< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی

1402/10/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/الأذان والإقامة /مسائل مرتبط با حکایت اذان

 

مسأله شماره 5:

5 مسألة يجوز حكاية الأذان‌و هو في الصلاة لكن الأقوى حينئذ تبديل الحيعلات بالحولقة‌.[1]

اگر مصلی در حال نماز باشد و اذان را بشنود، می‌تواند در حال نماز اذان را حکایت کند. اصل حکایت اذان دلیل داشت و تبدیل حیعلات به حوقله هم وجه و نصی داشت؛ اما اصل این مسأله که در حال نماز تکرار کردن درست است یا نه؟ سید یزدی می‌فرماید در حال نماز هم می‌توانید تکرار کنید؛ چه نماز واجب باشد و چه مستحب؛ برای این که اذان ذکر الله است و در صحیحه حلبی که در وسائل، باب 4 از ابواب تسلیم است، حدیث 1 چنین آمده:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع كُلُّ مَا ذَكَرْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ- وَ النَّبِيَّ ص فَهُوَ مِنَ الصَّلَاةِ- وَ إِنْ قُلْتَ السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ- فَقَدِ انْصَرَفْتَ.[2]

هر چیزی که از ذکر الله و ذکر پیامبر (ص) باشد، آن ذکرها از نماز است.

سیدنا الاستاد در کتاب مستند، ج13، ص17 همین مطلب را تأیید فرموده و به این روایت استناد کرده است.

اما در باره‌ی حیعلات، بر اساس دو روایتی که در مستدرک از دعائم الاسلام ذکر شده است، شرح داده شد و شیخ هم این مطلب را فرموده است.

تحقیق این است که در حال نماز بخصوص نماز واجب بعید است که بگوییم تکرار اذان جا داشته باشد؛ زیرا اولا خود اذکار صلاة و قرائت در نماز به طور معین از سوی شرع تحدید شده است؛ همانند روایتی که می‌گوید امام صادق (ع) نماز را به حماد تعلیم کرد و بعد فرمود: «هکذا صل یا حماد»[3] که حضرت تمام اجزاء نماز را کامل بیان کرد. پس شکل نماز از سوی شرع بیان شده است و سیره متشرعه هم بر این مطلب است که در بین اجزاء نماز جا ندارد که انسان اذکار را اضافه کند. علاوه بر این که علامه حلی در کتاب تذکره ج3، ص83 می‌فرماید: «لو كان مصليا فرضا أو نفلا لم يحك الأذان واشتغل بصلاته»[4] اگر اذان را بشنود و فرد در حال نماز باشد، حکایت نکند؛ به خاطر این که اگر به آن ذکر مبادرت کند، اقبال و توجه او در نماز از بین می‌رود.

اشکال: گفته می‌شود که ذکر الله و قرآن در حال نماز اشکال ندارد؛ اما در فتاوا دیده ایم که می‌گویند اشکال ندارد در صورتی که مکلف سهوا ذکر الله را اضافه بگوید و سهوا آیه قرآن را بخواند؛ اما عمدا اضافه کند، نه سیره مشترعه بر آن است و نه شاکله نماز با آن مطابقت می‌کند؛ بخصوص صلاة تعلمیه امام صادق که به حماد فرمود با این وضعیت تطبیق نمی‌کند. علاوه بر این که تکرار اذان امر مستحبی است و مکلف که در حال نماز واجب باشد ادخال یک امر مستحبی در ماهیت و هیکل مخترعه نماز وجهی ندارد. پس احوط این است که در حال نماز تکرار کلمات اذان وجهی نداشته باشد.

6 مسألة يعتبر في السقوط بالسماع عدم الفصل الطويل‌بينه و بين الصلاة‌.[5]

شرط سقوط اذان با سماع این است که بین سماع و تکرار فاصله‌ی طویلی نباشد؛ برای این که در روایت شماره سه باب سی از ابواب اذان و اقامه، معتبره عمرو بن خالد چنین آمده:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَبِي الْجَوْزَاءِ الْمُنَبِّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: كُنَّا مَعَهُ فَسَمِعَ إِقَامَةَ جَارٍ لَهُ بِالصَّلَاةِ فَقَالَ- قُومُوا فَقُمْنَا فَصَلَّيْنَا مَعَهُ بِغَيْرِ أَذَانٍ وَ لَا إِقَامَةٍ- وَ قَالَ يُجْزِئُكُمْ أَذَانُ جَارِكُمْ.[6]

از این حدیث دو مطلب استفاده می‌شود: مطلب اول این است که سماع هم کافی است و اصل، استماع اذان است؛ ولی سماع هم کافی است که اتفاقا اذان به گوشش برسد و در حدیث سمع آمده است. مطلب دوم در این حدیث این است که فرموده: اذان را که شنیدیم برای نماز قیام کردیم. اگر اذان کفایت کند اذانی است که متصل باشد و اگر فاصله بین اذان و بین صلاة باشد آن اذان با فصل طویل کفایت نمی‌کند.

7 مسألة [عدم الفرق بين السماع و الاستماع]الظاهر عدم الفرق بين السماع و الاستماع.[7]

‌8 مسألة القدر المتيقن من الأذان الأذان المتعلق بالصلاة‌فلو سمع الأذان الذي يقال في أذان المولود أو وراء المسافر عند خروجه إلى السفر لا يجزيه‌.[8]

سماع آن اذانی در نماز کفایت از اذان خود مکلف می‌کند که اذان برای نماز باشد و از نصوص این امر منصرف است؛ اما اذانی که پشت سر مسافر گفته شود یا برای مولود تازه به دنیا آمده گفته شود، اگر سماع شود کافی نیست. این مسأله نص خاصی ندارد و فقط شهرت است و سیره.

9 مسألة الظاهر عدم الفرق بين أذان الرجل و المرأة‌إلا إذا كان سماعه على الوجه المحرم أو كان أذان المرأة على الوجه المحرم‌.[9]

سیدنا الاستاد می‌فرماید: فرق وجود دارد اولا شرعیت اذان زن ثابت نیست و ثانیا شنیدن صدای زن دلیل ندارد و ثالثا چنین چیزی در سیره متشرعه وجود ندارد که زن اذان بگوید و مردان گوش دهند و به آن اذان اکتفا کنند. پس اقوا این است که به این اذان ترتیب اثر داده نشود. بعد می‌فرماید مگر این که اذان زن بر وجه محرم باشد؛ مثل این که ریبه ایجاد کند یا اذان قبل از وقت گفته شود.

10 مسألة قد يقال يشترط في السقوط بالسماع أن يكون السامع من الأول قاصدا للصلاة ‌فلو لم يكن قاصدا و بعد السماع بنى على الصلاة لم يكف في السقوط و له وجه‌.[10]

کسی که سماع اذان برایش کافی باشد باید کسی باشد که اذان را از اول به قصد نماز گوش دهد و اگر از اول قصد ندارد و به گوشش بخورد و بعدا مشغول نماز شود کافی نست؛ چون در نصوص سماع و استماع اذان برای نماز است.

سؤال: اذانی که از تلویزیون شنیده می‌شود چه حکمی دارد؟

جواب: این اذان بر دو صورت است. صورت اولی کافی است و صورت دوم کافی نیست. صورت اول این است که پخش اذان زنده است و مؤذن وجود دارد که اذان می‌گوید و به وسیله‌ی ابزار به گوش انسان می‌رسد. یک واسطه در تقویت صوت، اذان را از ماهیتش تغییر نمی‌دهد؛ اما اگر مثلا پخش اذان مؤذن زاده اردبیلی است که خودش از دنیا رفته و صوتش می‌رسد، این صوت کافی نیست؛ چون در اذان نیت شرط است و خود مؤذن باید آن را قصد کند؛ اما در پخش صوت، قصدی نیست و اصلا صدق اذان نمی‌کند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo