< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی

1403/02/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/أركان الصلاة /کیفیت تکبیر گفتن اخرس

 

تتمه مسأله شماره شش:

سید طباطبائی فرمودند: «و إن أمكن له النطق بها بتلقين الغير حرفا فحرفا قدم على الملحون و الترجمة‌.»[1] اگر مکلف توان نطق را به وسیله‌ی تلقین داشته باشد؛ مثل کسی که ابتداءا به تکلیف رسیده و ولیّ او در کنارش نشسته، تکبیرة الاحرام و قرائت را حرف به حرف به او تلقین کند و او تکبیر را بر زبان جاری سازد، این تلقین مقدم است بر ادای تکبیر به صورت لحن و ترجمه؛ چون اصل تکبیر انجام می‌گیرد منتها با کمک از شخص دیگر.

7 مسألة الأخرس يأتي بها على قدر الإمكان‌و إن عجز عن النطق أصلا أخطرها بقلبه و أشار إليها مع تحريك لسانه إن أمكنه‌.[2]

کسی که لال است و توان بیان ندارد و از این نعمت محروم است، به اندازه‌ی که ممکن است و در توانش است، تکبیرة الاحرام را انجام دهد و اگر یک نطق ناقصی از بعضی از آنان دیده می‌شود، به آن اکتفا کند و اگر به طور کل از نطق عاجر باشد، تکبیر را در قلب خودش خطور دهد و با دست خود به آن اشاره نماید و اگر ممکن است زبان خودش را برای تکبیر گفتن حرکت دهد.

اخرس قاعده دارد که گفته می‌شود اشارة الاخرس نطقه اجماعا و نصا و تسالما. معمولا اخرس‌ها یک قدرت و فهمی نسبتا بالایی دارند و با اشاره می‌فهمند، مطالب را دقیق و به صورت عجیب و غریبی درک می‌کنند. اگر اخرس به این صورت باشد که بتواند نطق مختصری داشته باشد و بتواند بعضی از حروف را ادا کند، باید انجام دهد.

سید علم الهدی در کتاب انتصار، ص139 می‌فرماید: از اختصاصات امامیه این است که اخرس اگر توان بر نطق نداشته باشد، تکبیرة الاحرام را با اشاره انجام دهد و می‌فرماید این مطلب مورد اجماع طائفه‌ی حقه (اتباع آل بیت) است.

شیخ طوسی در کتاب خلاف، ج1، ص315 می‌فرماید: اخرس تکبیرة الاحرام را با اشاره انجام دهد کافی است.

شیخ الطائفه در کتاب مبسوط، ج1، ص150-155 می‌فرماید: اگر اخرس اصلا قدرت بر نطق نداشته باشد، باید با اشاره تکبیر بگوید و انگشتان خود را تکان دهد و با آن اشاره‌ی داشته باشد. پس در این بیان شیخ شیوه‌ی تکبیر اخرس را بیان کرده است.

محقق حلی در کتاب معتبر، ج2، ص152-153 می‌گوید: شیخ فرموده که تکبیر اخرس با اشاره انجام شود، دلیل ما بر این مطلب این است که در باره‌ی تکبیرةالاحرام دو مطلب داریم؛ یکی لفظ و دیگری معنا. اگر لفظ متعذر بود و امکان نداشت، معنا وجود دارد و باید معنای آن را اخرس به صورت اشاره انجام دهد.

شهید در کتاب ذکری ج3، ص156 می‌فرماید: در تکبیرة الاحرام معنا معتبر است و اگر لفظ معذور باشد، معنا رعایت شود که اخرس به صورت معنا تکبیرة الاحرام را ادا کند.

محقق حلی در شرایع، ص80 همین مطلب را بیان فرموده که اخرس اگر اصلا نتواند نطقی داشته باشد، باید با اشاره تکبیرة الاحرام را انجام دهد.

صاحب جواهر در کتاب جواهر الکلام، ج9، ص211 این بیان محقق حلی را که شرح می‌دهد، مدرک و مستند آن را ذکر می‌کند و می‌گوید: دلیل ما بر این مطلب همان قاعده معروفی است که می‌گوید «كل ما غلب الله عليه فالله أولى بالعذر»[3] این قاعده در جاهای متعددی ذکر شده است؛ از جمله در باب سه از ابواب قضاء صلوات، حدیث شماره3. در شرح آن آمده است که از ضمن آن هزاران قاعده استخراج می‌شود. هر چیزی از موارد عجز را که خدا برای بنده‌ی خودش مقدر ساخته است، این موارد اولی به عذر است. جاهای دیگری ممکن است در اثر کار خود مکلف عذری دیده شود؛ ولی آن نقص و عجزی که از سوی خدا داده شده، عذری است قطعی و اولی به عذر است. بنابراین اخرس معذور است و تکلم نمی‌تواند و هر مقداری که توان دارد باید در جهت قرائت و تکبیرة الاحرام انجام دهد. صاحب جواهر در ادامه می‌فرماید مستند اصلی آن روایت سکونی است در کتاب وسائل، باب 59 از ابواب القراءة فی الصلاة، حدیث1:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تَلْبِيَةُ الْأَخْرَسِ وَ تَشَهُّدُهُ وَ قِرَاءَتُهُ الْقُرْآنَ فِي الصَّلَاةِ- تَحْرِيكُ لِسَانِهِ وَ إِشَارَتُهُ بِإِصْبَعِهِ.[4]

مضمون این روایت همان مطلبی است که شیخ در مبسوط بیان کرده بود. مبسوط بسطی است از یک واقعتی که در حقیقت معانی روایات را شرح و بسط داده است. مبسوط بسط نصوص شرعی است.

طبق این روایت، تلبیه و تکبیر اخرس، تحریک لسان و اشاره‌ی با انگشتان است.

روایت شماره دو موثقه مسعدة بن صدقة است:

عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ قَالَ سَمِعْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع يَقُولُ إِنَّكَ قَدْ تَرَى مِنَ الْمُحَرَّمِ مِنَ الْعَجَمِ- لَا يُرَادُ مِنْهُ مَا يُرَادُ مِنَ الْعَالِمِ الْفَصِيحِ- وَ كَذَلِكَ الْأَخْرَسُ فِي الْقِرَاءَةِ فِي الصَّلَاةِ- وَ التَّشَهُّدِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ- فَهَذَا بِمَنْزِلَةِ الْعَجَمِ وَ الْمُحَرَّمِ- لَا يُرَادُ مِنْهُ مَا يُرَادُ مِنَ الْعَاقِلِ الْمُتَكَلِّمِ الْفَصِيحِ‌.[5]

از اخرس چیزی خواسته شده است که در وسع اوست و از هر مکلفی به اندازه‌ی وسع و توان او تکلیف خواسته شده است.

خلاصه دلیل بر این مطلب اجماع، نص و تحلیل است که شیخ انصاری در کتاب صلاة ج6، ص389-390 می‌فرماید: اذکار در حقیقت لفظی دارند و معنایی. تکبیرة الاحرام یک ذکر است و این ذکر برای آدم قادر، طبق دلیل با لفظ خاصی آمده است؛ ولی اگر کسی به آن قادر نباشد، باید به بدل آن مراجعه کند و بدل آن ترجمه، ملحون و اشاره‌ی اخرس است.

8 مسألة حكم التكبيرات المندوبة فيما ذكر حكم تكبيرة الإحرام‌ حتى في إشارة الأخرس‌.[6]

حکم تکبیرات مستحبی در اموری که ذکر شد مثل اعراب، ترجمه، لحن و ... حکم تکبیرة الاحرام را دارد؛ حتی در اشاره‌ی اخرس؛ چون تکبیر صلاتی است و احکام همان تکبیرة الاحرام را از باب سنخیت دارد؛ زیرا موضوع واحد است و حکم آن هم یکی خواهد بود.

9 مسألة إذا ترك التعلم في سعة الوقت حتى ضاق أثم و صحت صلاته على الأقوى‌و الأحوط القضاء بعد التعلم‌.[7]

اگر کسی تعلم را در سعه‌ی وقت ترک کند که گفتیم تعلم واجب است؛ اما این که واجب مقدمی است یا نفسی یا طریقی، فرق نمی‌کند، غرض این است که بگوییم تعلم احکام واجب است؛ حتی از باب وجوب طریقی هم اگر باشد اشکالی در کار نیست و غرض اثبات وجوب تعلم است که اجماعا و نصا ثابت است. پس از ثبوت آن، بحث در این است که مکلف باید به تعلم بپردازد و اگر تقصیر داشته باشد، عذر نیست و اگر قصور داشته باشد، می‌تواند عذر باشد. از باب مثال ترک تعلم در سعه‌ی وقت اگر باشد و مکلف ‌بتواند کلمه الله اکبر را از فرد آگاه به مسائل شرع یادگیرد، باید یاد بگیرد. اگر در سعه‌ی وقت تعلم نکند تا این که وقت ضیق شود، در این صورت گناه کرده است؛ اما نمازش درست است؛ زیرا اولا طبق تحلیل که الآن خطاب دارد و باید عمل را انجام دهد. «الامتناع بالاختیار لاینافی الاختیار[8] در وضعیت فعلی که نمی‌تواند نماز را کامل انجام دهد در حد توان انجام دهد. ثانیا «الصلاة لاتترک بحال[9] نماز به هیچ وجه ترک نشود که لازمه‌ی عقلی آن، صحت نماز است. لازمه‌ی عقلی در استصحاب جا ندارد و در الفاظ هیچ اشکالی ندارد و لازمه اش صحت صلاة می‌شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo