< فهرست دروس

درس اخلاق استاد سیدکاظم مصطفوی

1402/03/31

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: نکات اخلاقی و تربیتی از دیدگاه امام رضا (ع)/اوصاف مؤمن در کلام امام رضا (ع) /امانت داری

 

نکته‌های اخلاقی از بیان امام رضا (ع):

در کتاب تحف العقول، روایتی از امام رضا (ع) نقل شده که می‌فرماید: «من مات لا يعرفهم ولا يتولاهم بأسمائهم وأسماء آبائهم مات ميتة جاهلية»[1] با اسم ائمه و آباء شان آشنا باشد. از دین و فرهنگ و ادب و تربیت شان این موارد است: «أن من دينهم الورع والعفة والصدق والصلاح والاجتهاد وأداء الامانة إلى البر والفاجر وطول السجود والقيام بالليل واجتناب المحارم وانتظار الفرج بالصبر وحسن الصحبة وحسن الجوار وبذل المعروف وكف الاذى وبسط الوجه والنصيحة والرحمة للمؤمنين. والوضوء كما أمر الله».[2]

این اوصاف اگر در دفترچه اعمال ما به ثبت برسد یک آدم پیرو مولا و شیعه درستی هستیم.

اجتناب المحارم:

یکی از اوصاف مؤمنان اجتناب از گناهان است. یک طلبه و مؤمن باید از محرماتی ریزی که در فقه است، باید از آن اجتناب کند؛ از جمله این که در ضمن سخن گفتن بگوید: دوستان چیزی سرش نمی‌شود. این خودش یک گناه است. یا بگوید من در اداره رفتم رفتارش اسلامی نبود، قیافه اش مثل مالک جهنم بود. این حرف‌ها مسئولیت دارد. در یک اطاق در بسته وجود زن و مرد نامحرم از محرمات ریز است. مؤمن اگر اهانت شود حرام است.

در برخی از روایات اجتناب از گناهان به معنای شکر نعمت است. در روایتی از امام صادق (ع) آمده: «الشكر للنعم اجتناب المحارم».[3] شکر نعمت این است که انسان از محرمات اجتناب کند. فرد شاکر نعمت خدا، به سوی کمال حرکت می‌کند و مشکلاتش غیر معادلاتی حل می‌شود و در زندگی به معضلی لاینحلی بر نمی‌خورد. شاکر کسی است که در پرتو رحمت و عنایت خداوند قرار دارد.

مطلب دوم انتظار فرج است. منظور از فرج اصطلاحی ولایی فقط فرج آقا ولی عصر (ارواحنا فداه) است. منتظر فرج کسی است که حد اقل روز جمعه با زیارت خود اعتقادات و اعمال خود را بر حضرت ولی عصر عرضه نماید. در روایتی از امام عسکری (ع) به این مضمون آمده است که زواری به مشهد آمدند جهت زیارت امام رضا (ع) در روزگاری که به ولایت عهدی ظاهری منصوب شده بود. به حضرت خبر دادند که زواری آمده است حضرت فرمود من کار دارم. دو باره خبر دادند که ما از فلان جا آمده ایم و از شیعیان علی بن ابی طالب (ع) هستیم باز حضرت آنان را نپذیرفت. بعد از یک ماه گفتند ما روی بازگشتن نداریم، حضرت اجازه ورود داد و فرمود من اگر شما را راه ندادم از دستور خدا و پیامبر (ص) و جدم امیر المؤمنین (ع) پیروی می‌کنم و شما به احکام شرع پایبند نیستید؛ لذا پیروان ما به حساب نمی‌آیید. در اسم شیعه هستید و در عمل به احکام پایبند نیستید مگر این که از رحمت خدا استفاده کنید و توبه نمایید. آن‌ها هم شروع کردند به توبه کردن. بشر بدون گناه نیست. خداوند رحمتی قرار داده و آن توبه است. توبه دو صورت دارد یکی به ذکر توبه که «َ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْه‌»[4] یا ذکر کامل ترش این است «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ وَ أَتُوبُ إِلَيْه‌».[5] ذکر دیگرش صلوات بر محمد (ع) و آل بیت اوست.

از امام صادق (ع) صلواتی نقل شده است که حضرت سوگند یادکرده که کسی که این صلوات را بگوید تمام گناهانش بخشیده می‌شود. صلوات این است: «صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ صَلَوَاتُ مَلَائِكَتِهِ وَ أَنْبِيَائِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جَمِيعِ خَلْقِهِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ السَّلَامُ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه‌».[6] امام سوگند یاد فرمودند کسی که این صلوات را بگوید تمام گناهانش بخشیده می‌شود.

آن شیعیان که توبه کردند در محضر آقا تشرف پیدا کردند و حضرت آنان را پذیرفتند. در روایت آمده که فرمود نزدیک بیایید. تا آنجا نزدیک شدند که حضرت آنان را در بغل گرفت.

در یک مکاشفه‌ی گفته شده که دیدم امام حسین (ع) آمد دست مبارکش را روی سرم گذاشت، کاش همان آخر زندگی ام بود.

وصف بعدی حسن الجوار است که یک پیرو اهل بیت صحبتش هیچگاه خشن نیست. اگر کسی با خشونت برخورد کند، برخوردش یزیدی است و اگر با محبت و ملایمت برخورد کند، حسینی است. دو برخورد بیشتر نیست یکی با خشونت که خط یزیدی است و دیگری برخورد با محبت و ملایمت که خط حسینی است. کسی که با اخلاق است نشانه اش پیشانی باز (بشر الوجه) است؛ یعنی با مردم با تبسم، لبخند، چهره‌ی باز و مهربانی بر خورد می‌کند نه با چهره‌ی خشن و عبوسی که آدم زده شود. از لحاظ روان شناسی چهره‌ی خشن به قلب طرف مقابل راه پیدا نمی‌کند. قلب آدم آماده برای چهره‌ی باز و متبسم و گشاده رویی است. می‌گویند:

برخورد تند با دل مردم قشنگ نیست    باور کیند پاسخ آیینه سنگ نیست.

و حسن الجوار یعنی این که با همسایه‌ها خوش رفتاری کند. اگر کسی همسایه اش از دست او نا راضی باشد، بداند که از اخلاق بهره‌ی ندارد. بذل معروف هم بکند؛ یعنی هر نکته‌ی که به خیر و صلاح یک مؤمن است، هر واجبی و هر چیزی را که ائمه فرموده اند انجام دهد. یکی از معانی معروف این است که هر آنچه حسن دارد و به صلاح و کمال انسانی منتهی می‌شود معروف است و هر آنچه ضرر دارد و به فساد و تباهی کشیده می‌شود منکر است. معنای دیگر این است که هر آنچه را ائمه دستور به انجام آن داده معروف است و هر آنچه را دستور به ترک آن داده اند، منکر است. «الْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ وَ الْمُنْكَرُ مَا نَهَيْتُمْ عَنْهُ».[7]

انسانی که مصاحبت با معروف داشته باشد؛ بخصوص اهل علم اگر این نکات اخلاقی را رعایت کند، بر محبوبیتش روز به روز افزوده می‌شود. از داخل خانه که محبوب است تا محله، شهر و کشور. محبوبیت از پایبندی به اخلاق و تربیت بر می‌آید. وقتی کسی پایبند به این نکات اخلاقی شود که امام رضا (ع) فرموده: فردی می‌شود مؤمن، شیعه، محبوب و دارای یک روح بزرگ مؤمنانه و تمام کارهایش با مدیریت بالا و معادلات بالا تنظیم می‌شود و از نظر روحی در آسایش تمام است.

آدم پایبند به اخلاق و به این فرازهایی که امام رضا (ع) فرموده است، سودی که می‌دهد یک آرامش روحی است. تمام تلاش آدم از لحاظ غریزی و فطری این است که آرامش به دست آورد. این آرامش از راه دیگر به دست نمی‌آید. دیگر این که بین همه‌ی آشنایان محبوبیت ایجاد می‌کند. سوم این که از نظر برخورد آدم با اخلاق کسی است که یک مورد کسی با او برخورد نمی‌کند؛ چون دفاع دارد و آن برخورد نرم و ملایم و اخلاق است، کسی که با خشونت برخورد کند، راهش این است که بگوید مشکل شما چیست اگر از دستم بر بیاید به شما کمک کنم. رفع مشکل به توسط پایبندی به اخلاق است وانگهی شخص با اخلاق پیرو امام رضا (ع) می‌شود.

امام رضا (ع) از زوار خود بازدید می‌کند. آیت الله مرعشی نجفی می‌فرماید: بعد از رحلت آیت الله شیخ مرتضی حائری فرزند حاج شیخ موسس می‌گوید در عالم خواب آقای حائری را دیدم و از او راجع به وضعیت لیلة الدفن پرسیدم. گفت شب لیلة الدفن، شب سختی بود و بسیار وحشت داشتم و بر آن افزوده می‌شود و وحشت روی وحشت می‌آمد. یک مرتبه دیدم که یک چهره‌ی نورانی تشریف آورد، وقتی نزدیک من شد محیط اطرافم نورانی شد گفتم مولای من اسم شریف شما چیست؟ فرمود من امام رضا هستم. عرض کردم برای چه آمدی؟ فرمود شما 38 بار برای زیارت من آمدی، 37 بار دیگر هم میایم.

در مسیر توبه هم از امام رضا (ع) کمک بگیریم که رئوف است. در حکایتی آمده است که فردی دیده شد وضویش صوری است و درست نیست به او گفته شد که وضویت درست نیست. او گفت من از اسلام آن قدر آشنایی ندارم؛ چون من مسلمان نبودم و یک خلبانی بودم، گرفتاری داشتم که یک دوست مسلمان عراقی به نام عماد مرا راهنمایی کرد تا از فضای عبور بر قبر امام رضا (ع) یک توسلی بکنم و بیمارم قابل معالجه نیست. وقتی به مقصد رسیدم، بیمارم از کشور خودم تماس گرفت که من سلامتی خود را بازیافتم. وقتی از او پرسیدم چطور شد گفت: علی بن موسی الرضا کیست؟ گفتم امام هشتم شیعیان است. گفت کسی آمد و بر من وارد شد، سپس به من گفت پا شو خدا شفایت داد. گفتم من مریضم نمی‌توانم بلند شوم. گفت بلند شود خدا به شما شفا داده است. بلند شدم دیدم که سالم شده ام. اسم او را پرسیدم. فرمود: علی بن موسی الرضا. بعد فرمود به عماد سلام مرا برسان که سفارشت را انجام دادم و شفاعت کردم، هر مشکلی داری بر من حواله کن و من مشکلات شیعیانم را حل می‌کنم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo