< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

1401/09/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الصلاة/شرائط لباس المصلي /حکم نمازی که از روی غفلت و نسیان کشف ستر در آن صورت‌گرفته

 

مسئله شماره یازده:

۱۱ مسألة إذا بدت العورة كلا أو بعضا لريح أو غفلة لم تبطل الصلاة‌ و لكن إن علم به في أثناء الصلاة وجبت المبادرة إلى سترها و صحت أيضا و إن كان الأحوط الإعادة بعد الإتمام خصوصا إذا احتاج سترها إلى زمان معتد به‌.[1]

ستر در حین نماز واجب است و اگر در وقت نماز، به‌خاطر باد یا از روی غفلت ستر کنار رود و محل مستور کلّاً یا بعضاً مکشوف شود، نماز باطل نمی‌شود. این کشف ستر نماز را باطل نمی‌کند. مستند این حکم طبق آنچه که فقها فرموده‌اند و در نصوص هم دیده می‌شود، ازاین‌قرار است:

شیخ طوسی در کتاب مبسوط، ج1، ص131 می‌فرماید: اگر در اثناء نماز کشف عورت بشود، نماز را باطل نمی‌کند؛ ولی واجب است که به ایجاد ستر مبادرت به عمل آید.

محقق حلی در کتاب معتبر، ج2، ص102 و ۱۰۶ می‌فرماید: کشف ستر صلاة را باطل می‌کند بدون شبهه، چون ستر در صلاة شرط است و شرط صحت آن است؛ لذا اگر ستر کنار رود و کشف ستری به عمل بیاید نماز باطل می‌شود. در صفحه‌ی بعدی می‌فرماید: اگر این کشف ستر یا عورت، عمدی و به اختیار مکلف نباشد، مبطل نماز نیست.

علامه حلی در کتاب تذکره، ج2، ص453 و ۴۵۴ همین دو مطلب را اعلام می‌کند که اگر در حین نماز ستر کنار رود و مشکوف العوره یا عاریا نماز بخواند، نماز باطل است به اجماع علمای ما و در صفحه بعدی می‌فرماید: اگر کشف عورت یا کنار رفتن ستر به اختیار مصلی نباشد و مصلی آن را ملتفت نباشد، نماز را باطل نمی‌کند «أما لو لم يعلم به فالوجه الصحة للعذر، ولقول الكاظم عليه السلام».[2]

شهید در کتاب ذکری، ج3، ص16 می‌فرماید: اگر بگوییم که مصلّی در حال صلاة بدون اختیار عورتش مشکوف شود و ستر کنار رود نماز باطل نمی‌شود، این قول، قول قوی است؛ یعنی از قوت استدلالی برخوردار است که مکلف معذور خواهد بود.

شهید در کتاب دروس، ج1، ص148 تقریباً مثل همین مطلب را بیان می‌کند که اگر ازروی‌عمد نباشد مبطل نماز نخواهد بود؛ اگرچه فقدان شرط صورت‌گرفته است. از این تعبیر شهید کشف می‌شود که شرطیت ستر، شرط ذکری باشد.

سیدنا الاستاد در کتاب مستند عروه، ج12، ص120 می‌فرماید: اگر این حالت عارض شود؛ یعنی ستر در حال صلاة کنار رود و از روی علم نباشد و مکلف متوجه نباشد؛ یعنی علم به کنار رفتن ستر نداشته باشد، درحالی‌که ستر کنار رفته و عورت مکشوف شده و مکلف بعد از آن متوجه می‌شود، در این صورت صلاة محکوم به صحت است؛ به جهت ادلهٔ که می‌توان ارائه کرد:

یک تکلیف متوجه فرد غافل نمی‌شود و این کشف ستر از روی غفلت است.

دوم قاعده لا تعاد که کشف ستر بعد از فراغ صلاة برای مکلف معلوم شود.

سومین دلیل صحیحهٔ علی بن جعفر است در کتاب وسائل، باب ۲۷ از ابواب لباس مصلی، حدیث شماره یک:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنِ الْعَمْرَكِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ صَلَّى وَ فَرْجُهُ خَارِجٌ لَا يَعْلَمُ بِهِ- هَلْ عَلَيْهِ إِعَادَةٌ أَوْ مَا حَالُهُ- قَالَ لَا إِعَادَةَ عَلَيْهِ وَ قَدْ تَمَّتْ صَلَاتُهُ.[3]

سند این حدیث درست است و دلالت آن هم واضح می‌باشد که فرد در حال نماز بدنش مکشوف است و خودش ملتفت نبوده و نمی‌دانسته که عورتش خارج از ستر است، امام (ع) فرموده: این نماز اعاده ندارد و درست است.

این صورت از مسئله درست است. در متون فقها هم دیدیم و این روایت را هم محملش را پیدا می‌کنیم که این مسئله در صورتی است که ستر کنار رفته و مکلف در آن موقع متوجه نبوده و بعد از اتمام صلاة متوجه می‌شود، در این صورت حکم نمازش صحت است.

امّا اگر مکلف در حال صلاة متوجه شود که کشف عورت شد، در این صورت صحت صلاة خالی از اشکال نیست؛ برای اینکه آن مدرکی که عدم توجه خطاب بود، اینجا نیست؛ چون مکلف ملتفت است و علم به موضوع پیدا کرده و خطاب به او توجه دارد. حدیث لا تعاد اینجا جایش نیست؛ برای این که قاعده لا تعاد در مورد نسیان و غفلت بعد از انجام عمل است که نسیان یا غفلتی صورت‌گرفته و بعد از اتمام عبادت و صلاة متوجه شده است، قاعده لا تعاد اینجا جاری است؛ امّا جایی که فرد می‌بیند الآن شرط فاقد است و ستر که شرط صحت صلاة است، مفقود است، در این صورت فقدان شرط موجب بطلان خواهد شد؛ لذا نه حدیث لا تعاد جا دارد و نه دلیل بر صحت صلاة در کار است.

فرض دوم اشاره دارد به احوط؛ بخصوص این که وجوب ستر مجدّد، زمان معتد‌به ببرد، احوط شدیدتر می‌شود. سیدنا می‌فرماید خود موضوع، فقدان شرط است و معنای آن این نیست که در زمان طولانی مفقود باشد یا در زمان اندکی فقدان شرط موجب بطلان است و ستر فوراً واجب است. سید الحکیم می‌فرماید در باره‌ی این مسئله که گفته شده ستر فوراً واجب است دلیل خاصی نداریم. اما تحقیق این است که فقهائی مثل شیخ فرمود «فإن انكشف عورتاه في الصلاة وجب عليه سترهما و لا تبطل صلوته».[4] علاوه بر بیان فقهاء و رأی مشهور می‌توان گفت که مسأله مورد وفاق است که در حین صلاة اگر ستر کنار رود باید مجددا ستر بگیرد. علاوه بر آن اصل دلیل وجوب ستر هم اینجا قابل استفاده است و بر قوت خود باقی است.

فراز بعدی عبارت است از نسیان که سید می‌فرماید:

12 مسألة إذا نسي ستر العورة ابتداء أو بعد التكشف في الأثناء فالأقوى صحة الصلاة‌و إن كان الأحوط الإعادة و كذا لو تركه من أول الصلاة أو في الأثناء غفلة و الجاهل بالحكم كالعامد على الأحوط‌.[5]

اگر کسی ستر عورت را از ابتدا فراموش کند یا بعد از آن که در اثناء کشفی صورت گرفته است فراموش کند، اقوا صحت نماز است. وجه اقوائیت همان قاعده لا تعاد است؛ چون نسیان است و خود نسیان از موارد برجسته‌ی قاعده‌ی لاتعاد است. در این مسأله اخلاف نظری هم وجود دارد که شهید در کتاب دروس، می‌فرماید: اگر مصلی ستر را نسیان کند، «و لو صلّى عارياً ناسياً فالأصحّ الإعادة في الوقت و خارجه».[6] صحیح ترین رأی در این رابطه اعاده‌ی نماز است؛ برای این که این شرط، شرط اصلی است.

صاحب جواهر در کتاب جواهر، ج8، ص178 می‌فرماید: اگر کسی عاریا و از روی نسیان نماز بخواند «فمن صلى حينئذ ناسيا للستر بطلت صلاته».[7] دلیل این مطلب این است که خود ستر واجب است در نزد ما و شرطیت آن هم ثابت می‌باشد و مجالی برای حدیث لاتعاد در اینجا نیست. شرطیت ستر که در نزد علماء امامیه ثابت است، در صورتی که شرطیت در اثر اجماع و نصوص ثابت شود، شرط واقعی می‌شود که یکی از خصوصیات آن این است که بر اساس ادله‌ی اولیه‌ی که تعلق به خود تکلیف دارد، شرطیت ثابت است و شرط واقعی می‌شود و در صورتی که شرط واقعی شود، اگر فقدان آن نسیانا به عمل بیاید مبطل به حساب می‌آید؛ چون شرط واقعی است و در شرط واقعی فرقی بین عمد و نسیان و غفلت وجود ندارد.

در متن عروه آمده که در صورت نسیان اقوا صحت صلاة است و احوط اعاده است؛ اقوائیت به خاطر حدیث لا تعاد است و احوط به خاطر این است که احتمال می‌دهیم شرط، شرط واقعی باشد. در جایی که اختلاف باشد اما اقوا و احوط اعلام شود مشکل حلّ است.

و كذا لو تركه من أول الصلاة أو في الأثناء غفلة.[8]

حکم غفلت و نسیان مساوی است و غفلت و نسیان از یک قماش اند و فرق شان حیثیتی است.

و الجاهل بالحكم كالعامد على الأحوط.[9]

جاهل به موضوع اگر از روی تقصیر نباشد، مورد عفو و صحت قرار می‌گیرد و دلیلی بر بطلان نداریم. بنابراین تکلیف به تعبیر محقق خراسانی فعلی نیست و تکلیف فعلی محقق نمی‌باشد؛ اما جاهل به حکم که موضوع را می‌داند، معاقب است. جاهل به حکم، در واقع به جاهل مقصر برمی‌گردد که در مورد او آمده: «هلا تعلمت».[10] موضوع را می‌دانستید و حکم را نمی‌دانستید، چرا تحقیق نکردید؟

13 مسألة يجب الستر من جميع الجوانب‌بحيث لو كان هناك ناظر لم يرها إلا من جهة التحت فلا يجب نعم إذا كان واقفا على طرف سطح‌ أو على شباك بحيث ترى عورته لو كان هناك ناظر فالأقوى و الأحوط وجوب الستر من تحت أيضا.[11]

ستر باید کامل باشد به طوری که اگر ناظری، به مصلّی از هر جهتی نگاه کند در حجاب باشد. اگر قسمت بیشتر بدن مستور باشد و بخش کمی از آن مکشوف باشد، ستر محقق نشده است، پس باید ستر و احتجاب از جمیع جوانب باشد.

اگر کسی پشت بام ایستاده باشد و پایین آن ناظری است که اگر ببیند، از زیر دامن، بدن مصلّی را می‌بیند، حکمش چیست؟ این مسأله از ریز نگری‌های عروة الوثقایی است و حکمش در ادامه بیان خواهد شد. ان شاء الله.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo