< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید محسن مرتضوی

1402/07/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة البراءة /دوره تکامل و شکوفایی علم اصول

 

امتیازات این دوره:

-شکست مکتب اخباری گری و بازگشت نشاط فقهی و استدلال و اجتهاد

-تالیف موسوعات اصولی همانند قوانین الاصول، هدایه المسترشدین، فرائد الاصول، کفایه الاصول

-ظهور ابتکارات اصولی

-تقد و بررسی آرای فقهای پیشین

-تفکیک بین مباحث اصولی و تقسیم بندی آن و تنقیح مجرای اصول عملیه

-عمق و دقت در مباحث اصولی

-کم رنگ شدن مسائل اصول اهل سنت همانند قیاس و استحسان و مصالح مرسله در کتب اصولی شیعه و آغاز جدایی و عدم نظارت بر مباحث اصولی عامه

-تقسیم ادله به ادله فقاهتی و اجتهادی که از ابتکارات وحید بهبهانی بود.

-ورود برخی مسائل فلسفی به علم اصول

-شیخ محمد باقر علامه وحید بهبهانی(1118-1208 ق) نادره دوران و علامه زمان دارای نبوغ و فکری عمیق، تحولی شگرف در علم اصول به وجود آورد، حرکت علمی او با تربیت شاگردان برجسته و تصنیف کتب متعدد مسلک اخباری گری را به موزه تاریخ سپرد.(الحواشی علی المعالم، الفوائد الحائریه، نگاه کاربردی به مسائل اصولی، توجه به سیر تاریخی، شیوه استقرایی، پاسخگویی به شبهات اخباریون، ارائه تاریخچه پیدایش برخی مباحث اصولی در عصر ائمه(ع)، دفاع از علم اصول و عملکرد اصولیون، دفاع از علم رجال، اثبات عدم صحت روایات کتب اربعه، تاسیس اصل در ظنون، تقسیم حکم واقعی و ظاهری، اقسام نه گانه در جمع بین اخبار، تفکیک شک در تکلیف و شک در مکلف به، ارائه دلیل استقرا بر حجیت استصحاب، ارائه ادله جدید نقلی بر برائت، تقسیم اطراف علم اجمالی به محصور و غیر محصور، ورود بحث تنجیز علم اجمالی به صورت مفصل در علم اصول، و...تربیت شاگردانی مبرز چون سید بحرالعلوم، ملا احمد و مهدی نراقی و شیخ جعفر کاشف الغطاء و..)، در اواخر عمر به دلیل ضعف و ناتوانی از مرجعیت کناره گیری کرد و شاگردش شیخ جعفر کاشف الغطا را مرجع نمود و خود به جهت استحباب مذاکره علم شرایع مرحوم محقق را تدریس می کرد.

-شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء(م 1228) مقدمات اصولیه و کشف الغطاء(در سه بخش اعتقادات و کلام و اصول فقه و بیان فروعات فقهی /توجه به بحث سیره و عرف در اصول، بحث تعارض استصحاب با سائر قواعد فقهی، عدم حجیت قطع قطاع، اهتمام ویژه با اجماع، تقسیم ادله به ذاتی و غیر ذاتی علم وظن، و...)

-سید محمد مهدی بحرالعلوم(1155-1212 ق) الفوائد الاصولیه، حاشیه المعالم، الوافی فی شرح الوافیه و...

-سید جواد عاملی(م1226) صاحب مفتاح الکرامه و شرح الوافیه فی الاصول

-شیخ اسدالله کاظمی صاحب مقابس الانوار(م1234)کشف القناع عن وجوه حجیه الاجماع

-سید علی طباطبایی صاحب ریاض(م1231) شرح مبادی الوصول، حاشیه بر معالم، حجیت ظن، اجتماع الامر و النهی رساله فی حجیه الشهره

-میرزای قمی صاحب قوانین الاصول(م1231)کتاب درسی حوزه های علمیه، 47حاشیه بر قوانین الاصول،جلد اول مباحث الفاظ و جلد دوم مباحث عقلی.توجه به دیدگاههای اصولیون متقدم، اصول تفریعی، اهتمام به بحث افعال معصوم فعل حکومتی طبیعی تشریعی و تبلیغی ، موضوع علم اصول ادله اربعه، بساطت معنای وجوب، اختصاص خطاب به مشافهین، انسداد باب علم و علمی و حجیت اکثر ظنون و...

-شریف العلماء مازندرانی(1245ق) استاد شیخ انصاری، آغاز تدریس به شیوه خارج به درخواست شیخ انصاری و سیدالعلماء از شاگردانش(قبل او تدریس بر متن معالم الاصول)

-شیخ محمد تقی اصفهانی صاحب هدایه المسترشدین(1185-1248 ق) مهم ترین شرح معالم

-سیدمحمد مجاهد(1242ق) مفاتیح الاصول فی اصول الفقه، وسائل الاصول، اجتماع الامر و النهی، الاشتراک فی الاصول

-شیخ محمد حسن بن عبدالرحیم اصفهانی صاحب فصول(م1256) الفصول الغرویه

-شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر(1266ق) جواهر الکلام گنجینه فقه شیعه، شرح بر شرایع محقق

ملااحمد نراقی(ق 1245) عین الاصول فی اصول الفقه مفتاح الاحکام فی اصول الفقه، عدم حجیه الظن المطلق

-شیخ اعظم انصاری(م1281ق)

ظهور شیخ انصاری و نظرات اصولی ایشان

-تبویب باب حجج علم اصول

-پرداختن به مبحث قطع به طور مستقل

-تنظیم و تقسیم اصول عملیه و مجاری شک

-مبحث حکومت و ورود

-مصلحت سلوکیه در جعل حجیت امارات

-اصل مثبت و اصل سببی و مسببی در استصحاب

-بحث انسداد باب علم را کنار زد

-احاطه و تسلط کامل بر آرای فقهای متقدم

-انسجام کامل بین مبانی اصولی و آرای فقهی

-تقویت ارای اصولی و تضعیف اخباریگری

دوران پس از شیخ اعظم انصاری:

-میرزای شیرازی(1230-1312ق) مرجعیت عامه پس از شیخ انصاری و صاحب فتوای حرمت تنباکو،تسلط کامل بر مبانی شیخ و ترویج روش اجتهادی شیخ انصاری

-میرزای رشتی(1234-1312ق) بدائع الاصول

-آخوند خراسانی(1255-1329ق) کفایه الاصول(بیش از 150 شرح و حاشیه)، حاشیه علی الفرائد

-میرزای نائینی(1277-1355ق) فوائد الاصول -اجود التقریرات

-محقق عراقی(1278-1361ق) مقالات الاصول -نهایه الافکار

-محقق اصفهانی(1296-1361ق) نهایه الدرایه فی شرح الکفایه. مباحث اصولی رنگ فلسفی و استدلالات عقلی گرفت.

-شیخ عبدالکریم حائری موسّس(م1355 ق) الدرر الفوائد

-سید محمد کاظم یزدی صاحب عروه(م 1337 ق) العروه الوثقی، حاشیه علی المکاسب، تعادل و تراجیح و... .

-مرحوم آیت الله سید محسن حکیم حقائق الاصول

-مرحوم آیت الله خویی(1317-1413ق) محاضرات فی علم الاصول، مصباح الاصول، دراسات فی علم الاصول

-مرحوم آیت الله شیخ حسین حلی اصول الفقه(12جلد)

-مرحوم امام خمینی(1320-1410ق) انوار الهدایه، الرسائل، تهذیب الاصول

-شهید صدر(1353-1400ق) حلقات، بحوث فی علم الاصول، المعالم الجدیده،مباحث الاصول

*معهد علم اصول در این دوره حوزه کربلا، اصفهان، نجف اشرف و جبل عامل بوده است.

 

انظار مختلف درباره علم اصول در طول تاریخ:

همان طور که با بررسی ادوار علم اصول مشخص شد، سه دیدگاه اساسی در طول تاریخ پیرامون علم اصول وجود داشته است:

دیدگاه اول:کسانی که نسبت به جایگاه علم اصول کوتاهی و تقصیر داشته اند(اخباریون و محدثین).

دیدگاه دوم: نظر اعتدال و واقع بینانه:کسانی که به جایگاه آلی بودن و مقدمه بودن علم اصول و تاثیرگذاری آن در استنباط نگاه و درک صحیح و واقع بینانه ای داشته اند و هرگز دچار افراط و تفریط نشده اند.

دیدگاه سوم:کسانی که دچار افراط در پرداختن به علم اصول و تورم شدید این علم شده اند. به ‌طوری که علم اصول از آلیت خارج و متورم می‌شود و طلاب و استادان در بعضی مسائل، فروعاتی را فرض می‌کنند که کاربردی نیست و چه بسا در طول عمر بشر هم واقع نشده است. این‌ها سعی می‌کنند با قواعد اصولی مطلب را از دلایل هر فرع فقهی به دست آورند.

 

ویژگی این گروه:

-پرداختن بیش از حد به قاعد های غیر کاربردی و تطبیقی در علم اصول

-پرداختن به بحث های غیر ضروری و بیگانه از اصول همچون قواعد فلسفی و منطقی و ادبی و...

-رقم زدن سرنوشت فقه و مسائل فقهی تنها با قواعد اصولی

-منحصر کردن ملاک اعلمیت در احاطه بی رقیب بر علم اصول

-بی اعتایی به قواعد فقهی و تجمیع قرائن فقهی و..

-بی توجهی نسبت به ابزاری و آلی بودن اصول برای فقه و اجتهاد

-سردادن شعارهایی از این دست که باید ذهن با مباحث اصولی تقویت و پخته شود هرچند مباحث بی فایده باشد.

مرحوم آیت الله بروجردی:ان علم الاصول قد تورم و التورم یغایر السّمن /ترتیب اسانید الکافی ص34)

شیوه استنباط و اجتهاد آیت الله بروجردی(شیوه فقه‌الحدیث) در این شیوه به علم اصول فقه کمتر توجه می‌شود و تا می‌توانند، حکم مسائل را از احادیث و دلایل به دست می‌آورند و در صورت لزوم، به علم اصول یا اصول عملیه پناه می‌برند. این شیوه، شیوه تدریس آقای بروجردی بوده است. در این شیوه به روایات، توجه و دقت کافی مبذول، و هر روایت به ‌طور کامل ملاحظه می‌شود. از این رو، آیت‌الله بروجردی اصرار داشتند که تقطیع‌های کتاب وسائل الشیعه را برطرف کنند؛ چون ممکن است در اصلِ روایت، قرینه‌ای در کار باشد که با تقطیع روایت، آن قرینه از بین برود و ما متوجه آن نشویم و به همین جهت، کتاب جامع احادیث الشیعه را چاپ کردند. در این سبک، باید به کتب قدما و پیشینه تاریخی هر مسئله و علم رجال توجه خاص شود.

ایشان احاطه کاملی بر احادیث داشت، به طوری که گاهی یک حدیث با توجه به وضعیت سؤال‌کننده، کشور او، خصوصیات فکری او یا عرف آن زمان و جوّ و محیط اخبار و احادیث، معنای متفاوتی با ظاهر آن پیدا می‌کرد.

مرحوم آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی می‌فرمودند: زیاد اصول خواندن ملّایی نمی‌آورد. انسان باید سعی و کوشش کند تا مذاق شارع را به دست آورد و بفهمد.

مرحوم امام خمینی در این زمینه می گوید: همانا که کثرت اشتغال برخی از طلبه ها به اصول و نظر استقلالی بدان و توهم آن که اصول علمی جداگانه است و تحصیل آن کمال نفس می باشد و به سبب چنین توهمی، صرف عمر در مباحثی که در فقه بدان نیازی نیست در جانب کوتاهی است و عذر به اینکه اشتغال به این مباحث موجب تشحیذ ذهن و انس به دقایق فن می شود وجهی ندارد. (الاجتهاد و التقلید ص10)

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo