< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی نجفی

1401/09/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: حدود / حدّ قذف (2)/ شرط تحقق قذف

 

شرط تحقق قذف

صراحت یا ظهور در لفظ و إسناد
الأول: في الموجب وهو الرمي بالزنا واللواط، كقوله: زنيت أو لطت أو ليط بك أو أنت زان أو لائط أو منكوح في دبره، وما يؤدي هذا المعنى صريحا مع معرفة القائل بموضوع اللفظ، بأي لغة اتفق[1] .
محقق (قدّس سرّه) می فرماید: یکی از موجبات تحقق قذف رمی به زنا یا لواط است مثل اینکه به کسی بگوید : زناکار ، لواطکار ، با تو لواط شده و هر کلامی که به نحو صریح این معانی را برساند و گوینده نیز نسبت به موضوع گفتار خویش شناخت داشته باشد ، موجب تحقق قذف است.

اشکال
باید گفت بیان ایشان قابل پذیرش نیست چرا که دلیلی از آیات یا روایات بر این مطلب وجود ندارد و صرفاً اگر ظاهر کلام بر قذف دلالت کند کافی است و از طرفی بنای عقلاء نیز بر آن است لذا تصریح لازم نیست.
ولو قال لولده الذي أقر به: لست بولدي، وجب عليه الحد. وكذا لو قال لغيره: لست لأبيك.[2]
ایشان در اپامه می فرماید: اگر کسی به فرزند خود که بر آن اقرار دارد بگوید: تو فرزند من نیستی یا آنکه به دیگری بگوید: تو فرزند پدرت نیستی ، حد قذف بر او ثابت می شود.
اشکال

باید گفت این بیان نیز قابل پذیرش نیست چرا که اسناد قذف زمانی محقق می‌شود که قصد تهمت یا تعریض یا حکایت در آن وجود داشته باشد ولی اگر کلام مذکور را از روی تأدیب فرزندش یا دیگری بگوید ، موجب قذف نیست و ظهور در آن ندارد. از طرف دیگر نیز احتمال دارد که مراد از کاربرد چنین کلامی ، برای قذف نباشد و در نتیجه استدلال به آن بر قذف باطل خواهد بود.
از جهت دیگر نیز طبق نظر ایشان - که صراحت را معتبر می دانند - هیچ صراحتی بر اتّهام در چنین جملاتی وجود ندارد لذا به طریق اولی قذف نخواهد بود و کاربرد آن دلیل بر آن نیست که مادر فرزند مرتکب زنا شده باشد چرا که ممکن است بر او دخول به شبهه یا تجاوز به عنف شده باشد.
اشکال
برخی گفته‌اند در معتبره سکونی که در زیر می آید ، کاربرد و تلفظ به کلمات مذکور به عنوان قذف شمرده شده و حدّ بر آن مترتب گردیده است و قذف به نحو تعبّد ثابت است.
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَقَرَّ بِوَلَدٍ ثُمَّ نَفَاهُ جُلِدَ الْحَدَّ وَ أُلْزِمَ الْوَلَدَ.[3]
سکونی گوید: امام صادق علیه‌السلام فرمود: هر کس به فرزندی کسی برای پدرش اقرار کند ولی بعداً آنرا نفی کند ، مورد مجازات و حدّ قذف ( هشتاد ضربه تازیانه) قرار می گیرد و فرزند نیز به همان پدر (مورد اقرار ) ملحق می شود.
پاسخ
باید گفت اشکال مذکور قابل پذیرش نیست چرا که در قذف اسناد زنا یا لواط وجود دارد و قابل تعبّد نیست و اصلاً در آن راه ندارد بلکه از امور واقعی است. لذا می توان گفت مراد امام علیه السلام جایی است گوینده نخست اقرار بر فرزند نموده ولی پس از آن به مادر او تهمت زده و در واقع کلام او ظهور یا تصریح به زنای مادر فرزند دارد.
قابل ذکر است که چنانچه مادری به فرزند خود بگوید : فرزند من نیستی ، به عنوان قذف پدر محسوب نمی شود و کلام مذکور ظهور در تأدیب فرزند دارد مگر آنکه قرینه قایم شود که بر زنا دلالت کند که در این صورت قذف محقق شده و موجب حدّ می گردد.


[1] شرایع الاسلام ؛ ج4، ص149.
[2] . شرایع الاسلام ؛ ج4، ص149.
[3] . وسایل الشیعه؛ج۲۸، ص۲۰۹، ح1، باب23، ابواب حد القذف.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo