< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی نجفی

1400/05/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الخيارات/خيار العيب /صدق غَش با وجود تبری بایع از عیوب

 

مقام دوم بحث در مقوله اعلام عیب

مساله

آیا تبری بایع از عیوب مانع صدق غَش در معامله محسوب می شود؟

اگر بایع هنگام بیع از عیوب مبیع تبری نماید و متعهد صحت کالا نباشد، هر چند مبیع دارای عیب باشد ، این کار او موجب غَش در معامله نخواهد بود؟

به عبارت دیگر آیا بایع هنگام عقد بیع مخیَر است که حتما اعلام عیب نماید یا اینکه می تواند تبری از عیوب نماید؟

بعضی در این مساله گفته اند: لازم است معنای غَش را مورد بررسی قرار داده و اینکه کدام یک از دو معنای وجودی یا عدمی آنرا لحاظ کنیم

اگر غش را امری عدمی بدانیم:

در اینصورت مفهوم غَش عبارت از عدم اظهار و اعلام عیب است لذا در مساله با وجود تبری بایع از بیع نیز غَش وجود خواهد داشت و حرام است.

اگر غَش را امری وجودی بدانیم:

در اینصورت مفهوم غَش عبارت از تلبیس و فریب دادن است بنحوی که اظهار وصف صحت در حالی که مبیع معیوب است ، غَش محسوب می گردد.

باید گفت بنا بر این مفهوم نیز هر چند اظهار وصف صحت به شرط ضمنی ارتکازی باشد باز هم غَش وجود خواهد داشت لذا بایع با تبری از عیوب از ارتکاب غَش رها می گردد و در این صورت که غَش امری وجود معنا شد ، تبرّی بایع آنرا رفع می کند.

ما می گوییم حتی اگر غَش را امری عدمی بدانیم نیز تبرّی بایع آنرا منتفی خواهد کرد چرا که تبری موجب می شود که دیگر اظهار عیب وجود نداشته باشد.

بنابراین ظاهر آنست که اگر بایع تبری از عیوب نماید، غَش در معامله منتفی خواهد شد.

البته با وجود تبری بایع از عیب و پذیرش مشتری باید گفت حتی اظهار صحت هم موجب غَش نخواهد بود چرا که صرف اخفاء عیب بعنوان غَش محسوب نمی شود بلکه غَش عبارت از اخفاء وصف مقصود مورد نظر مشتری است

لذا اگر بایع وصف صحت مقصود مشتری را اخفاء نکند و از عیوب تبری نماید موجب غَش نخواهد بود و مفروض در ما نحن فیه آنست که تبری بایع و موافقت مشتری متوقف بر وصف صحت نیست به این معنا که مشتری با علم به اینکه ممکن است مبیع معیوب باشد اقدام بر بیع نموده است بنابراین حتی اگر عیب اخفاء گردد نیز مصداق غَش نمی باشد.

آنچه در معاملات وجود دارد شرط ارتکازی بر سلامت مبیع است و مشتری با وجود این شرط ارتکازی اقدام بر بیع می نماید و در صورت فقدان این شرط مشتری دارای خیار خواهد بود و در صورتی که بایع تبری از عیب داشته باشد به این معناست که شرط ارتکازی را ملغی کرده و به مشتری اعلام نموده که تعهدی بر سلامت مبیع ندارد بنابراین خیار عیب مشتری ساقط خواهد شد و البته غَش هم منتفی می گردد.

اشکال

اگر کسی بگوید: در صورت تبری بایع نیز عدم اعلام عیب موجب غَش خواهد شد.

پاسخ

در پاسخ می گوییم: در اینصورت نیز هر چند بپذیریم غَش وجود داشته باشد لکن از مصادیق غَش حرام محسوب نمی شود چرا که دلیلی بر حرمت غَش نسبت به وصف غیر مقصود نداریم و در ما نحن فیه تبری بایع از عیب، در واقع وصفی غیر مقصود محسوب می شود چرا که اگر مقصود مشتری از بیع وصف صحت بود در صورت فقدان آن اقدام بر معامله نمی کرد و در فرض ما که اقدام بر بیع نموده کاشف از آن است که مشتری وصف صحت را در نظر نداشته و لحاظ نکرده است.

از آنچه گذشت چنین بدست می آید که معنای غَش صرفاً اخفاء عیب و اظهار صحت مبیع نیست بلکه گاهی اظهار آنچه که خلاف مقصود و مراد مشتری است نیز نیز از مصادیق غَش محسوب می گردد.

نکته

بنابراین معنای غَش عبارت از اظهار خلاف واقع است که گاهی با وصف صحت برای مبیع معیوب و گاهی با وصف معیوب برای مبیع صحیح حاصل خواهد شد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo