< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سیدعلی موسوی‌اردبیلی

1403/02/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نواهی / اقتضای نهی برای فساد عمل منهی عنه / مراد از عبادت و معامله در مسأله

 

جلسه قبل مدعای شهيد صدر در خصوص موارد حمل نهی در عبادات بر ارشاد را خدمتتان عرض کرديم.

اما اشکال فرمایشات ایشان این است که اولاً: اگر نهی به خود عبادت تعلق گرفته باشد، لزوماً حمل بر ارشاد نمی‌شود، بلکه همان گونه که سابقاً در خصوص عبادات مکروهه گذشت، اين نهی می‌تواند ناشی از وجود مفسده و مولوی باشد.

و ثانیاً: در فرض اجمال نیز نمی‌توان از وجود نهی نتيجه گرفت که عبادت فاقد امر است، چون مصلحتی که امر از آن نشأت گرفته است، می‌تواند در خود عبادت باشد در حالی که مفسده‌ای که نهی ناشی از آن است در چيزی دیگر باشد، مثل ملازمه بین عبادت و برخی از خصوصیات خارجیه.

و ثالثاً: اگر نهی به خصوصیتی تعلق بگیرد که ثبوت امر به آن محتمل نیست، نمی‌توان آن را حمل بر ارشاد به مانعیت نمود، زیرا حمل اوامر تعلق گرفته به خصوصیات مرکب بر ارشاد به این جهت است که آن خصوصیات متعلق امر به مرکب واقع شده‌اند، فلذا امر مولوی علی حده به آنها لغو خواهد بود، اما در خصوص نهی وجهی برای دست برداشتن از ظاهر آن که دلالت بر نشأت گرفتن آن از مفسده دارد، وجود ندارد و مانعیت آنچه که در این فرض متعلق نهی قرار گرفته است برای نماز، به اين جهت است که نمی‌توان با مرکبی که جزئی از آن مبغوض مولاست، به مولا تقرب پیدا کرد.

مطلب ششم: مراد از عبادت و معامله در مسأله

برای عبادت تعاریف متعددی ذکر شده است که مرحوم آخوند برخی از آنها را در کلمات خود عنوان کرده است:

1 ـ فعل عبادی فعلی است که بذاته مقرّب باشد مگر این که دارای حرمت باشد؛ مثل: سجود و خضوع و خشوع برای خداوند و تسبیح و تقدیس او.

2 ـ فعل عبادی فعلی است که اگر امری به آن تعلق بگیرد، آن امر عبادی خواهد بود و امکان سقوط آن وجود ندارد مگر این که به نحو قربی اتیان شود؛ مثل: روزه روز عید فطر و قربان و نماز در ایام عادت.

3 ـ فعل عبادی فعلی است که امری که به آن شده است به جهت تعبد با فعل بوده است.

4 ـ فعل عبادی فعلی است که صحت آن متوقف بر نیت است.

5 ـ فعل عبادی فعلی است که انحصار مصلحت آن در يک چيز معلوم نیست.

مرحوم آخوند بعد از ذکر این تعاریف از عبادت می‌فرماید: مراد از عبادت در اين مسأله، معنای اول يا دوم آن است نه معانی دیگر، زيرا بر اساس معانی دیگر امکان تعلق نهی به عبادت وجود نخواهد داشت، علاوه بر این که بر تعاریف دیگر اشکالات طردی و عکسی هم وارد شده است، هرچند اين اشکالات وارد نیست، چون این تعاریف شرح الاسمی هستند نه حدی و یا رسمی.[1]

اما پاسخی که می‌توان به اشکال مرحوم آخوند در خصوص سه تعریف اخیر داد این است که ـ همان گونه مرحوم آيت الله خویی[2] و مرحوم آيت الله روحانی[3] نیز فرموده‌اند ـ مراد از عبادت در این تعاریف و نیز در تعریف اول و دوم، عبادت بالفعل نیست، بلکه فعلی است که شأنيت اين را داشته باشد که عبادی باشد، وگرنه اشکالی که ایشان وارد کرده‌اند بر دو تعريف اول هم وارد است.

البته مرحوم محقق اصفهانی فرمايش مرحوم آخوند را توجيه کرده‌اند که مطالب ايشان را جلسه بعد خدمتتان عرض خواهيم کرد ان شاء الله.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo