه فقط یک حاشیه خورده است، چرا آن فقهاء اینجا حاشیه نکرده اند؟

مسئله 16 را ملاحظه کنید، آقا ضیاء، جواهری، حائری، آل یاسین، سیدنا الاستاد، سید عبدالهادی شیرازی، آقای گلپایگانی حاشیه دارند.

در ما نحن فیه فقط آل یاسین حاشیه دارد.

ملاحظه کنید حاشیه ایشان در مسئله 16 را: «بل لأنّه من الشكوك الغير المنصوصة و العلم الإجمالي المشار إليه لا يوجب البطلان إلّا أن يحدث بعد فعل المنافي».[5]

در ما نحن فیه هم حاشیه کرده است: «الظاهر أنّه لا أثر لهذا العلم الإجمالي بمجرّده و البطلان إنّما هو من جهة كون الشكّ المزبور من الشكوك الغير المنصوصة كما أشرنا إليه آنفاً».[6]

علت بطلان، علم اجمالی نیست، علم اجمالی خنثی است و قاعده شک فی المحل می گوید یک رکعت دیگر بیاور. اگر مراد علم اجمالی به بطلان باشد نه به خلل.

لذا می بینید کل حواشی آنجا، در اینجا حاشیه نکرده اند و باید تامل کنید که چرا در آنجا بحث شده و اینجا به سادگی رد شده اند.

مورد چهارم: «و منها- شك كثير الشك سواء كان في الركعات أو الأفعال أو الشرائط‌ فيبني على وقوع ما شك فيه و إن كان في محله، إلا إذا كان مفسدا فيبني على عدمه، و لو كان كثير الشك في شي‌ء خاص أو صلاة خاصة يختص الحكم به، فلو شك في غير ذلك الفعل يعمل عمل الشك».[7]

در این مورد در واقع سه فرع وجود دارد:

فرع اول: شک کثیر الشک مطلقا اعتبار ندارد، در رکعت باشد، همیشه شک می کند که رکعت سه است یا چهار، یا در افعال باشد که غالبا شک می کند که حمد را خواده یا خیر. در ارکان باشد، شک می کند که رکوع کرده یا خیر. در شرایط شک می کند که رو به قبله بوده یا خیر.

فرع اول از مورد چهارم در دلیل بر این است که شک کثیر الشک، مطلقا اعتبار ندارد، اگر شک در رکعت چهارم کرده بگوید ان شاء الله آمده است، شک در رکوع یا حمد کرده، بناء بگذارد که خوانده اگر شک در طهارت کرده، بگوید طهارت داشته.

این شک تسهیلی است و اعاده یا سجده سهو یا قضاء نمی خواد.

به اصطلاح از هر جهت این شک، تامین کننده سهل بر مصلی است.

می گویند حمد خوانده شده و دوباره نمی خواهد بخواند، رکعت آمده، نماز احتیاط لازم نیست، تشهد آمده، سجده سهوه نمی خواهد.

شک بدون اعتبار است، یعنی شارع برای این شاک، تسهیل قائل شده است، رکعت مشکوک، نماز احتیاط، سجده سهو، رکوع و... را نمی خواهد بیاورد.

بحث در دلیل این مدعی است.

مرحوم نراقی در مستند می فرمایند کثیر الشک اعتنا به شک نکند: «لا حكم للشك مع الكثرة‌اتفاقا، كما صرّح به بعض الأجلّة، و بعض آخر ممّن لحقه». [8]

این اتفاقی است.

اشکال: این دلیل فی غایة الاشکال است، چون مسئله چهار احتمال دارد:

اول: 99 و نیم درصد می گویند اشک اعتبار ندارد.

دوم: محقق اردبیلی در مجمع البرهان می گوید تخییر است، می تواند اعتنا نکند و می تواند به وظیفه غیر کثیر الشک عمل کند.

سوم: محقق کرکی فرموده بناء را بر اقل بگذارد.

چهارم: شهید در ذکری گفته رخصة است و می تواند اعتنا کند و می تواند اعتنا نکند.

از صاحب سبزواری حکایت شده که ایشان یکی از این احتمالات را ذکر کرده است.

پس دعوای اتفاق که مرحوم نراقی از محقق بهبهانی می کند، فی غایة الاشکال است و مسئله ذات اقوال است.

اشکل از این بعضی دیگری است که می گویند این از ضروریات فقه است که اگر ضروری بود کسی در آن اشکال نمی کرد مخصصا مثل محقق اردبیلی و محقق سبزواری.

اما دلیل بر این حرف، جملة من الروایات معتبره و غیر معتبره است که در باب 16 از خلل در صلات آمده است که ما حصل این روایت این است که اگر انسان کثیر الشک شد، اعتنا به شک خود نکند.

این روایات کما سیاتی در جلسه بعد، دو طائفه است:

طائفه اول: روایات صحیحه.

طائفه دوم: روایات غیر معتبره.

این روایات ان شاء الله فردا خوانده می شود و ببینیم اشکالات و جواب از اشکالات بر این روایات چیست.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo