< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید محسن مرتضوی

1402/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة البراءة /روایت عبدالاعلی

 

روایت هفتم: روایت عبدالاعلی: عن الصادق(ع) قال: سألته عمّن لم یعرف شیئا، هل علیه شیء ؟ قال لا.[1]

در سند روایت عبدالاعلی بن اعین توثیق خاص ندارد و تنها راه حل وثاقت وی،وقوع در اسناد تفسیر علی بن ابراهیم است که علی التحقیق برای وثاقت کافی نیست.

در عبارت «من لم یعرف شیئا» چند احتمال وجود دارد؛

احتمال اول: این عبارت کنایه از فهم قاصر و سفاهت باشد، پس «من لم یعرف شیئا» یعنی کسی که سفیه است چیزی بر عهده او نیست، در اینصورت این روایت ربطی به بحث ما ندارد.

احتمال دوم: مقصود از این عبارت شخص غافل است یعنی کسی که غافل است چیزی بر عهده او نیست، در اینصورت نیز این روایت ربطی به بحث ما ندارد.

احتمال سوم: مراد کسی است که ملتفت است ولی کسی است که یک چیز مشخصی را نمی داند مثل اینکه ممکن است حکم سجده سهو در تکلم به کلام آدمی را نداند اما احکام دیگر را بداند، در این صورت روایت به درد برائت در شبهات می خورد.

احتمال چهارم: مقصود از این عبارت کسی است که هیچ چیزی از احکام را نمی داند، مثل تازه مسلمانی که هیچ چیزی از احکام شریعت را بلد نیست.

مرحوم شیخ اعظم(ره) دو احتمال اول و سوم به ذهنش آمده است:

احتمال اول: این عبارت کنایه از سفاهت و عدم فهم است،که در اینصورت به درد برائت نمی خورد.

احتمال دوم: مقصود این باشد که ملتفت بوده و حکم خاصی را نمی داند ولی بقیه احکام را می داند و مسأله را با تردید به پایان رسانده است که ظهور در عدم تمامیت استدلال به این روایت در نظر ایشان دارد. بناء علی أن المراد بالشیء الاول فرد معین مفروض فی الخارج حتی لایفید العموم فی النفی فیکون المراد هل علیه شیء فی خصوص ذلک الشیء المجهول؟ و أما بناء علی اراده العموم فظاهره السوال عن القاصر الذی لایدرک شیئا.[2]

تقریب دوم از محقق عراقی«ره»[3] است. ایشان می گوید در اینجا دو احتمال وجود دارد احتمال اول همان استظهار شیخ اعظم«ره» است یعنی «من لم یعرف شیئا» به معنای کسی است که یک چیز معین را نمی داند و یا اینکه معنای آن این است کسی هیچ حکمی را نمی داند همانند اهل بوادی و اما بعید است که معنای سائل غافل باشد چون سوال از شخص غافل امر واضحی است که معنا ندارد از آن سوال شود و معنای سفیه نیز اصلا به ذهن محقق عراقی«ره» نیامده است.

نتیجه بحث: واقع این است که نمی توان احتمال قاصر یا غافل بودن را در روایت نفی کرد چون ممکن است همین معنا، مراد بوده باشد و علی ای حال اگر ظهور در شخص غافل و قاصر نیز نداشته باشد، روایت مردد بین آن معنا و معانی دیگر است و قابل استدلال نمی باشد و استدلال به این حدیث ناتمام است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo