< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید محسن مرتضوی

1402/07/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة البراءة /شیوه استنباط و اجتهاد آیت الله بروجردی

شیوه استنباط و اجتهاد آیت الله بروجردی(شیوه فقه‌الحدیث)

در این شیوه به علم اصول فقه کمتر توجه می‌شود و تا می‌توانند، حکم مسائل را از احادیث و دلایل به دست می‌آورند و در صورت لزوم، به علم اصول یا اصول عملیه پناه می‌برند. این شیوه، شیوه تدریس آقای بروجردی بوده است. در این شیوه به روایات، توجه و دقت کافی مبذول، و هر روایت به ‌طور کامل ملاحظه می‌شود. از این رو، آیت‌الله بروجردی اصرار داشتند که تقطیع‌های کتاب وسائل الشیعه را برطرف کنند؛ چون ممکن است در اصلِ روایت، قرینه‌ای در کار باشد که با تقطیع روایت، آن قرینه از بین برود و ما متوجه آن نشویم و به همین جهت، کتاب جامع احادیث الشیعه را چاپ کردند. در این سبک، باید به کتب قدما و پیشینه تاریخی هر مسئله و علم رجال توجه خاص شود.

ایشان احاطه کاملی بر احادیث داشت، به طوری که گاهی یک حدیث با توجه به وضعیت سؤال‌کننده، کشور او، خصوصیات فکری او یا عرف آن زمان و جوّ و محیط اخبار و احادیث، معنای متفاوتی با ظاهر آن پیدا می‌کرد.

مرحوم آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی می‌فرمودند: زیاد اصول خواندن ملّایی نمی‌آورد. انسان باید سعی و کوشش کند تا مذاق شارع را به دست آورد و بفهمد.

مرحوم امام خمینی در این زمینه می گوید: همانا که کثرت اشتغال برخی از طلبه ها به اصول و نظر استقلالی بدان و توهم آن که اصول علمی جداگانه است و تحصیل آن کمال نفس می باشد و به سبب چنین توهمی، صرف عمر در مباحثی که در فقه بدان نیازی نیست در جانب کوتاهی است و عذر به اینکه اشتغال به این مباحث موجب تشحیذ ذهن و انس به دقایق فن می شود وجهی ندارد.(الاجتهاد و التقلید ص10)

امتیازات مدرسه فقهی نجف و قم:

مدرسه نجف دارای فقهی صناعی است، صناعت محوری آنست که در مسئله فقهی مطرح شده ابتدائاً بدون مراجعه به روایات و منابع اصیل فقه «کتاب و سنّت» تأسیس اصل می شود و بعد از دستیابی به مقتضای اصل، به بررسی روایات می پردازیم. به بیان دیگر ابتدا اصل عقلی یا عملی در آن مسئله استخراج می شود سپس به متون دینی مراجعه می شود؛ بنابراین سبک نجف تلاش فراوان در پرورش مسائل اصولی دارد و با تکیه فراوان بر علم اصول به استنباط می پردازد. فقهِ مبتنی بر مبانی اصولی آنست که مبانی اصولی و قواعد بدست آمده از علم اصول سرنوشت مباحث فقهی را تا حدّ زیادی روشن می کند و در این مدرسه تلقی موضوعات مبتنی بر آن قواعد می باشد و کمتر تلقی موضوعات مبتنی بر عرف می باشد در مدرسه نجف در استنباط فقهی بر اقتضائات اصل و قواعد عملی تکیه می شود و سپس به سراغ نصوص و متون دینی می روند. مدرسه قم بیشتر از مدرسه نجف به فهم عرفی از روایات تکیه می کند و در برداشت از روایات فقهی معتقد نیست اصول صناعی و فهم معقول را کمتر باید دخالت داد. ولی مدرسه قم ابتدا آیات سپس روایات را مورد بررسی قرار می دهد و سپس به رفع تعارض و جمع بندی ادله و بررسی شواهد مختلف می پردازد و اگر در متون دلایل کافی برای صدور حکم نباشد به اصول عملیه مراجعه می کند؛ بنابراین در بررسی و ورود به مسائل مدرسه قم ادله قرآنی و حدیثی را بر اصول عملیه مانند برائت و … مقدم می داند. در مدرسه قم به علّت توجه ویژه به متون و ارتباط اولیه و تنگاتنگ با متون حجم علم اصول کاهش فراوانی می یابد و از تورّم علم اصول جلوگیری می شود. دوره اصول مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری «درر الاصول» اگرچه با نظر به کفایه نوشته شده است امّا این مطلب را تأیید می کند و دو ویژگی گرایش به عرفیات و پرهیز از تورم علم اصول در اثر ایشان مشهود است.

در مدرسه نجف با تکیه جدی بر اصول، فقه کلیشه ای می شود ولی در مدرسه قم از انعطاف بیشتری برخوردار است و صِرف وجود قواعد اصولی در رسیدن به نتیجه فقهی راهگشا نیست لذا استنباط در مدرسه قم منعطف تر است و ذوقیات تأثیر ببیشتری در نتایج فقهی دارد. به طور کلی هر قدر شخص می کوشد براساس قاعده فکر کند و پیش برود اندکی از متون و نصوص دور می شود. اگر نوشته های مرحوم آیت الله خویی را با تحقیقاتی که در قم منتشر می شود مقایسه کنید به این نتیجه می رسید که حوزه نجف بیشتر به قواعد و مباحث کلی اصول اعتنا دارد و حوزه قم در درجه اول به متون روایی و جنبه های دلالی، رجال و نسخ مختلف اهمیت بیشتری می دهد.

مرحوم آیت الله خویی برای علم اصول رفیع ترین جایگاه را قائل بود امّا به عنوان مثال آیت الله بروجردی روش فقهای نجف را روشی افراطی در استفاده از علم اصول می دانست و می کوشید با توجه به چند عنصر تعیین کننده یعنی تاریخ فقه و سیر تطوّر هر مسئله در بستر زمان، توجه به اقوال اهل سنت به عنوان قرائنی برای فهم روایات ائمه علیهم السلام و توجه به اصول متلقات و با تمسک کمتر به اصول عملیه و صنایع اصولی، دیگر خود را به گوهر شریعت نزدیک کند؛

مدرسه قم ابتدا اصول و مسائل برگرفته از ائمه «اصول متلقات» را از مسائل تفریعی فقهی که در استنباط آنها رأی و اجتهاد به کار رفته جدا می سازد، تاریخ پیدایش مسئله و تطورات بعدی آن را در ادوار مختلف مورد بحث قرار می دهند و با حذف زوائد و تکیه بر اصل مسئله به بررسی مطلب از متون می پردازند.

در مدرسه قم اندیشیدن صرف در مسئله کافی نیست بلکه در هر مسئله ای باید تاریخ و شجره نامه اش هم بررسی شود چرا که معتقدند فضای شکل گرفتن آن بحث و مسئله نیاز و فضای شکل گیری سؤال در فهم دقیق آیات و روایات کمک شایانی می کند. یکی از ویژگی های مدرسه قم در مبحث معاملات عرفی بودن و در مبحث عبادات به روایات اهمیت دادن، روایات را تحلیل کردن، مسلط بودن به روایات و تاسیس اصل نکردن مدرسه نجف مدرسه مختصرنویسی و مغلق نویسی رمزنویسی است اما مدرسه سامراء و قم تمایل به ساده نویسی و روش نویسی و بدون رمز نوشتن، خوش قلم بودن و روان بودن داشت. اگر محصولات فکری مکتب نجف را با محصولات مکتب قم مقایسه کنیم به روشنی متوجه خواهیم شد فقهای قم به دنبال ساده گویی هستند و فقهای نجف به دنبال خلاصه گویی. مثلاً کفایه الاصول مرحوم آخوند خراسانی یکی از محصولات نجف به شمار می رود که در حدود ۴۰۰ صفحه بسیار موجز و خلاصه یک دوره فشرده اصول را بیان کرده و ضمن نقد تمام اقوال گذشتگان نظرات خود را نیز بیان داشته است و دارای عباراتی پیچیده و مغلق است و هنر نگارش را به نمایش گذاشته است؛ اما کتاب دررالاصول مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یا تهذیب الاصول آقای سبحانی یا تفصیل الشریعه مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی بسیار ساده تنظیم شده است و حداقل مسائل علوم برای فهمیدن متن کتاب ها کافی است. یکی از شاگردان درس آیت الله بروجردی در مورد درس ایشان بیان می دارد: ما از بیان روان و ساده آیت الله بروجردی خیلی خوشمان می آمد، درس را جوری می گفت که طلبه ها بفهمند، به قول خودش می گفت درس نباید با عبارات گیج کننده همراه باشد.

در نجف مفصّل گویی در درس ها رواج داشت و همه نظرات تبیین می شد اما در مدرسه قم این رجعت رخ نداد. در مقایسه کفایه الاصول و دررالاصول مشخص می شود گرایش به مباحث عقلی در فقه و اصول در نجف بیشتر است در حالی که در قم گرایش به عرف بیشتر است.

 

بایسته های علم اصول در عصر کنونی:

-ریشه یابی تاریخی مباحث اصولی

-تهذیب اصول و حذف مطالب غیر ضروری و کم ثمر(آیت الله بروجردی: ان علم الاصول قد تورم و التورم یغایر السّمن /ترتیب اسانید الکافی ص34)

-مبانی و قواعد اصولی ناظر به مباحث مستحدثه فقهی و فقه حکومتی همانند سیره، عرف، مذاق شریعت،مناسبت حکم و موضوع، نقش زمان و مکان در اجتهاد و...

-خارج ساخت اصول از یک علم جدلی با حذف مطالب بی پایه وضعیف و غیر ضروری

-انس با خبار و آشنایی با لحن و ادبیات و نوع سخن گفتن اهل بیت(ع)

-انس بیشتر با گفتگوها و دریافت های عرفی به ویژه با توجه به عصر صدور

-نگاهی عمیق تر به مبادی تصوری و تصدیقی علم اصول همانند مبادی لغوی، منطقی، فلسفی و کلامی

-تبویب و ساختار منطقی و شایسته برای علم اصول

-توجه به علوم همگن در تکامل علم اصول همانند مباحث فلسفه تحلیلی، زبان شناسی، هرمنوتیک و..

-بررسی مبانی اصولی اهل سنت

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo