درس خارج اصول استاد محمد مروارید
97/06/13
بسم الله الرحمن الرحیم
مساله این بود که اگر جزئی منهیعنه واقع شود و مبنا نیز این باشد که نهی در عبادت مقتضی فساد است (با فرض اینکه جزء عبادت نیز خود عبادت است)، آیا این فساد جز، کل عبادت را نیز فاسد خواهد کرد؟
مرحوم نایینی: عبادت را فاسد میکند، زیرا عبادت نسبت به شی منهیعنه «بشرطلا» است و اتیان به آن به منزلهی آوردن مانع است؛ پس در نظر ایشان نفس فساد جز، مفسد است.
اشکال اول: اشتراط و تقید شیای به عدم امری دیگر به دو گونه است.
1. تقید از ناحیه شارع است مانند این که فرموده باشد نماز مقید و مشروط به عدم قهقهه است، مرجع این تقیید از ناحیه شارع به معنا است که وجود این اشیا از دید شارع مانع از عبادت شرعا، مانند رطوبت که مانع تاثیر نار در حرارت است تکوینا.
2. تقیید عقلی بوده و عقل میگوید نماز ماموربها بر نماز همراه سورهی سجدهدار منطبق نخواهد بود و ماتیبه مصداق ماموربها نخواهد بود، مرجع این تقیید مانعیت این جزء نخواهد بود بلکه به معنای عدم انطباق عبادت بر این ماتیبه است و باید جزء صحیح را دوباره بیاورد.
مانند امر مولا به بنده در ساخت معجونی و اینکه عنصری خاص باعث فساد کل معجون و بیاثر کردن آن خواهد شد، لکن گاهی میگوید جزیی از این معجون عسل خوانسار است و اگر بنده عسل مشهد را داخل کرد باعث فساد نخواهد بود و تنها یک جزء را داخل نکرده است.
بنابراین اگر دلیل از شارع آمد که سورهی عزیمه نخوان، و مصلی سورهی عزیمه خواند، عقل میگوید ماتیبه بر ماموربه منطبق نشده، یعنی سورهی دیگر بخوان، نه اینکه نماز باطل شده باشد.
اشکال دوم بر فرمایش دوم ایشان است که اتیان جزء فاسد را مستلزم صدق زیاده دانستند و زیاده به حکم برخی روایات مبطل است، و ایشان صرف مشاکلت را برای صدق زیاده کافی میدانند اگرچه قصد جزئیت هم نکند.
لذا بایستی بررسی کنیم که حقیقت زیاده چیست؟
حقیقیت زیادهجمع کمی معتقدند: در زیاده معتبر است که از جنس مزیدعلیه باشد و مسانخ اجزای صلاتیه باشد اگرچه قصد جزئیت نکند، اگر مسانخ نبود با قصد جزئیت هم زاید نیست و اگر مسانخ بود بدون قصد جزییت هم زاید خواهد بود.
مشهور: در صدق زیاده قصد جزییت معتبر است، چه مسانخ باشد و یا نباشد
دلیل غیر مشهور: قوام زیاده به مسانخت است مانند امر مولا به بنده بنای امارتی که مرکب از پنج اتاق است حال بنده یک اتاق اضافه کند و یا مولا به غذای خالی از نمک امر کند و بنده نمک اضافه کند در این موارد زیاده شمرده میشود، اما اگر آنچه میآورد مسانخ نباشد مانند خواندن قرآن حین ساخت بنا، در این صورت حتی اگر قصد جزییت کند باز هم زیاده صدق نمیکند.
اشکال مشهور بر این دلیل: این امثله مربوط به امور تکوینی است، لکن در مانحنفیه با مرکب اعتباری روبروییم و وحدت ملحوظ بین اجزا متقوم به قصد است و اجزای نماز اتفاقا همسنخ نیستند و هرکدام مقولهای متباین از دیگری است نتیجه اینکه اگر جزء اضافه مسانخ با مابقی اجزاء باشد بدون قصد جزئیت نیز صدق زیاده خواهد کرد، و اگر مسانخ نبود، اگرچه قصد جزئیت هم بنماید صدق زیاده نخواهد کرد، بنابراین کلام مرحوم نایینی مبنی بر صدق زیاده و لو با عدم قصد زیاده قابل قبول نیست.