< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

1400/10/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تیمم/احکام تیمم /مسائل شماره 30 تا 36

 

مسأله شماره 30:

30 مسألة المجنب المتيمم إذا وجد الماء في المسجد‌ و توقف غسله على دخوله و المكث فيه لا يبطل تيممه بالنسبة إلى حرمة المكث[1]

کسی که غسل جنابت بر عهده دارد و آبی برای غسل فقط در داخل مسجد وجود دارد و غسل کردن او توقف دارد بر ورود در مسجد و مکث در مسجد، می‌فرماید: تیمم این فرد نسبت به حرمت مکث باطل نمی‌شود. البته کلمه عدم ابطال مسامحی است و در حقیقت باید یستباح باشد.

کسی که جنب است و آب برای غسل در داخل مسجد وجود دارد، امر دائر است بین این که از غسل رفع ید کند یا از حرمت مکث در مسجد، تزاحمی است بین وجوب غسل و حرمت مکث در مسجد، از آنجا که وجوب غسل اهمیتش معلوم است یستباح له، جایز است که مکث در مسجد انجام دهد و غسل را انجام دهد.

و إن بطل بالنسبة إلى الغايات الأخر فلا يجوز له قراءة العزائم و لا مس كتابة القرآن كما أنه لو كان جنبا و كان الماء منحصرا في المسجد و لم يمكن أخذه إلا بالمكث وجب أن يتيمم للدخول و الأخذ كما مر سابقا و لا يستباح له بهذا التيمم إلا المكث فلا يجوز له المس و قراءة العزائم‌.[2]

غایات دیگر مثل مس قرآن و قرائت عزائم استباحه ندارد و تیممش نسبت به آن باطل می‌شود؛ چون به آب دست رسی حاصل شده است؛ چنانکه در کتاب وسائل، در صحیحه‌ی زراره آمده: «أَوْ يُصِبْ مَاءا[3] »

در حقیقت این تیمم اختصاص دارد به یک غایت که همان مکث در مسجد است در حدی که آب را بیرون بیاورد.

وجهی گفته شده که این تیمم برای این مکث به عنوان یک مقدمه‌ی عقلیه‌ی است که شرع آن را در این حد تأیید کرده است؛ امّا این تیمم یک تیمم کاملی نیست که تمامی آثار و غایات بر آن مترتب شود.

31 مسألة قد مر سابقا أنه لو كان عنده من الماء ما يكفي لأحد الأمرين‌ من رفع الخبث عن ثوبه أو بدنه و رفع الحدث قدم رفع الخبث و يتيمم للحدث لكن هذا إذا لم يمكن صرف الماء في الغسل أو الوضوء و جمع الغسالة في إناء نظيف لرفع الخبث و إلا تعين ذلك.[4]

اگر فردی محدث است و لباسش هم آلوده به نجاست است و آبی دارد که برای رفع یکی از آن دو کفایت می‌کند، رفع خبث مقدم است و برای نماز باید تیمم کند. رفع حدث بدل دارد و در تزاحم، عدلی مقدم می‌شود که بدل نداشته باشد. در اینجا رفع خبث بدل ندارد و وضو بدل دارد که می‌شود به جای آن تیمم کرد.

این مسأله در صورتی است که جمع امکان نداشته باشد و اگر داشته باشد مثل این که آب را برای وضو صرف کند و آب غساله‌ی آن را در ظرف پاکی جمع کند و از آن در جهت رفع خبث استفاده نماید، در این صورت باید جمع نماید و نیازی به تقدم و تأخر ندارد و اول باید وضو بگیرد یا غسل نماید و بعد با غساله‌ی آن لباس را تطهیر نماید و غساله‌ی وضو و غسل نجس نیست.

و كذا الحال في مسألة اجتماع الجنب و الميت و المحدث بالأصغر‌ بل في سائر الدورانات‌.[5]

در مورد اجتماع جنب و میت و محدث به حدث اصغر هم مسأله همین گونه است که اول جنب غسل کند و آب غساله‌ی آن را جمع نماید برای غسل میت استفاده نماید و سپس برای رفع حدث اصغر استفاده نماید.

32 مسألة إذا علم الوقت أنه لو أخر التيمم إلى ما بعد دخوله لا يتمكن من تحصيل ما يتيمم به‌ فالأحوط أن يتيمم قبل الوقت لغاية أخرى غير الصلاة في الوقت و يبقى تيممه إلى ما بعد الدخول فيصلي به كما أن الأمر كذلك بالنسبة إلى الوضوء إذا أمكنه قبل الوقت و علم بعدم تمكنه بعده فيتوضأ على الأحوط لغاية أخرى أو للكون على الطهارة‌.[6]

گفته شد که تیمم نمودن قبل از وقت اجماعا و نصا درست نیست؛ ولی اگر علم داشته باشد که بعد از دخول وقت نمی‌تواند تیمم کند، در این صورت جایز است برای غایتی غیر از نماز مثل مس قرآن یا خواندن سور عزائم، تیمم نماید و بعد از دخول وقت، می‌تواند با آن نماز بخواند.

اما بر اساس مبنای سیدنا الاستاد که طهارت استحباب نفسی دارد، در این صورت نیاز به بعد از وقت نیست و قبل از وقت هم می‌شود تیمم کرد و برای بودن بر طهارت باشد و قبل از وقت هم می‌شود از این غایت استفاده شود.

33 مسألة يجب التيمم لمس كتابة القرآن إن وجب‌ كما أنه يستحب إذا كان مستحبا.[7]

مثلا اگر بر بدن میت کلماتی از قرآن نوشته شده باشد و مس بدن او واجب است، پس باید این فرد مس کننده اگر نمی‌تواند غسل کند، باید تیمم نماید یا برای آموزش دادن قرآن نیازمند لمس نمودن آیات باشد، مستحب است که تیمم نماید بر اساس قاعده وجوب غیری یا وجوب مقدماتی و استحباب مقدماتی.

و لكن لا يشرع إذا كان مباحا[8]

زیرا اگر ذی المقدمه وجوب یا استحباب نداشته باشد، مقدمه اش نه متصف به وجوب می‌شود و نه متصف به استحباب.

نعم له أن يتيمم لغاية أخرى ثمَّ يمسح المسح المباح‌. [9]

پس مسأله مبنایی شد، اگر گفتیم که وجوب یا استحباب تیمم از باب مقدمه است، معلوم است تا مقدمه واجب یا مستحب نباشد، وجوب یا استحباب برای مقدمه محقق نمی‌شود، ولی در امر مباح اگر گفته شود که تیمم هم کون علی الطهارة است در این صورت می‌توان مسح مباح انجام دارد. علاوه بر این که مسح مباح نسبت به کتابت قرآن، تصورش هم خالی از اشکال نباشد، اگر کسی به عنوان تعظیم مسح کند، همیشه رجحان دارد و اگر از روی غفلت مسح کتابت قرآن کند، حکمی ندارد.

34 مسألة إذا وصل شعر الرأس إلى الجبهة‌ فإن كان زائدا على المتعارف وجب رفعه للتيمم و مسح البشرة و إن كان على المتعارف لا يبعد كفاية مسح ظاهره عن البشرة و الأحوط مسح كليهما‌.[10]

وسائل، باب 12 از ابواب تیمم، ح5، صححیه محمد بن مسلم:

وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ التَّيَمُّمِ فَضَرَبَ بِكَفَّيْهِ الْأَرْضَ- ثُمَّ مَسَحَ بِهِمَا وَجْهَهُ.[11]

منظور از وجه همان قسمت بشره‌ی خالی از حاجب است و موی سر از جمله‌ی حاجب به حساب می‌آید.

اگر موی سر در عرف حاجب به حساب نیاید، مسح آن کفایت می‌کند. احوط در اینجا معنا ندارد؛ چون اگر بشره‌ی پیشانی مسح شود دیگر نیاز به مسح مو نیست. شاید منظور این باشد اگر روی مو مسح کرد باید موی سر را کنار زند و پیشانی را مسح نماید.

35 مسألة إذا شك في وجوب حاجب في بعض مواضع التيمم‌ حاله حال الوضوء و الغسل في وجوب الفحص حتى يحصل اليقين أو الظن بالعدم‌.[12]

این وجوب فحص از باب مقدمه برای صحت عمل است.

اگر شک در حاجب کینم و اصل عدم حاجب را جاری کنیم، این اصل کارساز نیست؛ زیرا اولا این اصل به عنوان یک اصل مستقل محقق نیست و ثانیا اگر به عنوان استصحاب بگیریم و استصحاب هم نعتی باشد، مثبت می‌شود و اثر شرعی بر آن مترتب نمی‌شود و باید فحص کند تا یقین حاصل شود یا ظن و اطمینان حاصل شود که اطمینان علم عقلائی است.

36 في الموارد التي يجب عليه التيمم بدلا عن الغسل و عن الوضوء‌ كالحائض و النفساء و ماس الميت الأحوط تيمم ثالث بقصد الاستباحة من غير نظر إلى بدليته عن الوضوء أو الغسل بأن يكون بدلا عنهما لاحتمال كون المطلوب تيمما واحدا من باب التداخل و لو عين أحدهما في التيمم‌ الأول و قصد بالثاني ما في الذمة أغنى عن الثالث‌.[13]

تیمم اول بدل از غسل است و دوم بدل از وضو و بر اساس احتمال تداخل تیمم سومی انجام شود و این یک احتیاطی است بین تداخل و عدم تداخل که یک تیمم بدل از وضو و یک تیمم بدل از غسل انجام شده و این عدم تداخل است و یک تیمم هم انجام شود بنا بر تداخل.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo