< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی نجفی

1400/04/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب الخيارات/خيار العيب /

 

ادامه کلام شیخ (ره) در تبری بایع از عیوب

شیخ(ره) در ادامه مساله تبری بایع از عیوب می فرماید: ثمّ إنّ تبرّي البائع عن العيوب مطلقاً أو عن عيبٍ خاصٍّ إنّما يسقط تأثيره من حيث الخيار. أمّا سائر أحكامه فلا [1]

یعنی تبری بایع از عیوب فقط حق الخیار را برمی دارد و جلوی تاثیر عیب را از این ناحیه می گیرد اما سایر احکام عیب با تبری مزبور برداشته نمی شود.

بیان سید یزدی(ره)

سید یزدی (ره) در حاشیه مکاسب[2] خود ج 3 ص 163 شماره 179 این سخن شیخ(ره) را به معنایی دیگر که خلاف ظاهر است حمل می نمایند هکذا این معنا خلاف ظاهر دیگر محشین کلام شیخ(ره) است لکن سید یزدی (ره)می گوید این برداشت و معنا مراد سخن شیخ(ره) است.

در واقع ایشان می گوید: مراد شیخ این است که تبری بایع از عیوب صرفاً موجب می شود که حق ارش و رد از مشتری ساقط شود ولی سایر احکام خیار عیب من جمله ضمان تلف باقی می ماند که بر اساس قاعده "التلف فی زمن الخیار من مال من لا خیار له" ، تلف بواسطه خیار عیب از مال بایع می شود.

به دیگر بیان چنانچه فرض شود بر خیار عیب سه امتیاز مترتب باشد که عبارت از حق رد و حق ارش و ضمان تلف باشند، در اینصورت تبری بایع از عیوب موجب سقوط حق رد و ارش مشتری می گردد لکن حکم ضمان تلف برعهده بایع باقی می ماند.

 

دلیل سید یزدی (ره)

ایشان در مقام استدلال می فرمایند :علت این برداشت و معنا از کلام شیخ(ره) عبارتی است که شهید در دروس[3] بیان نمود و فرمود: و یحتمل الضمان لبقاء علاقه الخیار لذا در اینجا مراد از کلمه "الخیار" همان خیار عیبی است که بوسیله تبری بایع حق رد و ارشِ مشتری ساقط گشته و لکن بحهت بقای علّت یا علقه خیار سایر احکام مثل تلف در زمان خیار که مِن مال مَن لا خیار له است باقی می ماند لذا بایع ضامن است.

اشکال بر کلام سید یزدی (ره)

برداشت سید یزدی (ره) و معنایی که از کلام شیخ دارند صحیح نمی باشد چنانچه خودشان اقرار دارند که این معنا خلاف ظاهر کلام شیخ (ره) است.

علاوه بر اقرار سید یزدی(ره) سه اشکال در مقام وجود دارد :

    1. ظاهر ادله که احکامی را برای خیار اثبات می کند مثل ضمان تلف شامل خیار فعلی می گردد و نه خیار شآنی

به این بیان که با تبری بایع که گفته اند خیار عیب ساقط می شود منظور خیار فعلی است و بر خیار شانی احکامی مترتب نمی شود چنانچه سخن سید یزدی (ره) با این برداشتشان از سخن شیخ(ره) ،برخیار شانی مترتب می گردد و لذا هیچ فقیهی ملتزم نشده که در مثل خیار مجلس یا حیوان یا شرط چنانچه ساقط شدند باز هم احکام آن باقی باشند

 

    2. چنانچه فرمایش سید یزدی (ره) صحیح باشد و قائل شویم که بر خیار شانی نیز احکام مترتب گردد موجب می شود که مبیع تا هر زمان که تلف گردد ضمانت بایع را در پی داشته باشد چرا که خیار شانی قابلیت زوال ندارد و لذا در فرضی که بایع تبری می نمود لکن عیب ظاهر نمی شد همچنان خیار عیب علی الدوام باقی است و این مطلب را هیچ فقیهی قبول نداشته و نپذیرفته و حتی تفوّه به آن نکرده است چرا که ملاک خیار فعلی بودن آن است و نه شانی بودنش و از طرف دیگر هم بر خیار شانی اثری در خارج و واقعیت، مترتب نمی گردد.

 

    3. قاعده ای را که در مقام بیان نموده اند مبنی بر اینکه: "التلف فی زمن الخیار من مال من لا خیار له" در واقع منصوصه است لکن این نص در باب خیار حیوان و شرط وارد شده و البته فقهاء خیار مجلس را نیز به آن دو ملحق نمودند چرا که در حاق و بطن این دو خیار، خیار مجلس هم جای گرفته است و خیار مجلس غالبا به مراتب مدتش از خیار حیوان و شرط کوتاهتر بوده و شامل بنبراین شامل قاهده خواهد شد.

بنابراین در غیر موارد سه گانه خیار- حیوان،شرط و مجلس- کسی خیار عیب را به این قاعده مذکوراضافه ننموده است و تحت آن درج نکرده لذا باید گفت: این قاعده مختص خیار حیوان و شرط و مجلس بوده و خیار عیب از تحت مصداق آن خارج است.

نتیجه

از آنچه گذشت برداشت و ما حصل چنین است که فرمایش سید یزدی (ره) را نمی توان پذیرفت بنابراین قائلیم که با تبری بایع از عیوب خیار ساقط می شود و احکام بقیه خیارات مثل حیوان یا شرط یا مجلس همچنان به قوت خود باقی می مانند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo