< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید محسن مرتضوی

1402/11/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة البراءة /تنبیهات برائت، ادامه تنبیه اول

 

حکم قسم چهارم: شک در حلیت و حرمت ناشی از احتمال طروّ عنوانی در حیوان باشد که مانع از قبول تذکیه است.

     شک در شبهه حکمیه مثل اینکه اگر حیوانی نجاستخوار شد، شک می کنیم آیا جلل مانعیت نسبت به تذکیه دارد یا نه؟

     شک در شبهه موضوعیه مثل اینکه احراز کردیم، جلل مانعیت دارد ولی شک در این است که در این حیوان خارجی جلل محقق شده است یا نه؟

نسبت به شبهه حکمیه اگر قائل شدیم دلیل اجتهادی داریم، در اینجا که شک در مانعیت جلل داریم می گوئیم اطلاق دلیلی که دلالت دارد فری اوداج موجب تذکیه است، اعتبار شرط و مانع مشکوک را نفی می کند و در نتیجه حیوان نجاست خوار قابلیت تذکیه را خواهد داشت. اگر دلیل اجتهادی نداشته باشیم یا در اطلاق آن خدشه شود و نوبت به اصل عملی برسد، گفته شده اصل عدم تذکیه جاری می شود یا همان اصل عدم جعل و اعتبار تذکیه برای این ذبح خاص با همان تقریبی که قبلا گذشت.

ولی می توان گفت که در مقابل استصحاب بقای قابلیت حیوان للتذکیه و استصحاب حلیت، جریان می پذیرد. این حیوان قبل از جلل قابلیت تذکیه را داشت الان که نجاستخوار شده، شک می کنیم استصحاب بقای قابلیت جاری می شود یا استصحاب حلیت به این تقریب که این حیوان اگر قبل از جلل ذبح می شد، حلال اللحم بود الان هم همان حالت تعلیقی استصحاب می شود چون بعد از جلل شک در بقای حلیت تعلیقی داریم، استصحاب حلیت جاری می شود ولی جریان این استصحاب حلیت مبتنی بر پذیرش استصحاب تعلیقی است که مشهور آن را جاری نمی دانند.

نتیجه: نظر حق در مساله این است که در این صورت، اصل بقای قابلیت تذکیه بر همه اصول موضوعی دیگر مثل اصل عدم تذکیه و حکمی مثل اصاله الحلیه، مقدم خواهد شد.

مرحوم آخوند در کفایه می فرماید: هذا إذا لم يكن هناك أصل موضوعيّ آخر مثبت لقبوله التذكية، كما إذا شكّ - مثلا - في أنّ الجلل في الحيوان هل يوجب ارتفاع قابليّته لها أم لا؟ فأصالة قبوله لها معه محكّمة، و معها لا مجال لأصالة عدم تحقّقها، فهو قبل الجلل كان يطهر و يحلّ بالفري بسائر شرائطها فالأصل أنّه كذلك بعده.[1]

و اگر شبهه موضوعیه بود مثلا احراز مانعیت جلل کردیم ولی شک در حیوان خارجی است که آیا نجاستخور شده است یا نه؟ گفته اند استصحاب عدم تحقّق جلل جاری می شود و حکم به حلیت حیوان خواهد شد.

حال به حسب مقام اثبات و استظهار از ادله، آیا جلل مانع تذکیه می شود یا نه؟ مستفاد از روایات این است که جلل موجب حرمت اکل لحم می شود ولی مانع از قبول تذکیه نیست و لذا حیوان نجاستخوار بعد از تذکیه، نجس و میته نیست، فقط حرمت اکل لحم خواهد داشت.

نکته: اثر استصحاب عدم تذکیه در موارد جریان آن چه می باشد؟ چه اثری بر عدم تذکیه مترتب می شود؟

گفته شده عدم تذکیه نسبت به حرمت اکل و عدم جواز صلات در پوست حیوان، اثر می گذارد و اشکالی وجود ندارد اما به لحاظ حکم نجاست چگونه است و با استصحاب عدم تذکیه حکم به نجاست می شود یا نه؟ در اینجا باید موضوع نجاست را در ادله پیدا کنیم؟

با مراجعه به ادله، موضوع نجاست، عنوان میته قرار داده شده است، لذا اثر نجاست باید مترتب بر عنوان میته شود و باید ثابت کنیم عدم تذکیه همان موت است و الا اثر نجاست بر عدم مذکّی با جریان استصحاب عدم تذکیه بار نمی شود. در کلمات نوع فقهاء آمده: عنوان میته امر وجودی است و رابطه اش با مذکّی، دو امر وجودی است که تضاد دارند چون اگر که مردن حیوان استناد به تذکیه نداشته باشد، میته است و اگر استناد به تذکیه داشته باشد، مذکیّ است و رابطه تضادّ دارند و میته امر عدمی نیست که عبارت از عدم مذکّی باشد بلکه امر وجودی است که موت مستند به غیر تذکیه باشد و در کلمات لغویین آمده که: میته حیوانی است که ذهاب روحش به غیر تذکیه باشد و تعبیر "ما مات حتف أنفه" أو" قتل علی هیئة غیر مشروعة" درباره آن به کار رفته است. پس متفاهم عرفی از عنوان میته، حیوانی است که زهاق روحش مستند به غیر تذکیه باشد و در عنوان مذکّی، استناد زهاق روح به تذکیه اخذ شده است که هر دو امر وجودی اند. لذا با استصحاب عدم تذکیه، نجاست ثابت نمی شود چون تذکیه نشدن امر عدمی است و با استصحاب عدمی، امر وجودی ثابت نمی شود، اگرچه لحاظ واقع خارجی یکی باشند ولی استصحاب نمی تواند آن را ثابت کند مگر به اصل مثبت. و التحقيق هو الأول، لأن حرمة أكل اللحم مترتب على عدم التذكية بمقتضى قوله تعالى:(إلا ما ذكيتم). و هكذا عدم جواز الصلاة، بخلاف النجاسة فانها مترتبة على عنوان الميتة، و الموت في عرف المتشرعة - على ما صرح به مجمع البحرين - زهاق النّفس المستند إلى سبب غير شرعي، كخروج الروح حتف الأنف أو بالضرب أو الشق و نحوها، فيكون امرا وجوديا لا يمكن إثباته بأصالة عدم التذكية.[2]

بنابراین نسبت به شک در طهارت و نجاست حیوان، می توان به اصاله الطهاره مراجعه نمود. لذا مرحوم شهید فرموده: اصل در لحوم حرمت و طهارت است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo