< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی

1403/02/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/أركان الصلاة /وجوب قیام در حال تکبیرة الاحرام

 

بحث و تحقیق در باره‌ی مسائل متفرع بر تکبیرة الاحرام:

مسأله شماره2: «مسألة لو قال الله أكبار‌بإشباع فتحة الباء حتى تولد الألف بطل كما أنه لو شدد راء أكبر بطل أيضا‌.»[1]

در باره‌ی کیفیت تکبیر، باید الله اکبر به همان صورت متلقات از شرع انجام گیرد و اولی این است که مجزوم باشد. بعد می‌فرماید اگر کسی الله اکبار بگوید و باء را اشتباع کند تا جایی که الف تولید شود، تکبیرة الاحرام باطل است و نماز منعقد نمی‌شود. همین طور باطل است اگر حرف راء در اکبر تشدید داده شود و معنای کلمه تغییر یابد.

«مسألة الأحوط تفخيم اللام من الله و الراء من أكبر‌و لكن الأقوى الصحة مع تركه‌ ‌أيضا‌.»[2]

احوط تفخیم لام و راء اکبر است که پرحجم ادا شود و اقوا صحت نماز با ترک تفخیم است؛ چون تفخیم جزء تجوید مستحب است. تجوید واجب آن است که اگر رعایت نشود، معنای کلمه محقق نمی‌شود؛ مثلا اگر عوض هاء الله، همزه تلفظ شود، تجوید واجب راعایت نشده و کلمه محقق نشده است.

«مسألة يجب فيها القيام و الاستقرار‌فلو ترك أحدهما بطل عمدا كان أو سهوا‌.»[3]

شهید در کتاب ذکری، ج3، ص256 می‌فرماید: «يشترط فيها جميع شروط الصلوة من الاستقبال والقيام وغيرها[4] قیایم در تکبیرة الاحرام شرط است.

صاحب جواهر برگرفته از کلام محقق در کتاب شرایع، ج1، ص80 که فرموده: واجب است که تکبیرة الاحرام در حالت قیام صورت گیرد و اگر قاعدا یا منحنیا صورت گیرد، در حال اختیار نماز منعقد نمی‌شود. در کتاب معتبر، ج2، ص177 ادله‌ی را هم ذکر کرده که قیام باید محقق باشد به جهت این که قیام در همه‌ی نماز واجب و رکن است و تکبیرة الاحرام جزء نماز است. نصوص در این رابطه در مستفیض؛ بلکه در حد متواتر است. صاحب جواهر در شرح کلام محقق حلی می‌فرماید: این مطلب؛ یعنی قیام در حال تکبیرة الاحرام شرط است بر اساس اصل و حدیث حماد. اصل همان اصالة الاشتغال است که مکلف مشغولیت ذمه دارد و برائت حاصل نمی‌شود مگر این که تکبیرة الاحرام را در حال قیام انجام دهد. و بر اساس حدیث حماد که صحیحه حماد بیان تعلیمی است؛ یعنی تعلیم نماز از سوی امام صادق (ع) به طور کامل آمده: «فَقَامَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ ... فَقَالَ اللَّهُ أَكْبَرُ.»[5] تعلیم نماز از جمله تعلیم تکبیرة الاحرام به این نحو است که امام درست ایستاد و نیت کرد و تکبیرة الاحرام را بر زبان مبارک جاری نمود. در آخر فرمود یا حماد هکذا صل. این حدیث در باب یک از ابواب افعال نماز، حدیث شماره یک آمده است.

سیدنا الاستاد در کتاب مستند العروه ج14 ص108 این مسأله را که شرح می‌دهد، به همین صحیحه حماد تمسک می‌کند و به صحاحی که در باب یک و دو از ابواب قیام آمده نیز تمسک می‌کند که جمله‌ی اصلی در آن روایات این است که امام می‌فرماید: من لم یقم ... لا صلاة له. نصوص در این رابطه در حد مستفیض یا متواتر است.

مسأله‌ی قیام تا اینجام معلوم شد و روشن گردید که بدون هیچ شک و شبهه‌ی، قیام در تکبیرة الاحرام شرط است. یک بحثی گفته شده است که شرح آن لطیف است. گفته می‌شود که لا خلاف فیه و صاحب جواهر در کتاب جواهر، 9، ص222 اشتراط قیام در حال تکبیرة الاحرام را به اصل و صحیحه حماد مستند کرده اند و در ص224 می‌فرماید: قیام شرط است اطلاقا امام باشد یا مأموم، ذاکر باشد یا ناسی، باید در حال تکبیرة الاحرام قیام داشته باشد. اما شهید مطلبی فرموده که صاحب جواهر و سیدناالاستاد آن را به عنوان حکایت گرفته اند و شرح داده اند. شهید فرموده قیام در تکبیر شرط است؛ ولی شیخ در مبسوط فرموده که مأموم اگر منحنیا وصل به امام شود، اشکالی ندارد. شهید می‌فرماید مدرک آن را من واقف نشدم. صاحب جواهر گفته حکایت شده که شیخ چنین فرموده و سیدنا می‌فرماید: در وجوب قیام خلافی نیست مگر از شیخ که در باره‌ی مأموم گفته اگر در حال تکبیرة الاحرام انحناء داشته باشد اشکالی ندارد. صاحب جواهر و سیدنا الاستاد تقریبا با یک سنخ مستند و با شرح بیشتر می‌فرمایند مقتضای اطلاقات نصوص که قیام را شرط و رکن اعلام می‌کنند، این است که فرقی بین امام و مأموم وجود ندارد.

تحقیق این است که صاحب جواهر و سیدناالاستاد محکی گفته اند و خود شان عبارت شیخ طوسی را ندیده اند. به عبارت شیخ در مبسوط ، ج1، ص156 که مراجعه کنیم، می‌فرماید: «إذا كبر للافتتاح و الركوع ينبغي أن يأتي بهما و هو قائم و لا تبطل صلوته إن أتى ببعض التكبيرات منحنيا.»[6] یک نسخه این است که «ان کبر ببعض التکبیر انحناءا» و نسخه‌ی دیگر «ان کبر ببعض التکبیرات انحناءا» که از ظاهر آن فهمیده می‌شود شیخ نظرش نسبت به تکبیرات مستحبه، غیر از تکبیر افتتاح، است؛ چون در نماز چند تا تکبیر داریم که بعضی از تکبیرات مستحبه است، اگر در حال انحناء هم باشد اشکالی ندارد، پس اشکال از اساس منتفی است و شیخ نظرش این نیست که بعضی از تکبیرة الاحرام اگر در حال انحناء انجام گیرد اشکالی ندارد. علاوه بر این که یک تکبیر به طور متعارف تجزیه بردار نیست و علی التحلیل تجزیه بردار است. از آن تکبیرات نماز اگر برخی در حال انحناء باشد، اشکالی ندارد.

آیا قیام در حال نسیان هم شرط است؟ اگر کسی در حال نیم خیز تکبیر را بگوید و فراموش کند که قیام شرط است، در این صورت آیا نماز باطل است؟ سیدنا الاستاد می‌فرماید طبق قاعده صورت نسیان اشکالی ندارد؛ برای این که حدیث لاتعاد آن را در برمی‌گیرد و از مستثنیات نیست؛ اما بر اساس نصوصی که مراجعه کنیم؛ مثل موثقه عمار، در کتاب وسائل، باب 13 از ابواب قیام، حدیث1، در آن تصریح شده اگر کسی نسیان کند قیام را در حال تکبیرة الاحرام، باید نماز را قطع کند و دو باره در حال قیام تکبیر بگوید:

«وَ كَذَلِكَ إِنْ وَجَبَتْ عَلَيْهِ الصَّلَاةُ مِنْ قِيَامٍ- فَنَسِيَ حَتَّى افْتَتَحَ الصَّلَاةَ وَ هُوَ قَاعِدٌ- فَعَلَيْهِ أَنْ يَقْطَعَ صَلَاتَهُ وَ يَقُومَ فَيَفْتَتِحَ الصَّلَاةَ وَ هُوَ قَائِمٌ.»[7]

این حدیث دلالت دارد که نقص در قیام از روی نسیان هم موجب بطلان نماز می‌شود.

از جهت دیگر قیام رکن است و اقتضای رکنیت این بود که نقص در رکن عمدا و سهوا موجب بطلان نماز می‌شود؛ علاوه بر این که مطلب مورد اجماع هم هست که صاحب جواهر در ص224 همان منبع بالا می‌فرماید: خلافی در این مسأله وجود ندارد. پس این شرط که قیام باشد ثابت است اجماعا و نصا و اگر نقص در آن به وجود بیاید عمدا باشد یا سهوا موجب بطلان نماز خواهد بود و نماز بدون تکبیرة الاحرام در حال قیام باطل خواهد بود.

در نتیجه قیام در تکبیرة الاحرام اجماعا و نصا شرط است و متقضای قاعده رکنیت این است که اگر اخلالی در رکن عمدا و سهوا ایجاد شود نماز باطل است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo