< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

1401/12/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نقد مسیر پیامبری، نقد و بررسی اشکالات

 

عمومیت نبوت و پیامبری

موضوع کلی بحث، نقد کتاب مسیر پیامبری بود. ابتدا نظریه نویسنده این کتاب تقریر و اشکالات آن بیان شد. سپس به بیان نظریه رایج در پیامبری پرداخته شد و دلایل عقلی و نقلی آن ذکر گردید. بعد به بررسی اشکالاتی پرداختیم که نویسنده بر نظریه رایج گرفته بود. از جمله این اشکالات این بود که متن وحیانی به درستی و دست نخوره به ما نرسیده است، در حالی که اگر وحی منشا الهی می داشت نباید تغییر و تحریفی در آن صورت می گرفت. نقد این سخن به تفصیل بیان شد و معلوم شد که قرآن کریم که اکنون در اختیار ما است هیچ گونه تحریفی در آن رخ نداده است.

اشکال دیگر نویسنده این بود که طبق نظریه مشهور در باب نبوت، رحمت الهی اقتضا می کند که خداوند پیامبران را برای هدایت انسان ها بفرستد و این ارسال باید عمومیت داشته باشد، در حالی که در همه زمان ها و مکان ها پیامبر نیامده است.

در پاسخ گفته شد عمومیت نبوت از دو جهت زمانی و مکانی مورد بحث قرار می گیرد. از جهت زمانی، مقتضای ادله عقلی و نقلی در این باره این است که زمین نباید خالی از حجت الهی باشد. این حجت در گام اول نبی و در گام بعد اوصیاء ایشان است، بنابراین این عمومیت باقی است و چیزی آن را مخدوش نکرده است.

از جهت مکانی نیز بررسی شد که مراد از عمومیت مکانی در باب نبوت چیست؟ آیا معنای آن این است که باید در هر مکانی شخص نبی حضور داشته باشد، یا مراد دعوت نبی است که به مناطق مورد نظر برسد؟ معلوم شد که معنای عمومیت مکانی گزینه دوم است و از این جهت نیز چیزی عمومیت نبوت را مخدوش نکرده است. سپس به بررسی عمومیت مکانی نبوت از جهت قرآن کریم پرداختیم و بعد از بررسی معلوم می شود که عمومیت در قرآن نیز به این معنا نیست که در هر مکانی اعم از کوچک و بزرگ نبی آمده باشد، بلکه مراد عمومیت دعوت پیامبر است. نکته ای که در اینجا نیز باید مورد توجه داشت این است که استناد ما به قرآن در اینجا از باب استناد به وحی الهی نیست، بلکه از این باب است که آنها را پیامبر بیان کرده است (و این مقدار مورد قبول طرفین است) و پیامبر، نبوت را تجربه کرده است و سخن وی نسبت به کسی که از بیرون می خواهد درباره پیامبری قضاوت کند، مقدم است.

قرآن کریم می فرماید اینگونه نیست که برای هر قریه ای نبی آمده باشد، بلکه پیامبر برای ام القری فرستاده می شد و او موظف بود که آن پیام را به صورت حضوری و یا توسط پیک به سایر مناطق مورد نظر نیز برساند. بنابراین پیام نبوی عمومیت داشته است نه شخص نبی.

آیه بعدی که مورد بحث قرار گرفت بیان می کرد برای هر امتی، پیامبر فرستاده شده است. گفته شده امت در لغت به معنای جماعت است و این کلمه در قرآن درباره نبوت سه کاربرد دارد: کاربرد عام آن تمام کسانی که مقصود هدایت هستند را شامل می شود، لذا پیامبر گرامی اسلام که برای همه جهانیان نذیر بودند، کل مردم روی زمین امت ایشان به شمار می روند اعم از مومنان و کافران. کاربرد خاص آن شامل پیروان آن نبی است و کاربرد اخص آن تنها شامل معصومین است.

اشکال نویسنده این است که عمومیت را به این معنا گرفته است که در هر زمان و هر مکانی یک پیغمبر باشد. این معنا بر اساس آنچه گفته شد درست نیست، بلکه معنای صحیح آن است که از جهت زمانی، همراه حجت معصوم در زمین بوده است و از جهت مکانی هم دعوت پیامبر همگانی بوده است نه شخص او، و پیامبر مامور بوده است که دعوت خویش را به همگان برساند.

عمومیت هدایت تکوینی و هدایت تشریعی

مقایسه هدایت تشریعی الهی با هدایت تکوینی، معنای عمومیت آن را بهتر روشن می کند. هدایت تکوینی الهی بر مبنای عقل و نقل عام است: ﴿رَبُّنَا الَّذي أَعْطى‌ كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى﴾[1] . این آیه بیان حکم عقل است. ممکن است سوال شود آیا هدایت تکوینی الهی که عمومیت دارد دفعی است یا تدریجی الوقوع است و بر اساس اسباب و مسببات و متناسب با پدیده های مختلف است؟ پاسخ گزینه دوم است. در جای دیگر می فرماید: ﴿وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها﴾[2] هیچ موجودی نیست مگر اینکه خدای متعال رزق او را می دهد. خدای متعال رزق موجودات را چگونه می دهد؟ آیا برای هر موجودی به صورت خارق العاده رزق آنها را در کنار آنها قرار می دهد یا بر اساس نظام اسباب و مسببات این قضیه طراحی شده است؟ خدای متعال در درون آنها نیروی غریزه را قرار داده است که آنها را به سوی طعمه می کشاند. شرایط زیست موجودات متفاوت است و گاه خوراک زیاد و گاه خوراک کمی گیر آنها می آید، عده ای نیز ممکن است غذا گیرشان نیاید. آیا این تفاوت ها ناقض رازقیت الهی است یا نه نظام عالم به صورت نظام اسباب و مسببات طراحی شده است؟ نمونه دیگر مساله خورشید است. نور خورشید در نظام تکوین با اینکه پدیده واحدی است اما به صورت تدریجی و با تفاوت به موجودات دیگر می رسد، اما این تفاوت ها عمومیت نور بخشی خورشید را مخدوش نمی کند. خورشید معنوی پیامبر اکرم (ص) نیز کل عالم را می گیرد، و تفاوت ها به حسب موجودات است. بنابراین همان طور که در نظام تکوین تدریج وجود دارد، در نظام تشریع نیز تدریج وجود دارد.

همچنین در نظام تکوین گاه نیروهای مزاحم و مخرب وجود دارد که مانع از رسیدن روزی می شود. آیا در جاهایی که محروم مانده اند، رحمت الهی نبوده است یا مانعی جلوی آن را گرفته است؟ وجود این موانع عمومیت رحمت الهی را زیر سوال نمی برد. همین مساله در مورد هدایت های تشریعی نیز وجود دارد یعنی در اینجا نیز عوامل مخرب و مزاحم وجود داشته است. ﴿وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحي‌ بَعْضُهُمْ إِلى‌ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُون‌﴾[3] . گاه در مسیر دعوت مانع ایجاد می شود و گاه دعوت می رسد اما مزاحم آن را بر می دارد. بنابراین اگر جایی رفتیم و نشانه هایی از دعوت نبوی ندیدم به این معنا نیست که دعوت نرسیده است، زیرا همان طور که گفته شد ممکن است دعوت رسیده باشد اما عوامل مزاحم آن را برداشته باشد.

این نکته را در اینجا باید توجه داشت که باستان شناس و عالم تجربی نمی توان عدم ر ا اثبات کند. روش تجربی تنها می تواند بگوید چیزی هست و یا بگوید من آن را نیافتم اما نمی تواد بگوید که یافتم که نیست. این در حیطه علم تجربی نیست. این نکته مهمی است که اساسا عدم توسط علم تجربی قابل تجربه و یافتن نیست و همین امر منشا اشتباهات فراوانی شده است. آنان از تجربه انتظاری دارند که از حیطه آن خارج است.

بنابراین روشن شد که کسی که به دنبال آثار نبوت در مکانی می گردد، اگر بگوید رفتم و تحقیق کردن و شواهدی را یافتم، و یا بگوید رفتم اما شواهدی را مشاهده کردم تا اینجا سخنی صحیح است، اما نمی تواند بگوید که رفتم و تجربه کردم و یافتم که نیست. این توسط علم تجربی قابل دریافت نیست و از حیطه آن است. چه بسا مانعی جلوی دعوت را گرفته باشند و یا نه دعوت به آن مناطق رسیده باشد اما موانع آن را تغییر داده باشند.

ادامه بحث انشاءالله در جلسه آینده بیان می شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo