< فهرست دروس

درس اخلاق استاد سیدکاظم مصطفوی

1402/09/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: راه‌های اصلاح نفس/تفکر و استفاده از نعمت عقل /آثار استفاده از نعمت عقل

قال الله تعالی ﴿وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ.﴾[1]

خداوند یکی از نعمت‌هایی که برای بندگانش عنایت فرموده، گوهر عقل است. عقل بسیار ارزشی و ذی قیمت است. در روایات از آن به عنوان رسول باطنی و پیامبر باطنی برای انسان نام برده شده است. انسان شاید از اکثر نعمت‌ها غافل باشد؛ بخصوص از این نعمت عقل غفلت می‌کند. انسان وقتی نعمتی را از دست دهد، آن وقت قدر و ارزش آن را می‌داند. کسی که عقلش را از دست دهد یک قالب بی محتوا و بی‌ارزش و بی‌اهمیت می‌شود. تمام زندگی از دست می‌رود و تمام ارزش خودش را از دست می‌دهد. از دست دادن عقل؛ یعنی تمام ارزش‌ها را از دست دادن. انسان غافل است و قدر عقل را نمی‌داند. بعد از تشخیص نعمت، شکر نعمت صورت گیرد. شکر نعمت معنایش این است که انسان از آن نعمت حسن استفاده را ببرد و از نعمتی که خدا داده، خوب استفاده کند. انسان از عقل استفاده کند. استفاده کردن از عقل به تفکر است؛ یعنی بیاندیشد و واقع تفکر این می‌شود که انسان به عقل خود مراجعه می‌کند و از عقل کمک می‌گیرد. انسان که در زندگی از عقل کمک گیرد، یک توفیقی دارد در جهت اصلاح نفس و سلامت از گرفتاری‌ها، حفظ آبرو و به دست آوردن عزت. همه‌ی این آثار می‌تواند برگرفته از تفکر باشد. حدیث معروفی است که می‌فرماید: «تفكر ساعة خير من عبادة سبعين سنة[2] در این حدیث گویا به ارزش تفکر اشاره شده است که انسان اگر تفکر کند، چقدر ارزشمند است. ارزش اول این است که خودش را از خیلی از خطرات نجات می‌دهد. اثر دیگر آن این است که سرمایه اش را بیهوده و مجانی از دست نمی‌دهد. خداوند برای انسان یک نعمتی داده به عنوان عقل و یک سرمایه‌ی داده به نام عمر که این دو تا را اگر کسی بخواهد ارزشی برایش تعیین کند، از ارقام و عدد بالاتر است و کسی نمی‌تواند برای عمر قمیت تعیین کند، برای عقل هم اگر کسی بخواهد قمیت تعیین کند، امکان ندارد و هیچ چیزی با این دو نعمت و سرمایه، برابری ندارد. اگر کسی تفکر کند و از عقل استفاده کند، این سرمایه را بیهوده از دست نمی‌دهد. سرمایه‌ی عمر را به جایی که اثر نداشته باشد، یا بی فایده باشد، این سرمایه را مصرف نمی‌کند.

در باره‌ی تفکر حدیثی است که امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «الفكر مرآة صافية»[3] فکر کردن یک آیینه‌ی شفاف و روشنی است که خیر و خوبی آدم را نشان می‌دهد.

عملیات تفکر چیست؟

به همان آسانی که خداوند این نعمت را به انسان داده، راهش را هم به همان نحو آسان در اختیار او قرار داده است و آن تفکر است، تفکر یعنی این که با تمرکز حواس برای چند دقیقه انسان به خود آید و فکر کند که تو الآن کجا هستی؟ من این، فی این و الی این؟ از کجا آمدی؟ کجا هستی؟ کجا می‌خواهی بروی؟

«رحم اللَّه امرء أعد لنفسه و استعد لرمسه و علم من أين و في أين و إلى أين[4] خدا رحمت کند کسی را که فکر کند از کجا آمده است؟ مگر می‌شود آدم با این وضعیت و ساختار، ساخت خودش یا ساخت مادیات باشد؟ دنیای علم امروز با همه‌ی پیشرفت‌هایش نتوانسته است کشف کند که در بین تمام عناصر زمین، قسمتی از آن نبات و گیاه می‌شود، چرا؟ چرا همه نمی‌شود؟ قابلیت فیزیکی برای همه‌ی عناصر زمین وجود دارد؛ اما قسمتی می‌شود و قسمتی نمی‌شود؟ برای خود انسان، این موجود اعجوبه‌ی خلقت که علی ع می‌فرماید: «وتزعم أنك جرم صغير وفيك انطوى العالم الأكبر»[5] ، با تجزیه و تحلیل ده‌ میلیارد میلیارد سلول در بدن یک انسان کارگذاری شده است و هر کدام سر جای خودش و هر کدام عکس العمل مثبت و منفی دارد. این موجود این گونه ساخته شده، از کجا آمده است؟ فطرت می‌گوید آفریدگاری داریم. ما برای خدا چه کار می‌کنیم؟ فقط به زندگی خود و تعیّش و معیشت تلاش کنیم؟ فقط همین است یا این که وظیفه داریم؟ غفلت را که برداری، فکر فعال می‌شود و هر چه بیشتر فکر کنی، مؤثرتر و قوی‌تر می‌شود و خود دستگاه از سوی مدیریت بالا آفریده شده است. موقعی که فکر کنی در فکر می‌آید بله ما آفریدگاری داریم. در مرحله‌ی بعد می‌گوید وقتی پروردگاری داردی، در چه وضعیتی هستی؟ چه کار می‌کنی؟ در کل زندگی تان چه هدفی را دنبال می‌کنی؟ برای چه چیزی تلاش می‌کنی؟ آخرش کجا می‌روی؟ آیا فکر می‌کنی که نهایت کارت چه می‌شود؟ فکر به آدم کمک می‌کند و می‌گوید شما الآن جوان هستی و غرور و توان داری، این جوانی می‌رود و نمی‌شود آن را نگه داشت. بعد مرگ می‌آید و هیچ علاجی ندارد. بعد از مرگ چه می‌شود؟ آیا کاری برای بعد از مرگت کرده‌ای که بعد از مرگ به درد شما بخورد؟ انسان با خود می‌گوید تا الآن خیلی بدی کردم.

صد بار بدی کردیم و دیدیم ثمرش را    خوبی چه بدی داشت که یکبار نکردیم

با تفکر فورا این ایده و این نظر به ذهن انسان می‌آید که چرا خوب نباشم؟ برای خوب بودن خود تلاش کند. خوب بودن از این جا شروع می‌شود که وقتی تشخیص داد باید خوب باشد و برای خدا کار کند. «الفکر مرآة صافیة»[6] تفکر آیینه‌ی صاف است. اندیشیدن یک آیینه‌ی است که صاف و روشن است و تمام خوب و بد زندگی انسان را نشان می‌دهد. کسانی که کار بدی انجام می‌دهند، چه کردند؟ آخرش آبروی شان رفت. کسانی که کارهای خوب انجام دادند، همه موفق اند. من هم بعد از این سعی کنم کار بدی انجام ندهم؛ مثلا حرفی که می‌زند در حرف زدن خودش تفکر دارد و مواظب است که حرف زشتی از دهنش بیرون نیاید؛ برای این که یکی از نشانه‌های شخصیت انسان این است که حرف زشت از دهن انسان با شخصیت در نمی‌آید. افراد ساخته شده فحش بلد نیست. آدم ساخته شده سنجیده حرف می‌زند. از علی(ع) به این مضمون نقل شده که آدمی که عاقل است، اول فکر می‌کند بعد صحبت می‌کند و آدم جاهل اول حرف می‌زند و بعد از آن فکر می‌کند.

اگر در جامعه یک حرف ناروایی بزنی اعتماد مردم از شما سلب می‌شود و می‌گویند آدمی که این گونه حرف بزند، قابل اعتماد نیست. امام (ع) می‌فرماید: «فَكِّرْثُمَّ تَكَلَّمْ ، تَسْلَمْ مِنَ الزَّلَلِ»[7] اول بیاندیش بعد حرف بزن تا از لغزش‌ها مصون بمانی. برخی متوجه نیستند و خیلی ساده دروغ می‌گویند. شوخی که متضمن کذب باشد حرام است. در صحبت های عادی گفته می‌شود بابایت خوب است؟ می‌گوید سلام رساند. کجا سلام رساند؟ این کذب است. یا تعارف می‌کنی در حالی که قلبا راضی نیستی. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «لا يستقيم إيمان عبد حتى يستقيم قلبه، ولا يستقيم قلبه حتى يستقيم لسانه»[8] یکی از چیزهایی که باعث می‌شود دعا مستجاب نشود زبان آلوده است چون ﴿إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ﴾[9] کلمه پاک باید از مکان پاک بالا بیاید. اگر حکایتی نقل می‌کنید در ضمن اگر کم و زیاد شود کذب است و باید بگوید این داستان به این مضمون است، در این صورت کذب نمی‌شود.

پس باید اول زبان را اصلاح کنیم که با اصلاح آن یک قدم بلند در جهت اصلاح نفس برداشته ایم. زبان که اصلاح شود و کذب و غیبت نباشد، حرف ناروا و اهانت نباشد. آدم باید با احتیاط حرکت کند و اگر نه گناه از هر طرف می‌ریزد؛ در حالی که انسان متوجه نمی‌شود؛ مثلا گاهی یک برخوردی به مؤمنی می‌کنید که به او برمی‌خورد و همین که حرف شما به او بربخورد، اذیت شده است و اذیت یک مؤمن حرام است؛ در حالی که خود آدم متوجه نیست. روایت می‌گوید مؤمن همیشه گشاده رو است «المؤمن هو الكيس الفطن بشره في وجهه وحزنه في قلبه ».[10]

الگوی ما ائمه اطهار (ع) است. فردی نزد امام صادق (ع) آمد و گفت سرمایه ندارم. امام (ع) به این مضمون فرمود: داری. گفت بیچاره ام. فرمود نیستی. گفت: گرفتارم. فرمود: نیستی. امام (ع) فرمود: حاضری کل دنیا را به شما بدهند و ولایت را از شما بگیرند؟ گفت نه آن را به کل دنیا نمی‌دهم.

یک نیم نگاه مولا، سخت ترین لحظه را برای ما شیرین می‌کند. سخت ترین لحظه هنگام جان دادن است. طبق روایت امیرالمؤمنین (ع) دم مرگ می‌آید؛ چنانکه می‌فرماید: «يَا حَارِ هَمْدَانَ مَنْ يَمُتْ يَرَنِي[11] حد اقل شیعیان در دم مرگ حضرت علی (ع) را می‌بیند.

گر دم مرگ من آیی و نگاهی بکنی    جان دهم مرگ ستانم که نگاه تو بس است

بیایید به فکر خود مان باشیم. از زبان شروع کنیم و در قدم بعد در برخوردها تند برخورد نکنیم که تندی و خشونت هیچگاه به بار نمی‌نشیند. برخورد خشین هیچگاه جواب نمی‌دهد؛ چون خلاف شرع، فطرت و عقل است. فطرت لطافت دارد و آمادگی برای جذب حرف خوب و سخن شیرین دارد

سخن های شیرین برد غم زدل    که باران بیرون آورد گُل ز گِل

اگر حرف شیرین نگفتی، طرف برای حرف خشن شما وقعی قائل نمی‌شود. با مردم با حسن خلق رفتار و برخورد کنید. از یک خشونت احتمالی، یک برخورد خوب جلوگیری می‌کند. گرفتاری‌ها ابتدا از رد و بدل شدن دو حرف تند به وجود می‌آید. دو نفر که دو حرف تند بزنند، تصاعدی داغ می‌کنند و یکی دیگری را می‌کشد که خودش هم باید کشته شود. در جامعه هم با تفکر که وارد شویم، تفکر می‌گوید با مردم با خشونت رفتار نکن که خشونت جواب نمی‌دهد؛ چنانکه قرآن می‌فرماید: ﴿فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى﴾[12]

برخورد تند با دل مردم قشنگ نیست    باورد کنید پاسخ آیینه سنگ نیست

دل مردم مثل آیینه است و حرف تند مثل سنگ زدن به آیینه است. اگر کسی عیب شما را گفت، یک لحظه راجع به آن فکر کنید، اگر آن را داشتید، بگویید «أحب إخواني إلي من أهدى إلي عيوبي[13] خدا رحمت کند کسی را که عیب مرا به من گفت. افراد طالب سلوک و معرفت، به افرادی که برای آنان قابلیت قائل اند، می‌گوید عیب های مرا بگو تا آن را کنترل کنم.

برای حرف مردم هم فکر کنیم که در حدیث آمده: فردی نزد امام صادق (ع) آمد و گفت شخصی این عیب را برای شما اعلام می‌کند، امام (ع) فرمود: اگر من آن عیب را دارم، خدا مرا اصلاح کند و اگر ندارم آن فرد به من تهمت زده است و خدا گناه او را ببخشد؛ اما شما که سخن چینی کردی، اعتبارت را از دست دادی.

با تفکر بدانیم که راه زندگی این است و چیزی که در زندگی اثر مثبت دارد و باعث آرامش انسان می‌شود، خلق خوش و برخورد خوب است و چیزی که برای آینده انسان سرمایه می‌شود عبودیت است. گفته می‌شود که سرمایه‌ها حتی علم که بهترین سرمایه است بیمه نیست و خطر دارد. علم تا وقتی با انسان همراهی می‌کند که انسان آن را استمرار دهد و اگر قطع کند او را رها می‌کند و عامی می‌شود. شیخ انصاری فرموده که من روز شنبه که به درس می‌آییم به دلیل تعطیلی در پنج شنبه و جمعه، عامی می‌شوم. عبادت و علم را استمرار دهید و ارتباط را قطع نکنید که قطع کردن آن مثل قطع کردن آب از نهال سعادت است و آن را می‌خشکاند. اذکار تان این باشد که در سجده‌ی آخر نماز صبح صد بار «شکرا» و در سجده‌ی آخر نماز عشاء صد مرتبه «عفوا» بگویید که اولی انسان را نشاط و رونق و حال عبودیت می‌دهد و دومی گناهانی را که سرزده پاک می‌کند. حضرت صدیقه طاهر (س) می‌فرماید: «خِيَارُكُمْ أَلْيَنُكُمْ مَنَاكِبَ، وَ أَكْرَمُهُمْ لِنِسَائِهِمْ‌[14] بهترین شما کسی است که با خانم خود نرم‌خو تر باشد. درایت این روایت این است که زن و بچه انسان دشمن او نیست. زن روحیه‌ی حساس و لطیفی دارد و زودرنجی در طبیعت اوست و هیچگاه حرف تند همسرت را به ذهن تان وارد نکیند و بگویید که انگار یک صدایی از یک بلبلی با یک لحن زیبایی بود و شنیدیم و اثری در شما نکند.

حضرت زهرا (س) یکی از اوصافی که در باره‌ی او گفته شده است این است که «بقیة النبوة» است؛ یعنی پیامبری پیامبر (ص) که به ختم رسیده است، حضرت زهرا (س) باقی و جاودانی و اثر همیشه جاوید و زنده و شکوفا و اثر گذار در راستای نبوت پیامبر اعظم (ص) خواهد بود. توسل به حضرت زهرا حد اقل این است که یک حمد و هیجده توحید و ده صلوات اکبر (اللهم صلی علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک) را بگویید. از روایات استفاده می‌شود که ولایت؛ بخصوص ولایت خاصه نسبت به حضرت صدیقه طاهره (س) باعث طهارت باطن آدم می‌شود. طهارت ظاهری شهادتین است و طهارت باطنی انسان شهادت ثالثه است بخصوص که در زیارت ایشان آمده: «قد طهرنا بولايتك».[15]

ای کاش فدک این همه اسرار نداشت    ای کاش مدینه در و دیوار نداشت


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo