درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی
1402/11/25
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الصلاة/واجبات الصلاة /موارد عدول
موارد عدول:
موضوع بحث ما این بود که گفته شد عدول از یک نماز به نماز دیگر جایز نیست و عدول خلاف اصل و قاعده و خلاف طبیعت عبادت است. به تعبیر سیدنا الاستاد عبادت ملفقه نداریم که نصفش یک عبادت باشد و نصف دیگرش عبادت دیگر. اما مواردی داریم که در آن به صورت استثناء آمده که عدول جایز است. از این موارد فقهاء چند مورد را ذکر فرموده اند که آن را یادآور خواهیم شد.
شیخ طوسی در کتاب خلاف، ج1، ص310 میفرماید: عدول از حاضره به فائته جایز است در صورتی که مکلف مشغول نماز عصر باشد و در عین حال یادآور شود و به ذهنش برسد که نماز ظهر را نخوانده است، در این صورت میتواند از حاضره به فائته عدول کند. این مطلب مورد اجماع فقهاء و نص معتبر (صحیحه زراره) است. کتاب وسائل، باب 63 از ابواب مواقیت، حدیث شماره 1:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا نَسِيتَ صَلَاةً أَوْ صَلَّيْتَهَا بِغَيْرِ وُضُوءٍ- وَ كَانَ عَلَيْكَ قَضَاءُ صَلَوَاتٍ فَابْدَأْ بِأَوَّلِهِنَّ- فَأَذِّنْ لَهَا وَ أَقِمْ ثُمَّ صَلِّهَا- ثُمَّ صَلِّ مَا بَعْدَهَا بِإِقَامَةٍ إِقَامَةٍ لِكُلِّ صَلَاةٍ وَ قَالَ- قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ إِنْ كُنْتَ قَدْ صَلَّيْتَ الظُّهْرَ- وَ قَدْ فَاتَتْكَ الْغَدَاةُ فَذَكَرْتَهَا فَصَلِّ الْغَدَاةَ- أَيَّ سَاعَةٍ ذَكَرْتَهَا وَ لَوْ بَعْدَ الْعَصْرِ- وَ مَتَى مَا ذَكَرْتَ صَلَاةً فَاتَتْكَ صَلَّيْتَهَا- وَ قَالَ إِذَا نَسِيتَ الظُّهْرَ حَتَّى صَلَّيْتَ الْعَصْرَ فَذَكَرْتَهَا- وَ أَنْتَ فِي الصَّلَاةِ أَوْ بَعْدَ فَرَاغِكَ- فَانْوِهَا الْأُولَى ثُمَّ صَلِّ الْعَصْرَ-[1]
جملات پایانی حدیث بالا محل استشهاد است که میفرماید از حاضره به فائته یا از لاحقه به سابقه عدول صورت گیرد. از شرائط عدول این است که از لاحق به سابق عدول جا دارد و از سابق به لاحق جا ندارد.
محقق حلی در کتاب شرایع، ج1، ص79 میفرماید: عدول مجوز و مسوغ ندارد؛ مگر در مواردی که استثناء شده است. موارد استثناء را میفرماید اولین مورد همین است که شیخ فرمود و آن از حاضره به فائته است. مورد دوم؛ عدول از نماز فریضه به نافله است و آن جایی است سوره جمعه را نخوانده باشید میتوانید آن نماز را به نافله بدل کنید، تا بتوانید نماز با سوره جمعه را بخوانید. مورد سوم جایی است که شما فرادا نماز را شروع کرده اید و جماعت بر پا شود، میتوانید به نافله بدل کنید و بعد به جماعت بپیوندید.
صاحب جواهر میفرماید: این حکم از احکام مشهور است؛ بلکه خلافی در آن یافت نمیشود.
در این عبارت صاحب جواهر رتبه بندی تراکم آراء آمده که اولین رتبه تراکم آراء شهرت است، بعد نفی خلاف، سوم اجماع و چهارم تسالم. صاحب جواهر اول مشهور میگوید، بعد نفی خلاف میگوید.
علامه حلی در کتاب تذکره، ج2، ص109 میفرماید: عدول جا ندارد و خلاف اصل است؛ مگر در مواردی که اذن داده شده است و سه مورد را به عنوان موارد مأذون اعلام میکند. مورد اول بر پا شدن جماعت است. مورد دوم در نماز روزه جمعه است که سوره جمعه را نخوانده، میتواند آن نماز را به نافله تبدیل کند و سوره جمعه را در فریضه بخواند. مورد سوم جایی است که شروع به فریضه کرده است؛ ولی اذان و اقامه را فراموش کرده، در این مورد هم میتواند فریضه را بدل به نافله کند و بعد اذان و اقامه بگوید و فریضه را بخواند.
شهید ثانی در کتاب مسالک، ج1، ص197-198 بیان محقق حلی را که شرح میدهد، میفرماید: موارد تبدیل در مقام تصور شانزده مورد میشود؛ به این صورت که نماز یا واجب است یا مندوب و هر کدام یا ادائی است یا قضائی که حاصل ضرب چهار در چهار شانزده میشود. همان مواردی که در کلام شیخ و علامه آمده بود را در نظر دارد که تبدیل فریضه به فریضه اعم از حاضره و فائته یا فریضه به نافله است؛ اما با این خصوصیت که همیشه عدول از لاحقه به سابقه است، نه بر عکس که از سابق به لاحق عدول معنا ندارد.
نکتهی بعدی این است که شهید ثانی میفرماید: عدول از نافله به فریضه جا ندارد. دلیل آن را شهید اول در کتاب ذکری، ج3، ص251 میفرماید: عدول از فریضه به نافله جا دارد و از نافله به فریضه جا ندارد؛ چون فریضه میتواند نافله را جبران کند و تحت اشراف خودش قرار دهد؛ اما نافله آن قوت را ندارد که فریضه را تحت اشراف خودش قرار دهد. فریضه رتبهی بالاتر است و رتبهی پایین را میتواند پوشش دهد؛ اما بر عکس نیست.
علامه حلی در همان منبع بالا میفرماید: این موارد مأذونه است و در غیر موارد اذن، عدول از یک نماز به نماز دیگر جا ندارد.
در ادامه سید یزدی میفرماید:
لا يجوز العدول من صلاة إلى أخرىإلا في موارد خاصة أحدها في الصلاتين المرتبتين كالظهرين و العشائين إذا دخل في الثانية قبل الأولى عدل إليها بعد التذكر في الأثناء إذا لم يتجاوز محل العدول و أما إذا تجاوز كما إذا دخل في ركوع الرابعة من العشاء فتذكر ترك المغرب فإنه لا يجوز العدول لعدم بقاء محله فيتمها عشاء ثمَّ يصلي المغرب و يعيد العشاء أيضا احتياطا و أما إذا دخل في قيام الرابعة و لم يركع بعد فالظاهر بقاء محل العدول فيهدم القيام و يتمها بنية المغرب.[2]
منظور از مرتب این است که یکی پس از دیگری باشد؛ مثل نماز ظهر و عصر که ترتیب بین آن دو واجب است و عصر باید بعد از ظهر باشد و عشاء بعد از مغرب باشد.
اگر مصلی داخل عصر یا عشاء شود، بعد از آن که یادش آمد نماز اولی را انجام نداده، باید برگردد و عدول کند و نماز شروع شده را نماز اول قرار دهد، به شرط این که از محل عدول نگذشته باشد. عدول که یک حکم شرعی است، در مواردی که آمده، تحت اشراف قاعده تجاوز است؛ به عبارت دیگر از قلمرو قاعده تجاوز خارج نیست. اگر به دام قاعده تجاوز نیافتد عدول درست است و اگر مورد مورد قاعده تجاوز شد، در این صورت عدول جا ندارد. سید مثال میزند و آن این است که میگوید اگر برای مصلی در اثناء تذکر محقق شود و مشخص شود که نماز اولی را نخوانده و او در اثناء است، در این صورت محل هم محفوظ است؛ اما تجاوز از محل مثل این است که نماز عشاء را به رکعت چهارم رسیده باشد، در اینجا نمیتواند به مغرب عدول کند؛ چون محل آن باقی نیست و آن را به عنوان عشاء تمام کند و مغرب را بخواند، بعد از باب احتیاط عشاء را اعاده نماید تا ترتیب حفظ شود.
اگر به رکوع رکعت چهارم رسیده باشد، محل باقی نیست. این محل غیر از محل در مورد اجزاء داخل نماز است. محل در اینجا یعنی محل نماز سابق و لاحق. پس رکعت چهارم محل برای نماز قبلی که سه رکعتی است، نخواهد بود.