< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی نجفی

1400/05/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الخيارات/خيار العيب /لزوم اعلام عیب

 

مساله:

آیا بر بایع لازم است که عیب مبیع را اعلام کند؟

شیخ(ره) به نقل از مبسوط می گوید[1] : اگر کسی مبیع معیوبی را بفروشد و عیب آنرا اعلام نکند مرتکب گناه شده است و مشتری حق خیار دارد.[2]

البته این نظر علاوه بر کتاب مبسوط در کتاب خلاف شیخ طوسی(ره) و فقه القرآن راوندی(ره) و تحریر الاحکام علامه حلی(ره) نیز بیان شده است.

 

اقوال در اعلام عیب

 

    1. وجوب اعلام عیوب پنهان و آشکار

قائلین این نظر عبارتند از: شیخ طوسی(ره) در مبسوط[3] و خلاف[4]

 

    2. استحباب اعلام عیوب پنهان و آشکار

قائلین این نظر عبارتند از: ابن ادریس(ره) در سرائر[5] و محقق(ره) در شرایع ( 2/ 36 ) و علامه حلی(ره) در تذکره الفقهاء[6] [7]

 

    3. وجوب اعلام عیوب پنهان – هر چند بایع تبرّی از عیوب نموده باشد – و عدم وجوب اعلام عیوب آشکار

قائلین این قول عبارتند از: محقق ثانی(ره) در جامع المقاصد[8] و شهید ثانی(ره) در مسالک[9] و شیخ ابراهیم قطیفی(ره) در ایضاح النافع و شیخ نورالدین(زین الدین) ابوالقاسم علی بن عبدالعالی میسی عاملی (ره) در میسیه

البته دو کتاب پایانی هنوز به زیور طبع آراسته نشده است لکن سید عاملی(ره) در مفتاح الکرامه ( 4/ 415 )نظر فوق را از آن دو کتاب نقل می نماید.

 

    4. عدم وجوب اعلام عیوب خفی – در صورت تبری – و وجوب اعلام عیوب – در صورت عدم تبری- و عدم وجوب اعلام عیوب جلی

قائلین این نظر عبارتند از: شهید اول در دروس(ره)[10] و نیز در کتاب دیگرشان الحاشیه النجاریه علی قواعد العلامه (ص 249)

 

    5. وجوب اعلام عیوب پنهان و آشکار البته بر فرض عدم تبرّی

قائلین این نظر عبارتند از: ظاهر عبارت شیخ طوسی(ره) در مبسوط[11] و راوندی(ره) در فقه القرآن[12] و علامه حلی(ره) در تحریر[13]

دلیل قائلین نظریه وجوب اعلام عیب

تنها دلیل این بزرگواران چنین است که اگر بایع عیب مبیع را اعلام نکند موجب غَشّ در معامله خواهد بود.

لکن از روایات و نصوص دلیلی بر وجوب اعلام عیب نرسیده است.

معنای غَشّ

غَشّ ( به فتح قاف) مصدر ، به معنای فریب دادن و غِشّ( به کسر قاف) ، اسم مصدر است.[14] در مباحث فقه ضبط نخست به کار می رود.

با توجه به دلیل قائلین نظریه وجوب اعلام عیب لازم است معنا و مفهوم غَشّ در معامله تبیین شود.

وجودی یا عدمی بودن غَشّ

    1. اگر غش امری عدمی باشد

بر عدم اظهار عیب صدق می کند به این معنا که صرف اعلام نکردن عیب موجب غش در معامله خواهد بود.

بنا بر این معنا اعلام عیب توسط بایع واجب خواهد بود.

 

    2. اگر غش امری وجودی باشد بازگشت آن به تلبیس و پنهان نمودن عیب است به نحوی که دیگران را بفریبد.

بنا بر این معنا اگر بایع عیب را مخفی نکند اعلام عیب توسط او واجب نخواهد بود.

شیخ (ره) می گوید: ظاهر از کلام شیخ طوسی(ره) آنست که ایشان غَش را امری عدمی دانسته اند و صرف اظهار نکردن عیب غَش بوده و حرام است.

نظر استاد

باید گفت: در مباحث گذشته مکاسب ( 2/248 ) کلمات لغویین و فقها را در تعریف غَش متعرض شدیم و ده معنا را ذکر کردیم.

تعبیر آیت الله خویی(ره) بر این بود که غَشّ بمعنای گول زدن است.

تعبیر ما چنین شد که غَش معنایی عرفی دارد که به اخفاء عیب و نقص و پوشاندن عیب و نقص و مخلوط نمودن جنس ردی (پست) و اعلاء و ناخالص با خالص برای اینکه بایع در معامله استفاده بیشتری ببرد و در واقع از جهل مشتری سوء استفاده نماید.

لذا بنا بر این تعبیر غَشّ امری وجودی است.

فاضل نراقی(ره) در مستند الشیعه انواع بیست و چهار گانه از غَش ّبه دست داده و ما در آراء الفقهیه ( 2/248) بنا بر نقل حاج شیخ (ره) موسس حوزه علمیه ، انواع هجده گانه از غَشّ ذکر نمودیم.

نتیجه اینکه بنا بر نظر ما مفهوم غَش امری وجودی است لذا با عدم اعلام عیب حاصل نخواهد شد مخصوصاً در مواردی که مشتری عالم به عیب باشد و قدر متیقن از معنای غَشّ نیز همین معناست. بنابر این اعلام عیب توسط بایع واجب نیست.

البته مخفی نماند که اگر بایع در صدد تلبیس و فریب مشتری باشد و اظهار صحت در مبیع نماید ، غَشّ حاصل شده و حرام است.

اساس اقدام بر بیع

باید دید مشتری بر چه اساسی اقدام به معامله نموده است؟

    1. اصل سلامت اشیاء

بر این اساس غَش در کار نیست و بایع مرتکب گناهی نشده چرا که بنای مشتری بر اصل سلامت است ربطی به او ندارد.

این نظر بنا بر مبنای شیخ(ره) نیز غَش محسوب نمی شود ( که ایشان غَش را امری عدمی دانستند) چرا که بر این اساس موضوع غَشّ منتفی است.

    2. صحت مبیع شرط ضمن العقد باشد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo