< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

99/12/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مورد چهارم / شکوک لا اعتبار بها / شک در رکعت / شکوک در نماز

القول فی الشکوک التی لا اعتبار بها: «و منها- شك كثير الشك سواء كان في الركعات أو الأفعال أو الشرائط‌ فيبني على وقوع ما شك فيه و إن كان في محله، إلا إذا كان مفسدا فيبني على عدمه، و لو كان كثير الشك في شي‌ء خاص أو صلاة خاصة يختص الحكم به، فلو شك في غير ذلك الفعل يعمل عمل الشك».[1]

فرع سوم این بود که اگر زید کثیرالشک در شک بین سه و چهار است، از باب اتفاق یک مرتبه شک بین 2 و 3 کرد، آیا این شک، به کثیرالشک محلق می شود یا خیر باید حکم شکوک را جاری کند. یا اینکه زید، در سوره کثیرالشک است، اگر از باب اتفاق شک در حمد کرد، این شک در حمد، حکم شکوک را دارد یا حکم کثیرالشک را دارد؟

این فرع در اغلب متون فقهیه مطرح است و دو نظریه در آن است:

نظریه اول: در همه موارد، به شک اعتنا نمی شود، همانطور که نسبت به سوره به شک اعتنا نمی کند، در حمد هم اعتنا نکند، همانطور که در شک بین 3 و 4 اعتنا نمی کند، در شک بین 2 و 3 هم اعتنا نکند.

این نظریه از صاحب ریاض و جماعتی مثل صاحب مدارک، محقق سبزواری و مرحوم شهید ظاهر می شود.

صاحب ریاض می فرماید: «و لو كثر شكه في فعل بعينه فهل يعدّ كثير الشك مطلقا فيبني مطلقا في غيره على فعله أيضا، أم يقتصر على ذلك؟وجهان، أجودهما الأول، وفاقا لجمع؛ للإطلاق المؤيد بالتعليل الوارد‌ في النصوص بأن ذلك من الشيطان، و هو عام».[2]

ایشان فرع را عنوان کرده است که دو نظریه است و بعد می گوید بهترین وجه، اول است که همه جا کثیرالشک است و اعتنا نکند. چون کثیر الشک از شیطان است و این نشان می دهد در همه شکوک مثل شیطان است و نباید اعتنا کند و اطلاق ادله هم دلالت بر این دارد.

پس دو دلیل برای قول ذکر شده است:

اول: اطلاق ادله

دوم: عموم تعلیل ان ذلک من الشیطان.

نظریه دوم: این فرد در جایی که کثیرالشک است، اعتنا به شک نکند، مثلا به شک بین 3 و 4 اعتنا نکند، به شک در سوره اعتنا نکند.

صاحب جواهر[3] در هر دو دلیل نظریه اول مناقشه کرده است:

اشکال دلیل اول: متبادر از روایات، مورد کثیرالشک است و اگر تبادر نباشد، انصراف دارد، حال شک در 2 و 3 یا شک در حمد، کثیر نیست.

اشکال دلیل دوم: تعلیلی که ذکر شده است، مناسب با نظریه دوم است که در غیر مورد کثیر، حکم شکوک بار شود. چون در تمام روایات این جمله است «انه من الشیطان»، یعنی کثیرالشک کار شیطان و القاء شیطان است، حال ما دو شک داریم، یک شک بین 3 و 4 که کثیر است که واضح است انه من الشیطان است و دیگری شک بین 2 و 3 است، آیا شک شیطانی است یا همه مردم این شک را می کنند؟ عادت هر انسانی بر این است که سالی یکبار، ماهی یکبار، شک کنید.

تعلیل را ملاحظه کنید که می گوید شکی که من الشیطان است، اعتنا نشود، اینکه سالی یکبار شک بین 2 و 3 کرده است، عادت هر انسانی است و از القائات شیطان نیست.

ظاهرا والله العالم فرمایش صاحب جواهر، بهتر و اقرب الی الواقع است، شکی که از شیطان است ساقط می شود اما این شک از هر انسانی است و عادت هر انسانی است و از شیطان نیست.

پس در کل این فروض، نظریه دوم در آن جاری است و فرمایش صاحب ریاض فی غایة الاشکال است.

در نتیجه اگر فردی در شک بین 3 و4 کثیر الشک است و از باب اتفاق بین 2 و 3 شک کرد، احکام آن بار می شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo