< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

1401/12/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نقد مسیر پیامبری، نقد و بررسی اشکالات

 

عمومیت نبوت در قرآن

سخن در بررسی عمومیت نبوت در قرآن و روایات بود. دو دسته آیات در این باره بیان شده است. در برخی از آنها کلمه «قریه» آمده و بیان کرده که در هر قریه ای پیامبر نیامده است: ﴿وَ لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا في‌ كُلِّ قَرْيَةٍ نَذيراً﴾ [1] . قریه در قرآن دو کاربرد دارد: یکی به معنای مکان زندگی آمده است: ﴿أَ فَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرى‌ أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنا بَياتاً وَ هُمْ نائِمُون﴾[2] و ﴿رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها﴾[3] . و در کاربرد دیگر به معنای مردمی است که آنجا مکان زندگی می کردند: ﴿وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّها وَ رُسُلِهِ فَحاسَبْناها حِساباً شَديدا﴾[4] و﴿وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ﴾[5] و ﴿وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتي‌ أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْناهُمْ فَلا ناصِرَ لَهُم﴾‌.[6] این دو کاربرد را راغب در «المفردات» آورده است.[7]

آیاتی که درباره قریه سخن گفته است بیان می کند که در هر قریحه ای پیامبر نیامده است، بلکه پیامبر برای ام القری که جنبه مرکزیت داشته است فرستاده شده است. در مورد نبوت پیامبر اکرم (ص) روشن است که نبوت ایشان جهانی بوده است اما مکانی که آن حضرت در آن مبعوث شده اند مکه بوده است، با این حال دعوت و پیام الهی فراگیر بوده و همه مکان ها را در بر می گرفته است، اما مکانی که خود آن حضرت در آن مبعوث شده است یک مکان بوده است.

دسته دیگر آیات در این باره آیاتی است که واژه «امت» در آنها به کار رفته است: ﴿وَ لَقَدْ بَعَثْنا في‌ كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولا﴾[8] و﴿وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فيها نَذيرٌ﴾[9] . راغب درباره معنای امت گفته است: در لغت به هر جمعیتی که چیزی آنها را به هم گره زده است امت گفته می شود. آن امر مشترک ممکن است دین واحد و یا مکان و یا زمان واحد بوده باشد. در قرآن کریم کلمه امت دارای کاربردهای مختلفی است که به برخی آنها اشاره می شود:

1. سوره قصص، آیه 23 : ﴿وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُون﴾[10] : چون به آب مدين رسيد ، گروهى از مردم را بر آن يافت كه دام‌هايشان را آب مى‌دادند.

2. سوره نحل، آیه 120 : ﴿إِنَّ إِبْراهيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنيفاً وَ لَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكين﴾[11] . در مورد معنای آیه گفته شده گاهی یک شخص از نظر خصوصیات به گونه ای است که همه خصلت های خوب را دارد و مقتدای بشر است و حضرت ابراهیم (ع) اینگونه بودند.

3. سوره زخرف، آیه 22 : ﴿بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‌ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى‌ آثارِهِمْ مُهْتَدُون﴾[12] : [ نه ] بلكه [ هيچ دليلى بر حقّانيّت بت‌پرستى و شرك خود ندارند ، بلكه دلگرمى آنان به آيينشان اين است كه ] گفتند : ما پدرانمان را بر آيينى يافتيم و مسلماً ما هم با پيروى از آثارشان راه يافته‌ايم‌. در این آیه امت به معنای یک روش و آیین است.

4. سوره یوسف، آیه 45 : ﴿وَ قالَ الَّذي نَجا مِنْهُما وَ ادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ أَنَا أُنَبِّئُكُمْ بِتَأْويلِهِ فَأَرْسِلُون﴾[13] : از آن دو زندانى آنكه آزاد شده بود و پس از مدتى [ يوسف را ] به ياد آورد گفت : من يقيناً شما را از تعبير آن آگاه مى‌كنم ، پس [ مرا به زندان ] بفرستيد. در این آیه امت به معنای یک مقطع زمانی معتد به است. در سوره هود، آیه 8 نیز امت به همین معنا آمده است: «وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى‌ أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ ».

5. سوره بقره، آیه 213: ﴿كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فيمَا اخْتَلَفُوا فيه﴾[14] . و در سوره زخرف آیه 33 می فرماید: ﴿وَ لَوْ لا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَيْها يَظْهَرُون﴾‌. امت در اینجا به معنای شیوه و روش از زندگی است.

در مورد «کان الناس» دو دیدگاه بیان شده است: دیدگاه مشهور آن است که تا قبل از حضرت نوح (ع)، مردم پیچیدگی روحی نداشتند و به همین خاطر نیازمند به شریعت الهی نبودند هر چند پیامبر برای آنها فرستاده شده بود. مرحوم علامه طباطبایی و صاحب مجمع البیان همین دیدگاه را دارند. بیان دیگر که دیدگاه مختار است این است که کلمه «کان» در آیه منسلخ از زمان و به معنای طبیعت و خصلت انسان است. قرآن بیان می کند که نوع انسانها دارای ویژگی مشترکی هستند و آن اینکه استعدادهایی برای رسیدن به کمالات دارند و به همین خاطر نیازمند برنامه هستند. عقل انسان ها هم برای این برنامه کافی نیست و نیازمند نبوت است. در تفسیر المنار، آیه همین طور معنا شده است. شریعت طبق این دیدگاه از حضرت آدم (ع) وجود داشته است.

بنابراین امت در این آیه به معنای خصلت و استعداد مشترک و همانند است.

6. سوره آل عمران، آیه 110: ﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر﴾[15] . در روایات بیان شده که مراد از این آیه همه مسلمانان نیستند، بلکه امت به معنای اهل البیت است. در این آیه امت به همان معنای جمعیت است. در سوره رعد، آیه 30 می فرماید: ﴿كَذلِكَ أَرْسَلْناكَ في‌ أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِها أُمَم﴾‌. مراد از این آیه مردمانی است که دین واحدی داشتند که خداوند آن دین را برای آنها انتخاب کرد است. این آیه بیان می کند که کسانی که مخاطب به دین اسلام بودند، تمام انسان ها در عصر خاتمیت را شامل می شود. این بدان خاطر است که رسالت پیامبر اکرم (ص) نه محدودیت زمانی و نه محدودیت مکانی دارد، رسالت ایشان رسالتی جهانی و جهان شمول است.

جمع بندی

به قرآن کریم که نگاه می کنیم، دو دسته آیات در بحث عمومیت نبوت آمده است: آیاتی که بحث قریه در آنها مطرح شده است و دسته ای که کلمه «امت» آمده است. دسته اول بیان می کند که در هر قریه ای پیامبر نیامده است، اما در ام القری که جنبه مرکزیت داشته است نبی آمده است. دعوت نبوی عام است و گاه خود نبی مستقیم و گاه با واسطه آن را می رساند. دسته دوم هم اگر امت را به معنای مکان واحد بگیریم بر خلاف آیاتی است که بیان می کند در هر قریه ای نبی نیامده است. معنای امت به قرینه آیه «ارسلناک فی امه قد خلت من قبلها امم» مراد همه مردمانی است که آیینی برایشان تشریع شده و پیامبر آمده است تا آن آیین را برای آنها تبیین کند. این معنا همه مردم زمان پیامبر اکرم (ص) تا روز قیامت را شامل می شود. این همان مطلبی است که دلیل عقلی هم بیان می کند. بنابراین در روی کره زمین جمعیتی نداریم که نسبت به پیام الهی مستثنی شده باشند و مامور به یک آیین آسمانی نبوی نبوده باشند.

124 هزار پیامبر و 124 هزار وصی پیامبر

ممکن است گفته شود انبیایی که زندگی آنها را می دانیم مربوط به منطقه خاصی هستند و گزارشی از انبیا در مناطق دیگر نشده است. قرآن کریم می فرماید: ﴿وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْك﴾[16] : قطعاً پيش از تو پيامبرانى فرستاديم ؛ سرگذشت گروهى از آنان را براى تو حكايت كرده‌ايم ، و سرگذشت برخى را بيان نكرده‌ايم. وجه اینکه چرا تاریخ این انبیاء بیان برای ما معلوم نیست ممکن است بدان خاطر باشد که تنها زندگی انبیائی بیان شده که در دسترس بوده اند.

در روایات آمده است که خدای متعال 124هزار پیامبر و 124 هزار وصی پیامبر مبعوث کرده است. از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرمود: «خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِائَةَ أَلْفِ نَبِيٍّ وَ أَرْبَعَةً وَ عِشْرِينَ أَلْفَ نَبِيٍّ وَ أَنَا أَكْرَمُهُمْ عَلَى اللَّهِ وَ لَا فَخْرَ وَ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِائَةَ أَلْفِ وَصِيٍّ وَ أَرْبَعَةً وَ عِشْرِينَ أَلْفَ وَصِيٍّ فَعَلِيٌّ أَكْرَمُهُمْ عَلَى اللَّهِ وَ أَفْضَلُهُمْ»[17] : خداوند متعال يك صد و بيست و چهار هزار پيامبر آفريد كه من گرامى‌ترين آنان در نزد خدا هستم و بر اين امر فخر نمى‌كنم، و خداوند يك صد و بيست و چهار هزار وصى آفريد كه على (ع) در پيشگاه خدا گرامى‌ترين و برترين آنهاست.

در مورد همه این انبیاء تاریخ هم گزارش هایی برای ما نقل نکرده است و اینها دلیل بر نبودن نیست. همان طور که قبلا گفته شد اگر روش ما برای عمومیت نبوت، استقراء می بود یعنی از راه مطالعه استقرائی زمان و مکان انبیاء را می خواستیم بفهمیم، در این صورت نمی توانستیم به عمومیت حکم کنیم، زیرا استقراء هر چند تعداد آن زیاد باشد اما اگر تام نباشد، احتمال خلاف در آن هست. بله در صورتی استقراء مفید عمومیت است که کشف علت در آن شود. اما از آن جا که روش ما در اینجا عقلی و نقلی است می توان عمومیت را استفاده کرد و نقل نشدن گزارشات تاریخی هم منافاتی با عمومیت آن ندارد.

ادامه بحث انشاء الله در جلسه آینده بیان می شود.


[7] مفردات، راغب اصفهانی، ص402.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo